(زیست شناسی) هو رنگینه (در برابر: دگر رنگینه heterochromatin)، اکروماتین، بخش فعال کروماتین
euchromatin
(زیست شناسی) هو رنگینه (در برابر: دگر رنگینه heterochromatin)، اکروماتین، بخش فعال کروماتین
انگلیسی به فارسی
بخش فعال کروماتین
euchromatin
انگلیسی به انگلیسی
• part of the chromosome which contains the active material (genetics)
جملات نمونه
1. Zones of loosely arranged euchromatin are located mainly in the center of the nucleus.
[ترجمه ترگمان]مناطق آزاد برنامه ریزی شده عمدتا در مرکز هسته قرار دارند
[ترجمه گوگل]مناطق یوچروماتین که به طور ناچیز مرتب شده اند عمدتا در مرکز هسته قرار دارند
[ترجمه گوگل]مناطق یوچروماتین که به طور ناچیز مرتب شده اند عمدتا در مرکز هسته قرار دارند
2. This chromatin heterochromatin. The chromatin which stains less deeply than heterochromatin is called euchromatin.
[ترجمه ترگمان]این chromatin heterochromatin است The که لکه های کمتری نسبت به heterochromatin دارند euchromatin نام دارد
[ترجمه گوگل]این هتروکروماتین کروماتین کروماتین که کمتر عمیق تر از هتروکروماتین رنگ می خورد، euchromatin نامیده می شود
[ترجمه گوگل]این هتروکروماتین کروماتین کروماتین که کمتر عمیق تر از هتروکروماتین رنگ می خورد، euchromatin نامیده می شود
3. That which shows the " normal " condensation pattern is called euchromatin.
[ترجمه ترگمان]که الگوی \"نرمال\" را نشان می دهد euchromatin نامیده می شود
[ترجمه گوگل]آنچه که الگوی تراکم عادی را نشان می دهد، euchromatin نامیده می شود
[ترجمه گوگل]آنچه که الگوی تراکم عادی را نشان می دهد، euchromatin نامیده می شود
4. Some PRC had a multi shaped nucleus in which equal amount of euchromatin and heterochromatin.
[ترجمه ترگمان]برخی از جمهوری خلق چین یک هسته multi داشتند که در آن مقدار برابر of و heterochromatin برابر بود
[ترجمه گوگل]برخی از PRC دارای یک هسته چند هسته ای بودند که در آن مقدار مساوی از euchromatin و heterochromatin بود
[ترجمه گوگل]برخی از PRC دارای یک هسته چند هسته ای بودند که در آن مقدار مساوی از euchromatin و heterochromatin بود
5. Their nuclei are pale and vesicular, containing mainly unstained euchromatin.
[ترجمه ترگمان]هسته آن ها رنگ پریده و vesicular است، که عمدتا حاوی euchromatin لکه دار است
[ترجمه گوگل]هسته های آنها رنگ پریده و حسی دارند، حاوی اودروماتین عمدتا بی نظیر هستند
[ترجمه گوگل]هسته های آنها رنگ پریده و حسی دارند، حاوی اودروماتین عمدتا بی نظیر هستند
پیشنهاد کاربران
euchromatin ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: هوفامینه
تعریف: بخش های کمرنگ تر و کم تراکم تر فامینه که حاوی ژن های بیان شونده است
واژه مصوب: هوفامینه
تعریف: بخش های کمرنگ تر و کم تراکم تر فامینه که حاوی ژن های بیان شونده است
کلمات دیگر: