کلمه جو
صفحه اصلی

grasp the nettle

انگلیسی به انگلیسی

• confront problems, deal with difficult situations

جملات نمونه

1. Grasp the nettle and it won't sting you.
[ترجمه ترگمان]نیش گزنه و آن تو را نیش نخواهد زد
[ترجمه گوگل]گزگز را درک کنید و آن را به شما نخورید

2. We need to grasp the nettle of prison reform.
[ترجمه ترگمان]باید the اصلاح زندان را درک کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید گزنه اصلاح زندان را درک کنیم

3. The government will have to grasp the nettle. If they don't, the traffic congestion is going to get out of control.
[ترجمه ترگمان]دولت باید گزنه را به چنگ آورد اگر این کار را نکنند، تراکم ترافیک از کنترل خارج می شود
[ترجمه گوگل]حکومت باید نازک را درک کند اگر این کار را نکنند، تراکم ترافیک از کنترل خارج می شود

4. The government now has the opportunity to grasp the nettle of prison reform.
[ترجمه ترگمان]دولت در حال حاضر این فرصت را دارد که the اصلاحات زندان را درک کند
[ترجمه گوگل]دولت اکنون فرصتی برای درک اصلاح زندان دارد

5. This time the test of whether investors grasp the nettle and have a decisive psychological quality.
[ترجمه ترگمان]این بار آزمون این مساله که آیا سرمایه گذاران این گزنه را درک می کنند و کیفیت روانی قطعی دارند یا نه
[ترجمه گوگل]این بار آزمون این که آیا سرمایه گذاران گزنه را درک می کنند و کیفیت روانشناختی قاطعی دارند

6. Such times the test of whether investors grasp the nettle and have a decisive psychological quality.
[ترجمه ترگمان]چنین مواقعی آزمایش این مساله که آیا سرمایه گذاران گزنه را درک می کنند و یک کیفیت روانی قطعی دارند
[ترجمه گوگل]چنین زمان هایی تست این است که آیا سرمایه گذاران گلودن را درک می کنند و کیفیت روانی دارند

7. We need a government that will grasp the nettle.
[ترجمه ترگمان]ما به دولتی احتیاج داریم که گزنه را به چنگ خواهد آورد
[ترجمه گوگل]ما به یک دولت نیاز داریم که گریه را درک کند

8. Some industrialists believe the government should grasp the nettle of devaluation before the referendum takes place.
[ترجمه ترگمان]برخی از صاحبان صنایع بر این باورند که دولت باید پیش از اینکه رفراندوم انجام گیرد، the کاهش ارزش پول را درک کند
[ترجمه گوگل]بعضی از صنعتگران معتقدند دولت قبل از برگزاری همه پرسی، باید از بین برود

9. Alternatively, I could grasp the nettle and go for a thorough reworking.
[ترجمه ترگمان]همچنین، می توانم the را درک کنم و برای یک کار بازسازی کامل بروم
[ترجمه گوگل]به طور متناوب، من می توانم گزنه را درک کنم و برای بازسازی کامل تلاش کنم

10. When the right hon. Gentleman came to that office, he had the opportunity to grasp the nettle of prison reform.
[ترجمه ترگمان] وقتی که \"هان\" درست میگه به این دفتر مراجعه کرد، فرصت را غنیمت شمرد و the زندان را به چنگ آورد
[ترجمه گوگل]وقتی راست میگی جنتلمن به این دفتر رسید، او این فرصت را داشت که گریه اصلاحات زندان را درک کند

11. A new field of activity seemed to be opening up for him if only he had the courage to grasp the nettle.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که زمین جدیدی از فعالیت در او باز خواهد شد، اگر او جرات آن را داشت که nettle را چنگ بزند
[ترجمه گوگل]به نظر میرسید که زمینه جدیدی از فعالیت برای او باز است، اگر تنها شجاعت در درک غربال را داشته باشد

12. Mrs Bottomley later dismissed suggestions that she had failed to grasp the nettle.
[ترجمه ترگمان]خانم bottomley بعدا پیشنهادهای خود را رد کرد که نتوانسته است the را درک کند
[ترجمه گوگل]خانم بوتملی بعدا پیشنهاداتی را مبنی بر اینکه او گرسنه درک کرده است، رد کرد

13. Since impacts are the product of population numbers and consumption, all nations should grasp the nettle of eventual zero population growth.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که اثرات محصول جمعیت و مصرف جمعیت است، همه کشورها باید the رشد جمعیت صفر را درک کنند
[ترجمه گوگل]از آنجا که تأثیرات تولید محصول و مصرف جمعیت هستند، همه کشورها باید گزنه رشد نهایی صفر جمعیت را درک کنند

14. Corruption is one of our main problems at present; we need a government grasp the nettle.
[ترجمه ترگمان]فساد یکی از مشکلات عمده ما در حال حاضر است؛ ما به دولت نیاز داریم که گزنه را به چنگ آورد
[ترجمه گوگل]فساد یکی از مشکلات اصلی ما در حال حاضر است؛ ما به دولت نیاز داریم که گله را درک کنیم

پیشنهاد کاربران

اقدام عاجل کردن، اقدام حیاتی انجام دادن

دست به اقدام جدی زدن، با ( موضوعی ) جدا برخورد کردن


کلمات دیگر: