فریبنده
bewitching
فریبنده
انگلیسی به فارسی
غرق شدن، افسون کردن، فریفتن، مسحور کردن
انگلیسی به انگلیسی
• enchanting, spellbinding, charming
جملات نمونه
1. a bewitching smile
لبخند مسحور کننده
2. The wicked fairy bewitched the princess and made her fall into a long sleep.
[ترجمه ترگمان]جن خبیث، شاهزاده خانم را جادو کرده و او را به خواب عمیقی فرو برد
[ترجمه گوگل]پری خشمگین شاهزاده خانم را سرکوب کرد و سقوط او را به خواب طولانی تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]پری خشمگین شاهزاده خانم را سرکوب کرد و سقوط او را به خواب طولانی تبدیل کرد
3. He was bewitched by her beauty.
[ترجمه ترگمان]مسحور زیبایی او شده بود
[ترجمه گوگل]او زیبایی او را تحریک کرد
[ترجمه گوگل]او زیبایی او را تحریک کرد
4. The wicked fairy bewitched the prince and turned him into a frog.
[ترجمه ترگمان]جن خبیث شاهزاده را جادو کرد و او را به یک قورباغه تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]پری خشمگین شاهزاده را سرکوب کرد و او را به یک قورباغه تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]پری خشمگین شاهزاده را سرکوب کرد و او را به یک قورباغه تبدیل کرد
5. She was not moving, as if someone had bewitched her.
[ترجمه ترگمان]انگار کسی او را جادو کرده بود
[ترجمه گوگل]او حرکت نکرد، انگار کسی به او خیره شده بود
[ترجمه گوگل]او حرکت نکرد، انگار کسی به او خیره شده بود
6. Antonio was bewitched by the beauty of Cleopatra.
[ترجمه ترگمان](آنتونیو)مجذوب زیبایی کلئوپاترا شد
[ترجمه گوگل]آنتونیو توسط زیبایی کلئوپاترا خفه شد
[ترجمه گوگل]آنتونیو توسط زیبایی کلئوپاترا خفه شد
7. He was mesmerized by her bewitching green eyes.
[ترجمه ترگمان]او مسحور چشمان سبزش شده بود
[ترجمه گوگل]او با چشمان سبز چشمهایش غرق شد
[ترجمه گوگل]او با چشمان سبز چشمهایش غرق شد
8. Frank was a quiet young man with bewitching brown eyes.
[ترجمه ترگمان]فرانک جوانی آرام و آرام با چشمان قهوه ای جذاب بود
[ترجمه گوگل]فرانک یک مرد جوان آرام بود و با چشمان قهوه ای خیره کننده بود
[ترجمه گوگل]فرانک یک مرد جوان آرام بود و با چشمان قهوه ای خیره کننده بود
9. He was completely bewitched by her beauty.
[ترجمه ترگمان]او کاملا مسحور زیبایی او شده بود
[ترجمه گوگل]او زیبایی او را کاملا تحت الشعاع قرار داد
[ترجمه گوگل]او زیبایی او را کاملا تحت الشعاع قرار داد
10. True, she'd escaped Fincara, but Fincara would only have bewitched her, not killed her.
[ترجمه ترگمان]درست است که او فرار کرده بود، اما Fincara او را جادو کرده بود، نه اینکه او را بکشد
[ترجمه گوگل]درست است، او از Fincara فرار کرد، اما Fincara تنها او را غرق کرد، او را کشت
[ترجمه گوگل]درست است، او از Fincara فرار کرد، اما Fincara تنها او را غرق کرد، او را کشت
11. Such was its seductive hold that it could seem as if all of modern life was bewitched by a Taylorist demon.
[ترجمه ترگمان]چنین به نظر می رسید که گویی تمام زندگی جدید توسط یک شیطان Taylorist مسحور شده باشد
[ترجمه گوگل]چنین تعصب گمراه کننده ای بود که می توان به نظر می رسید که تمام زندگی مدرن توسط شیطان تیلوریست غرق شده است
[ترجمه گوگل]چنین تعصب گمراه کننده ای بود که می توان به نظر می رسید که تمام زندگی مدرن توسط شیطان تیلوریست غرق شده است
12. Tim's utterly bewitched by her.
[ترجمه ترگمان]تیم کاملا مسحور او شده
[ترجمه گوگل]تیم کاملا توسط او سرکوب شده است
[ترجمه گوگل]تیم کاملا توسط او سرکوب شده است
13. Back in Vienna he had been bewitched by the viciously witty judgments of the satirist, Karl Kraus.
[ترجمه ترگمان]پس از بازگشت به وین، از قضاوت viciously witty هجو نویس، کارل کراوس، مسحور شده بود
[ترجمه گوگل]او در وین توسط کارل کراوس، توسط قضاوت های ظالمانه و عجیب و غریب طنزپرداز، تحت تأثیر قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]او در وین توسط کارل کراوس، توسط قضاوت های ظالمانه و عجیب و غریب طنزپرداز، تحت تأثیر قرار گرفته است
14. I was bewitched by Claire, instantly, helplessly.
[ترجمه ترگمان]من توسط کلر مسحور شده بودم، فورا، با درماندگی
[ترجمه گوگل]من کلر را بلافاصله، ناخوشایند تحسین کردم
[ترجمه گوگل]من کلر را بلافاصله، ناخوشایند تحسین کردم
کلمات دیگر: