غیر قابل مقایسه، غیرقابل قیاس، بی همتا، منحصر بفرد
beyond compare
غیر قابل مقایسه، غیرقابل قیاس، بی همتا، منحصر بفرد
انگلیسی به انگلیسی
• there is none other like him, there is nothing similar to him, he is one of a kind
جملات نمونه
1. The loveliness of the scene was beyond compare.
[ترجمه ترگمان]زیبایی منظره فراتر از مقایسه بود
[ترجمه گوگل]دوست داشتنی صحنه فراتر از مقایسه بود
[ترجمه گوگل]دوست داشتنی صحنه فراتر از مقایسه بود
2. These are precious jewels beyond compare.
[ترجمه ترگمان]این ها جواهرات گران قیمتی هستند
[ترجمه گوگل]اینها جواهرات گرانبها هستند که فراتر از آن هستند
[ترجمه گوگل]اینها جواهرات گرانبها هستند که فراتر از آن هستند
3. Her beauty is beyond compare.
[ترجمه ترگمان]زیبایی او قابل قیاس نیست
[ترجمه گوگل]زیبایی او فراتر از مقایسه است
[ترجمه گوگل]زیبایی او فراتر از مقایسه است
4. She is lovely beyond compare.
[ترجمه ترگمان]او در مقایسه با او دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]او دوست داشتنی فراتر از مقایسه است
[ترجمه گوگل]او دوست داشتنی فراتر از مقایسه است
5. The diamond beyond compare in its beauty is part of the Crown jewels.
[ترجمه ترگمان]الماس آن طرف تر از زیبایی آن بخشی از جواهرات کراون است
[ترجمه گوگل]الماس در مقایسه با زیبایی آن بخشی از جواهرات طوسی است
[ترجمه گوگل]الماس در مقایسه با زیبایی آن بخشی از جواهرات طوسی است
6. Chinese classical gardens are exquisite beyond compare, filled with poetic beauty with strong literati atmosphere.
[ترجمه ترگمان]باغ های کلاسیک چینی بسیار فراتر از مقایسه، پر از زیبایی شاعرانه و فضای قوی literati هستند
[ترجمه گوگل]باغهای کلاسیک چینی فراتر از نفس نفس است، پر از زیبایی شعر با فضای ادبی قوی
[ترجمه گوگل]باغهای کلاسیک چینی فراتر از نفس نفس است، پر از زیبایی شعر با فضای ادبی قوی
7. The power and believability of it however is beyond compare.
[ترجمه ترگمان]با این حال، قدرت و believability آن فراتر از مقایسه است
[ترجمه گوگل]با این حال، قدرت و باورپذیری آن فراتر از مقایسه است
[ترجمه گوگل]با این حال، قدرت و باورپذیری آن فراتر از مقایسه است
8. The unique drawnwork is elegant, graceful and exquisite beyond compare.
[ترجمه ترگمان]The منحصر به فرد ظریف، برازنده و عالی است
[ترجمه گوگل]طراحی منحصر به فرد ظریف، لطافت و نفیس فراتر از مقایسه است
[ترجمه گوگل]طراحی منحصر به فرد ظریف، لطافت و نفیس فراتر از مقایسه است
9. The dancing in the show had a beauty that was beyond compare.
[ترجمه ترگمان]رقص در نمایش زیبایی داشت که قابل مقایسه با آن نبود
[ترجمه گوگل]رقص در نمایشگاه، زیبایی داشت که فراتر از آن بود
[ترجمه گوگل]رقص در نمایشگاه، زیبایی داشت که فراتر از آن بود
10. Their written language was the most advanced of the pre-Columbian scripts, and their astronomical knowledge beyond compare.
[ترجمه ترگمان]زبان نوشتاری آن ها پیشرفته ترین of پیش از Columbian و دانش نجومی آن ها فراتر از مقایسه بود
[ترجمه گوگل]زبان نوشته شده آنها پیشرفته ترین اسکریپت های قبل از کلمبیا بود و دانش نجومی آنها فراتر از آن است
[ترجمه گوگل]زبان نوشته شده آنها پیشرفته ترین اسکریپت های قبل از کلمبیا بود و دانش نجومی آنها فراتر از آن است
11. She went to her chamber and used every art she knew to make herself beautiful beyond compare.
[ترجمه ترگمان]به اتاقش رفت و از همه هنر خود استفاده کرد تا خودش را زیباتر از مقایسه کند
[ترجمه گوگل]او به اتاقش رفت و از هر هنری که می دانست استفاده می کرد تا از خودش زیباتر شود
[ترجمه گوگل]او به اتاقش رفت و از هر هنری که می دانست استفاده می کرد تا از خودش زیباتر شود
12. The Muses had no instrument peculiar to them, but their voices were lovely beyond compare.
[ترجمه ترگمان]موسیقی شعر و موسیقی که هیچ وسیله خاصی برای آن ها نداشت، اما صدایشان در مقایسه با آن ها دوست داشتنی بود
[ترجمه گوگل]موز هیچ ابزار خاصی برای آنها نداشت، اما صدای آنها فراتر از مقایسه بود
[ترجمه گوگل]موز هیچ ابزار خاصی برای آنها نداشت، اما صدای آنها فراتر از مقایسه بود
13. His fans agree that chef Julian 's food is beyond compare.
[ترجمه ترگمان]طرفدارانش موافق هستند که غذاهای سر آشپز بیش از حد قابل مقایسه است
[ترجمه گوگل]طرفدارانش موافقند که آشپز آشپز جولیان فراتر از مقایسه است
[ترجمه گوگل]طرفدارانش موافقند که آشپز آشپز جولیان فراتر از مقایسه است
14. For the sixty-six who'd come before, the average tenure was a mere eighteen years, the contributions varying from nonexistent to beyond compare.
[ترجمه ترگمان]برای شصت و شش نفری که پیش از این امده بودند، متوسط دوره تصدی تنها هجده سال بود، و این مشارکت ها از عدم وجود خارجی تا مقایسه فراتر از مقایسه بود
[ترجمه گوگل]برای شصت و شش ساله که پیش از آن بودند، متوسط سن قانونی تنها هجده سال بود، سهمهای متفاوت از عدم وجود تا فراتر از مقایسه
[ترجمه گوگل]برای شصت و شش ساله که پیش از آن بودند، متوسط سن قانونی تنها هجده سال بود، سهمهای متفاوت از عدم وجود تا فراتر از مقایسه
کلمات دیگر: