گروه قومی
ethnic group
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a group of people who share a distinctive culture, language, or religion, or who are of the same race or national heritage.
• group of people united by common ethnic characteristics (such as language, culture, religion, etc.)
جملات نمونه
1. This was the rendezvous for every ethnic group.
[ترجمه ترگمان]این محل ملاقات برای هر گروه نژادی بود
[ترجمه گوگل]این ملاقات برای هر گروه قومی بود
[ترجمه گوگل]این ملاقات برای هر گروه قومی بود
2. She comes from every class, every ethnic group, every walk of life.
[ترجمه ترگمان]او از هر طبقه، هر گروه نژادی و هر قدم زندگی می اید
[ترجمه گوگل]او از هر کلاس، هر گروه قومی، هر پیاده روی زندگی می آید
[ترجمه گوگل]او از هر کلاس، هر گروه قومی، هر پیاده روی زندگی می آید
3. Gifted children are not peculiar to one ethnic group or to a particular social class.
[ترجمه ترگمان]کودکان باهوش مختص یک گروه نژادی یا به یک طبقه اجتماعی خاص نیستند
[ترجمه گوگل]کودکان باتجربه برای یک گروه قومی یا به یک طبقه اجتماعی خاص نیستند
[ترجمه گوگل]کودکان باتجربه برای یک گروه قومی یا به یک طبقه اجتماعی خاص نیستند
4. The percentages are of all households in each ethnic group with dependent children under the age of 1
[ترجمه ترگمان]درصد از تمامی خانوارها در هر گروه نژادی با کودکان تحت تکفل زیر ۱ سال سن دارند
[ترجمه گوگل]درصد از همه خانوارها در هر گروه قومی با کودکان وابسته به سن کمتر از 1 سال است
[ترجمه گوگل]درصد از همه خانوارها در هر گروه قومی با کودکان وابسته به سن کمتر از 1 سال است
5. But individual choices, structured by family, community and ethnic group efforts and values will be a contributing factor.
[ترجمه ترگمان]اما انتخاب های فردی، ساختار یافته توسط خانواده، جامعه و تلاش های گروهی قومی و ارزش های اجتماعی یک عامل موثر خواهد بود
[ترجمه گوگل]اما انتخاب های فردی، که توسط گروه های خانوادگی، جامعه و گروه های قومی ایجاد می شود، عامل مهمی خواهد بود
[ترجمه گوگل]اما انتخاب های فردی، که توسط گروه های خانوادگی، جامعه و گروه های قومی ایجاد می شود، عامل مهمی خواهد بود
6. The Indonesians of the city form a distinct ethnic group.
[ترجمه ترگمان]The شهر یک گروه نژادی متمایز تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]اندونزی ها از یک گروه قومی متمایز تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]اندونزی ها از یک گروه قومی متمایز تشکیل می دهند
7. His tutor is from the Pumi ethnic group.
[ترجمه ترگمان]مربی او از گروه قومی Pumi است
[ترجمه گوگل]معلم او از گروه قومی پومی است
[ترجمه گوگل]معلم او از گروه قومی پومی است
8. The clothes of the Lahu ethnic group are quite beautiful.
[ترجمه ترگمان]لباس های گروه قومی Lahu کاملا زیبا هستند
[ترجمه گوگل]لباس گروه قومی لاهو بسیار زیبا است
[ترجمه گوگل]لباس گروه قومی لاهو بسیار زیبا است
9. China is a multi - ethnic group country with a long history.
[ترجمه ترگمان]چین یک کشور چند قومیتی با سابقه طولانی است
[ترجمه گوگل]چین یک کشور چند قومی است که دارای تاریخ طولانی است
[ترجمه گوگل]چین یک کشور چند قومی است که دارای تاریخ طولانی است
10. The king of Uganda's largest ethnic group, the Buganda, has put off a visit to a town in his kingdom, his spokesman has said.
[ترجمه ترگمان]سخنگوی او گفت که پادشاهی بزرگ ترین گروه قومی اوگاندا، بوگاندا، بازدید از یک شهر در پادشاهی او را به تعویق انداخته است
[ترجمه گوگل]سخنگوی او گفت که پادشاه بزرگترین گروه قومی اوگاندا، بوگاندا، سفر به شهر در پادشاهی خود را لغو کرده است
[ترجمه گوگل]سخنگوی او گفت که پادشاه بزرگترین گروه قومی اوگاندا، بوگاندا، سفر به شهر در پادشاهی خود را لغو کرده است
11. Roma (also the Romani) is an ethnic group with origins in northern India whose members are widely dispersed in the world.
[ترجمه ترگمان]رم (همچنین the)یک گروه نژادی با اصلیت در شمال هند است که اعضایش در سراسر جهان پراکنده هستند
[ترجمه گوگل]رم (همچون رومی ها) یک گروه قومی است که ریشه در شمال هند دارد و اعضای آن به طور گسترده در جهان پراکنده شده اند
[ترجمه گوگل]رم (همچون رومی ها) یک گروه قومی است که ریشه در شمال هند دارد و اعضای آن به طور گسترده در جهان پراکنده شده اند
12. The genetic data supported Yao ethnic group was close to Mongoloid ethnic groups.
[ترجمه ترگمان]داده های ژنتیکی از گروه نژادی یائو حمایت کردند که نزدیک به Mongoloid گروه نژادی بود
[ترجمه گوگل]داده های ژنتیکی از گروه قومی یو نزدیک بود به گروه های قومی مونولوئیدی
[ترجمه گوگل]داده های ژنتیکی از گروه قومی یو نزدیک بود به گروه های قومی مونولوئیدی
13. This ethnic group was absorbed into the Han Nationality centuries ago.
[ترجمه ترگمان]این گروه قومی قرن ها پیش مجذوب (هان)شده بود
[ترجمه گوگل]این گروه قومی قرنها قبل به ملیت هان جذب شد
[ترجمه گوگل]این گروه قومی قرنها قبل به ملیت هان جذب شد
14. Latinos, now about 29 percent, are expected to replace whites as the largest ethnic group in the decades ahead.
[ترجمه ترگمان]از آمریکای لاتین، در حال حاضر حدود ۲۹ درصد، انتظار می رود که سفیدپوستان را به عنوان بزرگ ترین گروه قومی در دهه های آتی جایگزین کند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که لاتینی ها، در حال حاضر حدود 29 درصد، سفید پوستان را به عنوان بزرگترین گروه قومی در دهه های پیش رو جایگزین کنند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که لاتینی ها، در حال حاضر حدود 29 درصد، سفید پوستان را به عنوان بزرگترین گروه قومی در دهه های پیش رو جایگزین کنند
15. The Sikhs have a very strong identity as a religious community and an ethnic group.
[ترجمه ترگمان]سیک ها هویت بسیار قوی بعنوان یک جامعه مذهبی و یک گروه نژادی دارند
[ترجمه گوگل]سیک ها دارای یک هویت بسیار قوی به عنوان یک جامعه مذهبی و یک گروه قومی هستند
[ترجمه گوگل]سیک ها دارای یک هویت بسیار قوی به عنوان یک جامعه مذهبی و یک گروه قومی هستند
پیشنهاد کاربران
اقلیت های قومی یا نژادی
گروه قومی یا نژادی
کلمات دیگر: