وقت بینی باساعت افتابی
dialling
وقت بینی باساعت افتابی
انگلیسی به فارسی
شماره گیری
انگلیسی به انگلیسی
• act of turning a dial or pressing buttons to make a telephone connection
جملات نمونه
1. The dialling code for the London area is 0
[ترجمه ترگمان]کد تلفن برای ناحیه لندن ۰ است
[ترجمه گوگل]کد شماره منطقه لندن 0 است
[ترجمه گوگل]کد شماره منطقه لندن 0 است
2. I've spent hours, literally, dialling and re-dialling the place only to get the engaged tone every time.
[ترجمه ترگمان]من ساعت ها وقتم را تلف کرده ام، در حالی که دارم در را می زنم و شروع می کنم به گرفتن جایی که هر دفعه شروع به صحبت کردن می کنم
[ترجمه گوگل]من ساعتها را به معنای واقعی کلمه، شماره گیری و بارگذاری مجدد مکان را فقط برای دریافت لحن مشارکت در هر زمان صرف کردم
[ترجمه گوگل]من ساعتها را به معنای واقعی کلمه، شماره گیری و بارگذاری مجدد مکان را فقط برای دریافت لحن مشارکت در هر زمان صرف کردم
3. This can be achieved by dialling: followed by the four digit extension number.
[ترجمه ترگمان]این می تواند با شماره گیری: پس از آن عدد گستره چهار رقمی کسب شود
[ترجمه گوگل]این را می توان با شماره گیری به دست آورد: به دنبال آن شماره چهار رقمی
[ترجمه گوگل]این را می توان با شماره گیری به دست آورد: به دنبال آن شماره چهار رقمی
4. Lifted the receiver, listened to the dialling tone, put it down again.
[ترجمه ترگمان]گوشی را برداشت و به صدای شماره گیری، گوش داد، دوباره آن را روی زمین گذاشت
[ترجمه گوگل]گیرنده را رفع کرد، به شماره گیری گوش داد، دوباره آن را گذاشت
[ترجمه گوگل]گیرنده را رفع کرد، به شماره گیری گوش داد، دوباره آن را گذاشت
5. The palmtop edition will offer enhanced modem dialling and screen handling and will be streamlined to conserve memory.
[ترجمه ترگمان]نسخه palmtop تلفن مودم را ارتقا خواهد داد و جابجایی صفحه را ارتقا خواهد داد و برای حفظ حافظه ساده خواهد شد
[ترجمه گوگل]نسخه پالم مونت به افزایش شماره گیری مودم و دست زدن به صفحه نمایش کمک خواهد کرد و برای حفظ حافظه ساده خواهد بود
[ترجمه گوگل]نسخه پالم مونت به افزایش شماره گیری مودم و دست زدن به صفحه نمایش کمک خواهد کرد و برای حفظ حافظه ساده خواهد بود
6. Such messages are relayed through automatic dialling machines to random or pre-selected telephone numbers and deliver a sales message without human intervention.
[ترجمه ترگمان]این پیام ها از طریق دستگاه های تلفن اتوماتیک به شماره های تلفن تصادفی یا قبل از انتخاب ارسال می شوند و یک پیام فروش بدون دخالت انسان ارسال می شوند
[ترجمه گوگل]چنین پیام هایی از طریق دستگاه های شماره گیری اتوماتیک به شماره های تلفنی تصادفی یا پیش انتخاب شده رانده شده و پیام بدون پیام را بدون دخالت انسانی در اختیار شما قرار می دهند
[ترجمه گوگل]چنین پیام هایی از طریق دستگاه های شماره گیری اتوماتیک به شماره های تلفنی تصادفی یا پیش انتخاب شده رانده شده و پیام بدون پیام را بدون دخالت انسانی در اختیار شما قرار می دهند
7. The status of a call, e . g. dialling, idle, connection etc.
[ترجمه ترگمان]وضعیت یک تماس، e گرم شماره گیری، بی کار، اتصال و غیره
[ترجمه گوگل]وضعیت یک تماس، e g شماره گیری، بیکار، اتصال و غیره
[ترجمه گوگل]وضعیت یک تماس، e g شماره گیری، بیکار، اتصال و غیره
8. Hello, the number that you are dialling unavailable at the, please try it later again.
[ترجمه ترگمان]سلام، عددی که شما به شماره گیری دسترسی ندارید، لطفا بعدا دوباره امتحان کنید
[ترجمه گوگل]سلام، شمارهی که شماره گیری میکنید در دسترس نیست، لطفا بعدا دوباره امتحان کنید
[ترجمه گوگل]سلام، شمارهی که شماره گیری میکنید در دسترس نیست، لطفا بعدا دوباره امتحان کنید
9. The dialling code for the Beijing area is 0
[ترجمه ترگمان]کد تلفن برای ناحیه پکن ۰ است
[ترجمه گوگل]کد تلفن برای منطقه پکن 0 است
[ترجمه گوگل]کد تلفن برای منطقه پکن 0 است
10. All our rooms have direct dialling telephones.
[ترجمه ترگمان]همه اتاق های ما تلفن شماره گیری مستقیم دارند
[ترجمه گوگل]تمام اتاق های ما دارای شماره گیری مستقیم تلفن هستند
[ترجمه گوگل]تمام اتاق های ما دارای شماره گیری مستقیم تلفن هستند
11. Put in the money before dialling.
[ترجمه ترگمان]پول را پیش از شماره گیری بگذارید
[ترجمه گوگل]پول را قبل از شماره گیری قرار دهید
[ترجمه گوگل]پول را قبل از شماره گیری قرار دهید
12. He grinned when he picked up the phone to check the dialling tone.
[ترجمه ترگمان]وقتی گوشی را برداشت و شروع به چک کردن در را کرد، او نیشخند زد
[ترجمه گوگل]او وقتی تلفن برداشت کرد تا شماره تلفن را بررسی کند، به او خندید
[ترجمه گوگل]او وقتی تلفن برداشت کرد تا شماره تلفن را بررسی کند، به او خندید
13. They may also require secretarial services if available at the hotel, and a direct dialling telephone.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین ممکن است به خدمات secretarial در صورت امکان در هتل و یک تلفن شماره گیری مستقیم نیاز داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است در صورت نیاز در هتل، و یک شماره تلفن مستقیم، درخواست خدمات رسمی را نیز داشته باشند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است در صورت نیاز در هتل، و یک شماره تلفن مستقیم، درخواست خدمات رسمی را نیز داشته باشند
14. Answer Every room has a nineteen inch colour television, tea-making facilities and a direct dialling telephone system.
[ترجمه ترگمان]پاسخ به هر اتاق یک تلویزیون رنگ نوزده اینچی، امکانات ساخت چای و یک تلفن شماره گیری مستقیم است
[ترجمه گوگل]پاسخ هر اتاق دارای یک تلویزیون رنگی 19 اینچی، امکانات چای و سیستم تلفنی مستقیم است
[ترجمه گوگل]پاسخ هر اتاق دارای یک تلویزیون رنگی 19 اینچی، امکانات چای و سیستم تلفنی مستقیم است
پیشنهاد کاربران
تلفن زدن
کلمات دیگر: