(verb transitive) افسون کردن، فریفتن، مسحور کردن
bewitched
(verb transitive) افسون کردن، فریفتن، مسحور کردن
انگلیسی به فارسی
فریب خورده، افسون کردن، فریفتن، مسحور کردن
انگلیسی به انگلیسی
• spellbound, enthralled, captivated (as by a magic spell)
جملات نمونه
1. her singing bewitched the audience
آواز او شنوندگان را شیفته کرد.
2. the magician bewitched the treasure
جادوگر گنجینه را طلسم کرد.
3. my old sweetheart has bewitched me
دلبر دیرین من برده دل و دین من
4. The wicked fairy bewitched the princess and made her fall into a long sleep.
[ترجمه ترگمان]جن خبیث، شاهزاده خانم را جادو کرده و او را به خواب عمیقی فرو برد
[ترجمه گوگل]پری خشمگین شاهزاده خانم را سرکوب کرد و سقوط او را به خواب طولانی تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]پری خشمگین شاهزاده خانم را سرکوب کرد و سقوط او را به خواب طولانی تبدیل کرد
5. He was bewitched by her beauty.
[ترجمه ترگمان]مسحور زیبایی او شده بود
[ترجمه گوگل]او زیبایی او را تحریک کرد
[ترجمه گوگل]او زیبایی او را تحریک کرد
6. She was not moving, as if someone had bewitched her.
[ترجمه ترگمان]انگار کسی او را جادو کرده بود
[ترجمه گوگل]او حرکت نکرد، انگار کسی به او خیره شده بود
[ترجمه گوگل]او حرکت نکرد، انگار کسی به او خیره شده بود
7. Mary bewitched him with her smile.
[ترجمه ترگمان]مری با لبخند او را مسحور ساخته بود
[ترجمه گوگل]مری او را با لبخندش خفه کرد
[ترجمه گوگل]مری او را با لبخندش خفه کرد
8. Tim's utterly bewitched by her.
[ترجمه ترگمان]تیم کاملا مسحور او شده
[ترجمه گوگل]تیم کاملا توسط او سرکوب شده است
[ترجمه گوگل]تیم کاملا توسط او سرکوب شده است
9. Back in Vienna he had been bewitched by the viciously witty judgments of the satirist, Karl Kraus.
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به وین، از قضاوت viciously witty هجو نویس، کارل کراوس، مسحور شده بود
[ترجمه گوگل]او در وین توسط کارل کراوس، توسط قضاوت های ظالمانه و عجیب و غریب طنزپرداز، تحت تأثیر قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]او در وین توسط کارل کراوس، توسط قضاوت های ظالمانه و عجیب و غریب طنزپرداز، تحت تأثیر قرار گرفته است
10. I was bewitched by Claire, instantly, helplessly.
[ترجمه ترگمان]من توسط کلر مسحور شده بودم، فورا، با درماندگی
[ترجمه گوگل]من کلر را بلافاصله، ناخوشایند تحسین کردم
[ترجمه گوگل]من کلر را بلافاصله، ناخوشایند تحسین کردم
11. Loch Lomond had also bewitched Sir 2Walter Scott, the famous author of Rob Roy and Lady of the Lake, who set both of his best-selling novels right here, on the banks of Loch Lomond.
[ترجمه ترگمان]دریاچه لوموند دقیقا سر ۲ والتر اسکات، نویسنده مشهور راب روی و بانوی دریاچه، را مسحور ساخته است که هر دو رمان پرفروش خود را همین جا در سواحل دریاچه لوموند قرار داده اند
[ترجمه گوگل]لوچ لوموند نیز سر 2 والتر اسکات، نویسنده معروف راب رائه و بانوی دریاچه، که هر دو از رمانهای فروش خود را در اینجا، در بانکهای Loch Lomond تنظیم کرده بود، نیز سر برده است
[ترجمه گوگل]لوچ لوموند نیز سر 2 والتر اسکات، نویسنده معروف راب رائه و بانوی دریاچه، که هر دو از رمانهای فروش خود را در اینجا، در بانکهای Loch Lomond تنظیم کرده بود، نیز سر برده است
12. O foolish Galatians, who hath bewitched you, that ye should not obey the truth, before whose eyes Jesus Christ hath been evidently set forth, crucified among you?
[ترجمه ترگمان]ای Galatians foolish، کسی که شما را جادو کرده است، که شما نباید از حقیقت اطاعت کنید، پیش از آن که چشمان مسیح در میان شما به صلیب کشیده شود؟
[ترجمه گوگل]ای اهل گالاتانهای گمراه، که شما را سرکوب کرده اند، نباید از حقیقت اطاعت کنید، قبل از اینکه چشم های عیسی مسیح را آشکارا برافراشته شد، بین شما مصلوب شد؟
[ترجمه گوگل]ای اهل گالاتانهای گمراه، که شما را سرکوب کرده اند، نباید از حقیقت اطاعت کنید، قبل از اینکه چشم های عیسی مسیح را آشکارا برافراشته شد، بین شما مصلوب شد؟
13. They replaced Darrin on the original Bewitched and no one noticed!
[ترجمه ترگمان]آن ها Darrin را در the اصلی جای دادند و هیچ کس متوجه اش نشد!
[ترجمه گوگل]آنها Darrin را در Bewitched اصلی جای دادند و هیچکس متوجه نشد!
[ترجمه گوگل]آنها Darrin را در Bewitched اصلی جای دادند و هیچکس متوجه نشد!
14. He must have been bewitched by the spring, the night, the apple blossom!
[ترجمه ترگمان]آن شب حتما او را جادو کرده بودند، آن شب، گل سیب!
[ترجمه گوگل]او باید توسط بهار، شب، شکوفه سیب زمزمه شود!
[ترجمه گوگل]او باید توسط بهار، شب، شکوفه سیب زمزمه شود!
پیشنهاد کاربران
افسون شده، جادو شده
کلمات دیگر: