کلمه جو
صفحه اصلی

hist


معنی : خاموش
معانی دیگر : (حرف ندا برای جلب توجه یا دعوت به سکوت) هیس !، هیش !، ش !، مخفف:، مورخ، تاریخی، خاموش، هیس

انگلیسی به فارسی

خاموش، هیس


انگلیسی به انگلیسی

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: used to command attention or silence.
مشابه: peace

• shh!, quiet!

جملات نمونه

1. Hist was stirring the furniture at the kitchen.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها را در آشپزخانه به هم می زد
[ترجمه گوگل]هیستو مبلمان را در آشپزخانه تکان داد

2. Yesterday is a hist, tomorrow is a mystery, today is a gift.
[ترجمه ترگمان]دیروز یک راز است، امروز یک راز است، امروز یک هدیه است
[ترجمه گوگل]دیروز یک تاریخ است، فردا یک رمز و راز است، امروز یک هدیه است

3. Hist conveyed the ideas of Hitler in the best manner she could to the attentive Indians.
[ترجمه ترگمان]همه جا ساکت بودند و همه جا ساکت بودند و همه جا ساکت بودند
[ترجمه گوگل]هیتلر ایده های هیتلر را در بهترین شیوه ای که او می توانست به هندی ها توجه کند

4. She did not find the friendly offices of Hist.
[ترجمه ترگمان]او با آن همه سرو صدا به هم نزدیک نشده بود
[ترجمه گوگل]او دفاتر دوستانه Hist را پیدا نکرد

5. Hist had spoken with her hands crossed upon her bosom.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دست هایش را روی سینه اش گذاشته بود، هیس هیس می کردند
[ترجمه گوگل]هیستو با دست های خود بر روی بند او صحبت کرد

6. " And you'd better hist up your skirts a little to keep them out of the mud. "
[ترجمه ترگمان]کمی هم skirts بالا بکشید تا از گل بیرون keep
[ترجمه گوگل]'و بهتر است که دامنهای خود را کمی بپوشانید تا آنها را از گل بپوشانید '

7. Hist each ers said he should sit for university.
[ترجمه ترگمان]هر یک از آن ها می گفتند که باید برای دانشگاه جا بگیرد
[ترجمه گوگل]هر یک از آنها هشدار می دهند که او باید برای دانشگاه بنشیند

8. There was the increased risk of landing to bring off Hist.
[ترجمه ترگمان]خطر فرود آمدن برای برخاستن از دم به گوش رسید
[ترجمه گوگل]خطر بالارفتن فرود برای جمع آوری Hist بود

9. In addition it achieves success to use the mixed genetic algorithm for hist.
[ترجمه ترگمان]به علاوه، استفاده از الگوریتم ژنتیک ترکیبی برای hist به موفقیت دست می یابد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، موفق به استفاده از الگوریتم ژنتیک مخلوط برای hist می شود

hist! be quiet; the baby is sleeping!

شش! بچه خوابیده است، ساکت باشید!



کلمات دیگر: