گردش برای بررسی، سیاحت برای آموزش، (انگلیس) سفر برون مرزی اشراف زادگان انگلیسی پس از پایان تحصیلات، سفر و سیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tour
گردش برای بررسی، سیاحت برای آموزش، (انگلیس) سفر برون مرزی اشراف زادگان انگلیسی پس از پایان تحصیلات، سفر و سیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
انگلیسی به فارسی
سفر و سیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: an extended tour of Europe, esp. continental Europe, formerly taken as the culmination and completion of study by young, wealthy, often aristocratic men of England or America.
• (2) تعریف: any thorough or comprehensive study, survey, or journey.
• extensive and usually educational tour; extensive travel (originally as part of a wealthy young british man's education)
a grand tour is a journey round the main cities of europe that young men from rich families used to make in former times as part of their education.
if you are given a grand tour of a place, you are taken all round it and shown everything.
a grand tour is a journey round the main cities of europe that young men from rich families used to make in former times as part of their education.
if you are given a grand tour of a place, you are taken all round it and shown everything.
جملات نمونه
1. Come on, I'll give you the grand tour of the backyard.
[ترجمه ترگمان]بیا، من یه تور بزرگ حیاط پشتی رو بهت میدم
[ترجمه گوگل]بیا، من به شما تور بزرگ حیاط خلوت می دهم
[ترجمه گوگل]بیا، من به شما تور بزرگ حیاط خلوت می دهم
2. Steve took us on a grand tour of the house and gardens.
[ترجمه ترگمان]استیو ما را به تور بزرگی از خانه و باغ برد
[ترجمه گوگل]استیو ما را در یک تور بزرگ از خانه و باغ ها برد
[ترجمه گوگل]استیو ما را در یک تور بزرگ از خانه و باغ ها برد
3. Let me give you a grand tour of the house.
[ترجمه ترگمان]بذار یه تور بزرگ از خونه بهت بدم
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید به شما یک تور بزرگ از خانه بدهم
[ترجمه گوگل]اجازه بدهید به شما یک تور بزرگ از خانه بدهم
4. They took us on a grand tour of their new house.
[ترجمه ترگمان]اونا ما رو سوار یه تور بزرگ از خونه جدیدشون بردند
[ترجمه گوگل]آنها ما را در یک تور بزرگ از خانه جدید خود بردند
[ترجمه گوگل]آنها ما را در یک تور بزرگ از خانه جدید خود بردند
5. Come on, Miss, the grand tour.
[ترجمه ترگمان] زود باشید، خانم، تور بزرگ
[ترجمه گوگل]بیا، خانم، تور بزرگ
[ترجمه گوگل]بیا، خانم، تور بزرگ
6. Make a kind of grand tour on my own, take the waters and cure what ails me.
[ترجمه ترگمان]یک تور بزرگ برای خودم درست کنم، آب و دارو را با خودم ببرم
[ترجمه گوگل]یک نوع تور بزرگ را به خودم بگذارم، آب را بگیرم و درمان کنم که چه چیزی من را تحمل می کند
[ترجمه گوگل]یک نوع تور بزرگ را به خودم بگذارم، آب را بگیرم و درمان کنم که چه چیزی من را تحمل می کند
7. Edouard, at Isobel's suggestion, took her on a grand tour.
[ترجمه ترگمان] Edouard، به پیشنهاد ایزابل، اون رو به یه تور بزرگ برد
[ترجمه گوگل]Edouard، در پیشنهاد Isobel، او را در یک تور بزرگ گرفت
[ترجمه گوگل]Edouard، در پیشنهاد Isobel، او را در یک تور بزرگ گرفت
8. But gradually Chinese visitors began staking out a grand tour of their own design.
[ترجمه ترگمان]اما به تدریج بازدید کنندگان چینی به خطر انداختن تور بزرگ خود پرداختند
[ترجمه گوگل]اما به تدریج بازدید کنندگان چینی شروع به ساخت یک تور بزرگ از طراحی خود شدند
[ترجمه گوگل]اما به تدریج بازدید کنندگان چینی شروع به ساخت یک تور بزرگ از طراحی خود شدند
9. Dad and I got the grand tour.
[ترجمه ترگمان] من و بابا تور بزرگ رو برداشتیم
[ترجمه گوگل]بابا و من بزرگترین تور رو دیدیم
[ترجمه گوگل]بابا و من بزرگترین تور رو دیدیم
10. The grand tour itinerary took the family, via Munich and Frankfurt, to Brussels.
[ترجمه ترگمان]برنامه سفر تور بزرگ خانواده را از مونیخ و فرانکفورت به بروکسل برد
[ترجمه گوگل]برنامه تور بزرگ سفر خانواده را از طریق مونیخ و فرانکفورت به بروکسل برد
[ترجمه گوگل]برنامه تور بزرگ سفر خانواده را از طریق مونیخ و فرانکفورت به بروکسل برد
11. Every traveller on the Grand Tour had to visit Florence.
[ترجمه ترگمان]هر مسافر تور بزرگ می بایست از فلورانس بازدید کند
[ترجمه گوگل]هر مسافر در گراند تور باید از فلورانس بازدید کند
[ترجمه گوگل]هر مسافر در گراند تور باید از فلورانس بازدید کند
12. Roger: Hi Dave. Did you get the grand tour this morning?
[ترجمه ترگمان] \"سلام\" دیو امروز صبح تور بزرگ رو گرفتی؟
[ترجمه گوگل]راجر: سلام دیو امروز صبح تور بزرگ رو دیدی؟
[ترجمه گوگل]راجر: سلام دیو امروز صبح تور بزرگ رو دیدی؟
13. The grand tour involves two different routes.
[ترجمه ترگمان]این تور بزرگ شامل دو مسیر متفاوت است
[ترجمه گوگل]تور بزرگ شامل دو مسیر مختلف می شود
[ترجمه گوگل]تور بزرگ شامل دو مسیر مختلف می شود
14. He took his degree in 1665 before embarking on the grand tour .
[ترجمه ترگمان]او قبل از شروع تور بزرگ، مدرک خود را در سال ۱۶۶۵ گرفت
[ترجمه گوگل]او قبل از شروع تور بزرگ، درجه خود را در سال 1665 به دست آورد
[ترجمه گوگل]او قبل از شروع تور بزرگ، درجه خود را در سال 1665 به دست آورد
They gave us a grand tour of the palaces.
آنها ما را به گردشی جهت بررسی کاخها بردند.
کلمات دیگر: