(زیست شناسی) هیستون (هریک از پروتئین های اساسی و ساده که در هسته ی یاخته یافت شده و با dna رابطه دارند)
histone
(زیست شناسی) هیستون (هریک از پروتئین های اساسی و ساده که در هسته ی یاخته یافت شده و با dna رابطه دارند)
انگلیسی به فارسی
(زیستشناسی) هیستون (هریک از پروتئینهای اساسی و ساده که در هستهی یاخته یافت شده و با DNA رابطه دارند)
هیستون
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: any of a group of simple proteins that are found in the nuclei of cells and are involved in the formation of chromatin.
• any of a small class of basic proteins (biochemistry)
جملات نمونه
1. But the histone H4 document hasn't just been copied, it has been subjected to natural selection.
[ترجمه ترگمان]اما سند H۴ histone فقط کپی نشده است، و در معرض انتخاب طبیعی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]اما هیستون H4 سند فقط کپی نشده است، به انتخاب طبیعی منتهی شده است
[ترجمه گوگل]اما هیستون H4 سند فقط کپی نشده است، به انتخاب طبیعی منتهی شده است
2. Histone is vitally important for survival.
[ترجمه ترگمان]histone برای بقا اهمیت حیاتی دارد
[ترجمه گوگل]هیستون برای زنده ماندن حیاتی است
[ترجمه گوگل]هیستون برای زنده ماندن حیاتی است
3. In the histone code the methylation target is known as H K where K stands for lysine.
[ترجمه ترگمان]در کد histone، هدف متیلاسیون آن به H K شناخته می شود که در آن K در lysine lysine قرار دارد
[ترجمه گوگل]در کد هیستون، هدف متیلاسیون به عنوان H K شناخته شده است که K نام آن لیزین است
[ترجمه گوگل]در کد هیستون، هدف متیلاسیون به عنوان H K شناخته شده است که K نام آن لیزین است
4. Histone H3 is one of the four histones, along with H2A, H2B, and H which form the eukaryotic nucleosome octamer core.
[ترجمه ترگمان]histone H۳ یکی از چهار histones همراه با H۲A، H۲B و H است که هسته eukaryotic nucleosome را تشکیل می دهد
[ترجمه گوگل]هیستون H3 یکی از چهار هیستون است که همراه با H2A، H2B و H تشکیل می شود که هسته اکتومر نوکلئوز eukaryotic را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]هیستون H3 یکی از چهار هیستون است که همراه با H2A، H2B و H تشکیل می شود که هسته اکتومر نوکلئوز eukaryotic را تشکیل می دهند
5. SATB 1 also globally regulates histone status in the chromatin by recruiting histone - modifying enzymes to the target - loci.
[ترجمه ترگمان]SATB ۱ نیز در سطح جهانی وضعیت histone را با جذب آنزیم های histone تا جایگاه هدف تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]SATB 1 همچنین با تعیین استخوان سازی آنزیم های تغییر دهنده هیستون به هدف ها، وضعیت هیستون را در کروماتین تنظیم می کند
[ترجمه گوگل]SATB 1 همچنین با تعیین استخوان سازی آنزیم های تغییر دهنده هیستون به هدف ها، وضعیت هیستون را در کروماتین تنظیم می کند
6. Arginine An AMINO ACID found especially in the histone proteins that surround DNA in chromosomes.
[ترجمه ترگمان]آرگینین موجود amino ACID به خصوص در پروتیین های histone که DNA را در کروموزوم ها تشکیل می دهد یافت می شود
[ترجمه گوگل]آرژنین یک اسید آمینو به ویژه در پروتئین های هیستون یافت می شود که DNA را در کروموزوم متضمن هستند
[ترجمه گوگل]آرژنین یک اسید آمینو به ویژه در پروتئین های هیستون یافت می شود که DNA را در کروموزوم متضمن هستند
7. The chromatin remodeling and histone acetylation were associated with transcription activation.
[ترجمه ترگمان]The chromatin و acetylation histone با فعال سازی رونویسی همراه بودند
[ترجمه گوگل]ترمیم کروماتین و استیلاسیون هیستون با فعال سازی رونویسی همراه بود
[ترجمه گوگل]ترمیم کروماتین و استیلاسیون هیستون با فعال سازی رونویسی همراه بود
8. Contrast to HMG histone H1 showed obvious inhibition effect on transcriptional activity of all of the rat liver nuclei.
[ترجمه ترگمان]مقایسه با HMG histone H۱ نشان داد که بازدارندگی آشکار بازدارندگی در فعالیت نسخه برداری از هسته کبد موش انجام می شود
[ترجمه گوگل]کنتراست HMG هیستون H1 نشان دهنده اثر مهاری بر فعالیت رونویسی تمام هسته های کبدی موش است
[ترجمه گوگل]کنتراست HMG هیستون H1 نشان دهنده اثر مهاری بر فعالیت رونویسی تمام هسته های کبدی موش است
9. The pharmacological actions histone deacetylase inhibitors and their potential clinical uses were reviewed.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های دارویی inhibitors histone و کاربردهای بالینی بالقوه آن ها مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اقدامات دارویی بازدارنده های هیستون دیازتیلاز و استفاده بالقوه بالقوه آنها مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اقدامات دارویی بازدارنده های هیستون دیازتیلاز و استفاده بالقوه بالقوه آنها مورد بررسی قرار گرفت
10. The level of histone acetylation plays an important role in progression, proliferation and differentiation of leukemia.
[ترجمه ترگمان]سطح of histone نقش مهمی در پیشرفت، تکثیر و تمایز سرطان خون بازی می کند
[ترجمه گوگل]سطح استیلاسیون هیستون نقش مهمی در پیشرفت، تکثیر و تمایز لوسمی دارد
[ترجمه گوگل]سطح استیلاسیون هیستون نقش مهمی در پیشرفت، تکثیر و تمایز لوسمی دارد
11. To adapt to various states of chromatin, corresponding histone variants are incorporated in nucleosome, and certain modifications also occur on the variants tails.
[ترجمه ترگمان]برای انطباق با حالت های مختلف of، انواع histone مربوطه در nucleosome ثبت می شوند و تغییرات خاصی نیز در دنباله متغیرها رخ می دهد
[ترجمه گوگل]برای انطباق با حالت های مختلف کروماتین، انواع هیستون مربوطه در هسته های گنجانیده شده اند و تغییرات خاصی نیز بر روی دمهای مختلف صورت می گیرد
[ترجمه گوگل]برای انطباق با حالت های مختلف کروماتین، انواع هیستون مربوطه در هسته های گنجانیده شده اند و تغییرات خاصی نیز بر روی دمهای مختلف صورت می گیرد
12. These alterations in the histone code may alter gene expression pattern to set the stage for leukemogenesis.
[ترجمه ترگمان]این تغییرات در کد histone ممکن است الگوی بیان ژن را تغییر دهند تا مرحله for را تنظیم کنند
[ترجمه گوگل]این تغییرات در کد هیستون ممکن است الگوی بیان ژن را تغییر دهد تا مرحله لوسمی ایجاد شود
[ترجمه گوگل]این تغییرات در کد هیستون ممکن است الگوی بیان ژن را تغییر دهد تا مرحله لوسمی ایجاد شود
13. Histone deacetylases (HDACs) participates in composition ofa transcriptional corepressor complex to exert regulatory roles for kinds of tumor suppressor genes.
[ترجمه ترگمان]histone deacetylases (HDACs)در ترکیب ofa transcriptional برای اعمال نقش های تنظیمی برای انواع ژن های suppressor کننده تومور مشارکت می کند
[ترجمه گوگل]هیستون دیازتیلاس ها (HDACs) در ترکیب کمپرسور مرکزی رونویسی شرکت برای اعمال نقش های قانونی برای انواع ژن های سرکوب کننده تومور شرکت می کند
[ترجمه گوگل]هیستون دیازتیلاس ها (HDACs) در ترکیب کمپرسور مرکزی رونویسی شرکت برای اعمال نقش های قانونی برای انواع ژن های سرکوب کننده تومور شرکت می کند
14. Core processes of epigenetic inheritance include DNA methylation, histone modification, nucleosome remodeling, nuclear dynamics and chromatin interaction with non-coding RNAs.
[ترجمه ترگمان]فرآیندهای اصلی ارث epigenetic عبارتند از: متیلاسیون DNA، تغییر histone، remodeling nucleosome، دینامیک هسته ای و برهمکنش chromatin با RNA های غیر کدگذاری
[ترجمه گوگل]فرایندهای هسته ای از ارثیپایگناتیک شامل متیلاسیون DNA، اصلاح هیستون، بازسازی سلول های هسته ای، دینامیک هسته ای و تعامل کروماتین با RNA های غیر کدینگ است
[ترجمه گوگل]فرایندهای هسته ای از ارثیپایگناتیک شامل متیلاسیون DNA، اصلاح هیستون، بازسازی سلول های هسته ای، دینامیک هسته ای و تعامل کروماتین با RNA های غیر کدینگ است
15. In addition, histone exchange reveals new changing mechanism of DNA - histone interaction.
[ترجمه ترگمان]بعلاوه، مبادله histone مکانیزم تغییر جدید برهمکنش DNA - histone را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تبادل هیستون نشان دهنده مکانیسم جدید تغییر متابولیسم DNA - هیستون است
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تبادل هیستون نشان دهنده مکانیسم جدید تغییر متابولیسم DNA - هیستون است
کلمات دیگر: