مجموع کل
grand total
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• total amount
total sum, final sum, total amount
total sum, final sum, total amount
جملات نمونه
1. His two goals give him a grand total of 32 for the season.
[ترجمه ترگمان]دو گل او در مجموع ۳۲ گل برای این فصل به وی دادند
[ترجمه گوگل]دو گل او در مجموع 32 گل برای فصل به بار می آورد
[ترجمه گوگل]دو گل او در مجموع 32 گل برای فصل به بار می آورد
2. I earned a grand total of $
[ترجمه ترگمان]من در مجموع of دلار به دست آوردم
[ترجمه گوگل]من یک کل مبلغی را به دست آورده ام
[ترجمه گوگل]من یک کل مبلغی را به دست آورده ام
3. A grand total of 28 women were elected.
[ترجمه ترگمان]در مجموع ۲۸ زن انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]مجموعا 28 زن انتخاب شدند
[ترجمه گوگل]مجموعا 28 زن انتخاب شدند
4. It came to a grand total of £220,32
[ترجمه ترگمان]جمعا ۲۲۰ پوند، ۳۲ پوند رسید
[ترجمه گوگل]این به مجموع 220،32 پوند رسید
[ترجمه گوگل]این به مجموع 220،32 پوند رسید
5. The school bazaar raised a/the grand total of £550.
[ترجمه ترگمان]بازار مدرسه در مجموع ۵۵۰ یورو افزایش یافت
[ترجمه گوگل]بازار مدرسه بالغ بر 550 پوند است
[ترجمه گوگل]بازار مدرسه بالغ بر 550 پوند است
6. That makes a grand total of 220 dollars.
[ترجمه ترگمان]که جمعا ۲۲۰ دلار می شود
[ترجمه گوگل]این مجموع کل 220 دلار است
[ترجمه گوگل]این مجموع کل 220 دلار است
7. This gives a grand total of 219 interconnections.
[ترجمه ترگمان]این مقدار، مجموعا ۲۱۹ دستگاه داخلی را تولید می کند
[ترجمه گوگل]این به مجموع 219 اتصال متصل می شود
[ترجمه گوگل]این به مجموع 219 اتصال متصل می شود
8. In 1990, the residents bought the development-for a grand total of $
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۰، ساکنان این توسعه را به مبلغ کلی دلار خریداری کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1990، ساکنین این توسعه را برای مجموع کل $ $ خریداری کردند
[ترجمه گوگل]در سال 1990، ساکنین این توسعه را برای مجموع کل $ $ خریداری کردند
9. They worked like hurricane-lamps and had cost the grand total of three dollars in Hanoi market.
[ترجمه ترگمان]آن ها مانند چراغ های hurricane کار می کردند و هزینه کل سه دلار در بازار هانوی را داشتند
[ترجمه گوگل]آنها مانند لامپ های طوفان کار می کردند و در کل بازار هانوی سه دلار هزینه داشتند
[ترجمه گوگل]آنها مانند لامپ های طوفان کار می کردند و در کل بازار هانوی سه دلار هزینه داشتند
10. This compares to a grand total of £ 1 billion for the whole of last year.
[ترجمه ترگمان]این مقدار به کل ۱ میلیارد پوند در کل سال گذشته مقایسه می شود
[ترجمه گوگل]این در مقایسه با کل سالیانه 1 میلیارد پوند است
[ترجمه گوگل]این در مقایسه با کل سالیانه 1 میلیارد پوند است
11. A grand total of six people showed up for the lecture.
[ترجمه ترگمان]جمعا شش نفر برای سخنرانی حاضر شدند
[ترجمه گوگل]مجموعا شش نفر برای سخنرانی حضور داشتند
[ترجمه گوگل]مجموعا شش نفر برای سخنرانی حضور داشتند
12. That brings the grand total to $ 264
[ترجمه ترگمان]این رقم کل را به ۲۶۴ دلار می رساند
[ترجمه گوگل]این مجموع کل را به 264 دلار میرساند
[ترجمه گوگل]این مجموع کل را به 264 دلار میرساند
13. In 10 years with Llanelli his grand total of games was a miserly 260.
[ترجمه ترگمان]در عرض ۱۰ سال تعداد کل بازی ها ۲۶۰ دلار بود
[ترجمه گوگل]در 10 سال گذشته با Llanelli کل بازی های خود را 260 بی رحم
[ترجمه گوگل]در 10 سال گذشته با Llanelli کل بازی های خود را 260 بی رحم
14. The grand total for both meals was $ 7
[ترجمه ترگمان]مبلغ گزافی برای هر دو وعده غذایی ۷ دلار بود
[ترجمه گوگل]مجموع کل مبلغ هر دو وعده غذایی 7 دلار بود
[ترجمه گوگل]مجموع کل مبلغ هر دو وعده غذایی 7 دلار بود
15. It came to a grand total of £20,32
[ترجمه ترگمان]جمعا ۲۰، ۳۲ پوند رسید
[ترجمه گوگل]این به مجموع 20،32 پوند رسید
[ترجمه گوگل]این به مجموع 20،32 پوند رسید
پیشنهاد کاربران
جمع کل
مبلغ کل
مبلغ کل
کلمات دیگر: