کلمه جو
صفحه اصلی

diaphragmatic


وابسته به حجاب حاجز، پرده ای، جداری

انگلیسی به فارسی

دیافراگم


انگلیسی به انگلیسی

• (anatomy) of or pertaining to the diaphragm (partition separating the chest cavity from the abdomen)

جملات نمونه

1. The permeability of the mesothelium of the diaphragmatic peritoneum in rat was studied by intraperitoneal injection of Indian ink and rabbit blood and observed by electron microscopy.
[ترجمه ترگمان]تراوایی ناشی از mesothelium diaphragmatic در موش توسط تزریق intraperitoneal مرکب هند و خون خرگوش مورد مطالعه قرار گرفت و توسط میکروسکوپ الکترونی مشاهده شد
[ترجمه گوگل]نفوذ پذیری مزوتلیوم عصبی دیافراگم در موش ها با تزریق داخل صفاقی جوهر هندی و خون خرگوش و با استفاده از میکروسکوپ الکترونی مورد بررسی قرار گرفت

2. Results There was significant changes in diaphragmatic peritoneal mesothelium and lymphatic capillaries.
[ترجمه ترگمان]نتایج تغییرات قابل توجهی در diaphragmatic peritoneal mesothelium و مویرگ ها دیده شد
[ترجمه گوگل]یافته ها تغییرات قابل ملاحظه در mesothelium دیافراگمال و مویرگ های لنفاوی وجود دارد

3. Ultrasound investigation revealed diaphragmatic hernia with intrathoracic cystic mass.
[ترجمه ترگمان]بررسی Ultrasound فتق diaphragmatic فتق را با intrathoracic cystic نشان داد
[ترجمه گوگل]بررسی های سونوگرافی فتق دیافراگم را با توده کیستی داخل وریدی نشان داد

4. Pleural thickening, diaphragmatic tenting, blunting costophrenic angle, solitary calcified nodule or granuloma or minor musculoskeletal or cardiac finding.
[ترجمه ترگمان]thickening thickening، diaphragmatic tenting، blunting costophrenic، گره calcified solitary، یا granuloma یا یافته قلبی - عضلانی یا قلبی - عضلانی
[ترجمه گوگل]ضخامت پلور، چادر دیافراگم، زاویه کافرنری نازک، نودل کلسیفیکی انفرادی یا گرانولوم یا کشش عضلانی اسکلتی یا قلب

5. Left diaphragmatic crus or gastrophrenic ligament irregularly thickening was presented and could not be separated from mass tissue(2cases).
[ترجمه ترگمان]diaphragmatic چپ یا gastrophrenic ligament به طور نامنظم نشان داده شد و نمی توان آن را از بافت توده (۲ مورد)جدا کرد
[ترجمه گوگل]زخم دیافراگم سمت چپ یا ضخیم شدن بیضه رباط گاستروپرنریس ارائه شد و از بافت توده (2 مورد) جدا نشد

6. Congenital diaphragmatic hernia is a cardiopulmonary anomaly that causes severe respiratory disorder.
[ترجمه ترگمان]فتق diaphragmatic مادرزادی یک ناهنجاری cardiopulmonary است که موجب اختلال تنفسی شدید می شود
[ترجمه گوگل]فتق دیافراگم مادرزادی آنومالی قلبی عروقی است که باعث اختلال شدید تنفسی می شود

7. Results There were significant changes in diaphragmatic peritoneal mesothelium and lymphatic capillaries.
[ترجمه ترگمان]نتایج تغییرات قابل توجهی در diaphragmatic peritoneal mesothelium و مویرگ ها دیده شدند
[ترجمه گوگل]یافته ها تغییرات قابل ملاحظه ای در مزانشیمی پروتئین دیافراگم و مویرگ های لنفاوی وجود داشت

8. BACKGROUND To discuss the anesthesia dispose of traumatic diaphragmatic hernia.
[ترجمه ترگمان]BACKGROUND برای بحث در مورد استفاده از داروی بی هوشی که فتق دیافراگم داره
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: برای بحث درباره بیهوشی، فتق دیافراگم آسیب دیده را رعایت کنید

9. To get the feel of proper diaphragmatic breathing, wear loose clothing and lie on the back.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه تنفس مناسب را به دست آورید، لباس های گشاد بپوشید و در پشت دراز بکشید
[ترجمه گوگل]برای احساس تنفس دیافراگم مناسب، لباس های شل و دروغ را در پشت قرار دهید

10. Conclusion: Diaphragmatic rupture caused by blunt injury could lead to severe thoracoabdominal injury. In spite of high mortality rate, the condition is usually under diagnosed.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: گسیختگی diaphragmatic ناشی از جراحت شدید می تواند منجر به آسیب شدید thoracoabdominal شود با وجود نرخ بالای مرگ و میر، این وضعیت معمولا تحت تشخیص است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: پارگی دیافراگم ناشی از صدمه ناخن می تواند منجر به آسیب شدید توراکوآبادمی شود به رغم مرگ و میر بالا، بیماری معمولا تشخیص داده می شود

11. Objective : To analyze the imaging features of diaphragmatic hernia and to evaluate various diagnostic methods.
[ترجمه ترگمان]هدف: تحلیل ویژگی های تصویربرداری از فتق فتق فتق و ارزیابی روش های تشخیص مختلف
[ترجمه گوگل]هدف: تجزیه و تحلیل ویژگی های تصویربرداری فتق دیافراگم و ارزیابی روش های مختلف تشخیصی

12. Review of the chest x ray picture suggested post-traumatic diaphragmatic hernia, which was confirmed by ultrasound examination.
[ترجمه ترگمان]بررسی تصویر اشعه ایکس فتق دیافراگم پس از ضربه فتق فتق را نشان داد که با آزمایش فراصوت مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بررسی تصویر فتوسنتز سینه در بیماران مبتلا به فتق دیافراگم بعد از ضربه، که توسط بررسی اولتراسوند تایید شد، پیشنهاد شد

13. We herein present a patient with CAPD-related massive hydrothorax who was diagnosed as having a diaphragmatic defect.
[ترجمه ترگمان]ما در اینجا بیمار را با hydrothorax های بزرگ مربوط به CAPD معرفی می کنیم که تشخیص داده شد که دچار نقص diaphragmatic شده است
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر یک بیمار مبتلا به هیدروتوراکسی عظیم مرتبط با CAPD داریم که به عنوان نقص دیافراگم تشخیص داده شده است

14. Objective To investigate the diagnosis and therapeutic methods for traumatic diaphragmatic hernia.
[ترجمه ترگمان]هدف تحقیق و بررسی روش های تشخیص و درمان فتق فتق فتق فتق
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی تشخیص و روش های درمانی فتق دیافراگم آسیب دیده

پیشنهاد کاربران

دیافراگمی


کلمات دیگر: