(معماری) پشت بند شمشیری، پشت بند معلق، شمع سواره، پادیر، طاق مایلی که بدیوار ساختمانی تکیه کرده وانرا نگه میدار د
flying buttress
(معماری) پشت بند شمشیری، پشت بند معلق، شمع سواره، پادیر، طاق مایلی که بدیوار ساختمانی تکیه کرده وانرا نگه میدار د
انگلیسی به فارسی
طاق مایلی که بهدیوار ساختمانی تکیه کرده و آن را نگه میدارد
هواپیما پرواز، شمع قوسی، ستون قوسی، قوس اتکاء
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a segmental arch that transmits outward and downward pressure from the upper side wall of a building to a solid buttress on the ground.
• a flying buttress is an arch and vertical column that supports the outside of a wall, usually the wall of a large church; a technical term in architecture.
جملات نمونه
1. Those at Canterbury are among the earliest datable flying buttresses.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که در کانتربوری از پشت بنده ای مایل به پرواز قرار دارند
[ترجمه گوگل]کسانی که در کانتربوری هستند یکی از اولین موشک های قابل حمل هستند
[ترجمه گوگل]کسانی که در کانتربوری هستند یکی از اولین موشک های قابل حمل هستند
2. All are lofty with high vaults supported by flying buttress schemes.
[ترجمه ترگمان]همه با طاق های بلند که از طرح های buttress پشتیبان پشتیبانی می شوند عالی هستند
[ترجمه گوگل]همه با طوفان های بزرگ با طرح های پشتیبانی از پرواز پشتیبانی می شوند
[ترجمه گوگل]همه با طوفان های بزرگ با طرح های پشتیبانی از پرواز پشتیبانی می شوند
3. A flying buttress transmits thrust rather then resisting it.
[ترجمه ترگمان]buttress که به پرواز در می آیند، به جای آن که مقاومت کنند، نیروی رانشی را انتقال می دهند
[ترجمه گوگل]یک بالشتک پرواز، نه تنها مقاومت را تحمل می کند، بلکه می کشد
[ترجمه گوگل]یک بالشتک پرواز، نه تنها مقاومت را تحمل می کند، بلکه می کشد
4. Between the chapels radiate the forests of flying buttresses.
[ترجمه ترگمان]بین the پرتو مایل بر پشت بنده ای مایل وجود دارد
[ترجمه گوگل]بین کلیساها، جنگل های حمایت از پرواز را تاب می دهند
[ترجمه گوگل]بین کلیساها، جنگل های حمایت از پرواز را تاب می دهند
5. Four flying buttress shapes support a central vessel,(Sentence dictionary) which supplies hydrostatically pressured water to nozzles ate inner portion of the structure.
[ترجمه ترگمان]چهار شکل buttress کننده از یک کشتی مرکزی پشتیبانی می کنند (فرهنگ لغت جمله)که آب را به nozzles فشار می دهد تا بخش داخلی سازه را تخلیه کند
[ترجمه گوگل]چهار شکل بافت پروازی از یک کشتی مرکزی (واژه نامه حکم) پشتیبانی می کند که آب فشار آب هیدرواستاتیکی را به نازل ها می بخشد، بخش داخلی ساختار را می خورد
[ترجمه گوگل]چهار شکل بافت پروازی از یک کشتی مرکزی (واژه نامه حکم) پشتیبانی می کند که آب فشار آب هیدرواستاتیکی را به نازل ها می بخشد، بخش داخلی ساختار را می خورد
6. Four flying buttress shapes support a central vessel, which supplies hydrostatically pressured water to nozzles at the inner portion of the structure.
[ترجمه ترگمان]چهار شکل buttress کننده از یک کشتی مرکزی پشتیبانی می کنند که hydrostatically آب را برای nozzles در بخش داخلی سازه تحت فشار قرار می دهد
[ترجمه گوگل]چهار شکل افقی پرواز پشتیبانی از یک ردیف مرکزی است که آب در فشار هیدرواستاتیکی را در نازل در قسمت داخلی ساختار تامین می کند
[ترجمه گوگل]چهار شکل افقی پرواز پشتیبانی از یک ردیف مرکزی است که آب در فشار هیدرواستاتیکی را در نازل در قسمت داخلی ساختار تامین می کند
7. The rib vault, flying buttress, and pointed (Gothic) arch were used as solutions to the problem of building a very tall structure while preserving as much natural light as possible.
[ترجمه ترگمان]طاق دنده، buttress در حال پرواز و کمان نوک تیز (گوتیک)به عنوان راه حلی برای مساله ساخت یک سازه بسیار بلند به کار گرفته شدند در حالی که هر چه نور طبیعی بیشتری حفظ شود
[ترجمه گوگل]غلاف ریش، قیچی پرواز و قوس اشاره شده (گوتیک) به عنوان راه حل برای مشکل ساخت یک ساختار بسیار بلند مورد استفاده قرار گرفت در حالی که نور طبیعی را تا حد امکان حفظ می کرد
[ترجمه گوگل]غلاف ریش، قیچی پرواز و قوس اشاره شده (گوتیک) به عنوان راه حل برای مشکل ساخت یک ساختار بسیار بلند مورد استفاده قرار گرفت در حالی که نور طبیعی را تا حد امکان حفظ می کرد
8. It is an architectural cathedral, long and low on the exterior with geometrical traceried windows and simple flying buttresses.
[ترجمه ترگمان]این یک کلیسای جامع معماری، بلند و پایین در نمای خارجی با پنجره های traceried هندسی و پشت بنده ای مایل در حال پرواز است
[ترجمه گوگل]این کلیسای معماری، طولانی و کم در بیرونی با پنجره های تراکتوری هندسی و آسانسورهای پرواز ساده است
[ترجمه گوگل]این کلیسای معماری، طولانی و کم در بیرونی با پنجره های تراکتوری هندسی و آسانسورهای پرواز ساده است
9. Moreover, in the building of the great Gothic cathedrals many new devices were introduced, including flying buttresses.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، در ساختمان کلیساهای جامع گوتیکی، بسیاری از وسایل جدید از جمله پشت بنده ای مایل معرفی شدند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در ساختمان کلیساهای گوتیک بزرگ، بسیاری از دستگاه های جدید معرفی شدند، از جمله پشتیبانی از پرواز
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، در ساختمان کلیساهای گوتیک بزرگ، بسیاری از دستگاه های جدید معرفی شدند، از جمله پشتیبانی از پرواز
10. Lofty buildings with beautiful stained glass, the early Christian cathedrals tended to collapse suddenly, with unfortunate results for those inside, until the invention of the flying buttress.
[ترجمه ترگمان]ساختمان های Lofty با شیشه های رنگی زیبا، کلیساهای بدوی مسیحی به طور ناگهانی از بین رفتند و نتایج ناگواری برای افراد داخل، تا زمانی که اختراع of در حال پرواز بود، داشتند
[ترجمه گوگل]ساختمان های مجلل با شیشه های رنگ آمیزی زیبا، کلیساهای مسیحی اولیه به طور ناگهانی، تا زمانی که اختراع موشک پرواز، به طور ناگهانی فرو می ریزد، نتایج ناگوار برای آن ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]ساختمان های مجلل با شیشه های رنگ آمیزی زیبا، کلیساهای مسیحی اولیه به طور ناگهانی، تا زمانی که اختراع موشک پرواز، به طور ناگهانی فرو می ریزد، نتایج ناگوار برای آن ها وجود دارد
11. This is because the architects have learned some new ways of making roofs and of supporting walls, especially the ribbed vault and the flying buttress.
[ترجمه ترگمان]این به این دلیل است که معماران برخی روش های جدید ساختن بام ها و دیواره ای حمایت را به خصوص طاق شیاردار و buttress در حال پرواز، فرا گرفته اند
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که معماران روش های جدیدی برای ساخت سقف ها و حمایت از دیوارها، به ویژه امتداد طاق های رگه ای و چارچوب پرواز را یاد گرفته اند
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که معماران روش های جدیدی برای ساخت سقف ها و حمایت از دیوارها، به ویژه امتداد طاق های رگه ای و چارچوب پرواز را یاد گرفته اند
12. Other developments were the pointed arch and vault, and the flying buttress, which allowed construction of more elegant, higher, and apparently lighter structures.
[ترجمه ترگمان]سایر تحولات عبارت بودند از طاق و طاق نوک دار، و پشتیبان در حال پرواز که امکان ساخت ساختمان های ظریف، بالاتر و ظاهرا سبک تر را فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]پیشرفت های دیگر، قوس و طاق ارجحیت و چارچوب پروازی بود که اجازه ساخت ساخت های ظریف تر، بالاتر و ظاهرا سبک تر را می داد
[ترجمه گوگل]پیشرفت های دیگر، قوس و طاق ارجحیت و چارچوب پروازی بود که اجازه ساخت ساخت های ظریف تر، بالاتر و ظاهرا سبک تر را می داد
13. Its characteristic features include the pointed arch, the ribbed vault and the flying buttress.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های مشخصه آن شامل قوس نوک تیز، طاق شیاردار و the در حال پرواز است
[ترجمه گوگل]ویژگی های مشخصه آن عبارتند از قوس اشاره شده، طاق خرد شده و فورت پرواز
[ترجمه گوگل]ویژگی های مشخصه آن عبارتند از قوس اشاره شده، طاق خرد شده و فورت پرواز
14. From this photo, you can see another characteristic of Gothic building: Flying buttress.
[ترجمه ترگمان]از این عکس، شما می توانید مشخصه دیگری از ساختمان گوتیکی را ببینید: buttress پرنده
[ترجمه گوگل]از این عکس، می توانید یکی دیگر از ویژگی های ساختمان گوتیک را ببینید: هواپیما پرواز
[ترجمه گوگل]از این عکس، می توانید یکی دیگر از ویژگی های ساختمان گوتیک را ببینید: هواپیما پرواز
15. Its main features include the pointed arch, the ribbed vault and the flying buttress.
[ترجمه ترگمان]ویژگی های اصلی آن شامل طاق نوک دار، طاق شیاردار و the در حال پرواز است
[ترجمه گوگل]ویژگی های اصلی آن عبارتند از قوس اشاره شده، طاق خرد شده و فورت پرواز
[ترجمه گوگل]ویژگی های اصلی آن عبارتند از قوس اشاره شده، طاق خرد شده و فورت پرواز
کلمات دیگر: