کلمه جو
صفحه اصلی

cleavage


معنی : تقسیم، شکافتگی، عمل شکافتن، ورقه ورقه شدگی
معانی دیگر : شکافتن، شکافش، ترک، چاک، دریدگی، درز، درز بین پستان های زن (به ویژه درز بین بالای پستان ها که اگر یقه ی پیراهن گشاد باشد نمایان است)، چاک پستان، (زیست شناسی) رخ بندی

انگلیسی به فارسی

رخ، عمل شکافتن، ورقه‌ورقه شدگی، شکافتگی، تقسیم


تکه تکه شدن، تقسیم، شکافتگی، عمل شکافتن، ورقه ورقه شدگی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: the act of cleaving or the state of being cleaved.

(2) تعریف: the tendency to split along certain definite lines, as in some stones.
مشابه: fracture

(3) تعریف: the space between a woman's breasts, esp. when revealed by a low-cut garment.

(4) تعریف: the splitting of an organization into opposing groups, as from conflicting ideas; faction.

• splitting, rupturing; division, separation (between opinions, beliefs, etc.); area between a woman's breasts
a woman's cleavage is the space between her breasts, especially the top part which you see when she is wearing a low-cut dress.
a cleavage between people is a division or disagreement between them; a formal use.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] گسستگی، گسسته شدن
[عمران و معماری] رخ - تورق - شکافت - شکاف - رخپذیر - شکافپذیری - سطح تورق
[زمین شناسی] رخ، کلیواژ تمایل کانی یا سنگ برای شکستن در امتداد یک جهت ترجیحی در سطوح موازی. در سنگهای دگرگونی، بر گوارگی یا شیست وارگی هم نامیده می شود (به شیست وارگی مراجعه شود ) رخ کامل رخ خوب رخ مشخص رخ ناقص
[نساجی] تورق - ورقه ورقه شدن- ورقه ورقه نمودن
[ریاضیات] شکافت، شکاف پذیری، تورق
[نفت] شکافت

مترادف و متضاد

تقسیم (اسم)
partition, allotment, division, scissor, cleavage, dispensation, apportionment, dealing, repartition

شکافتگی (اسم)
cleavage

عمل شکافتن (اسم)
cleavage

ورقه ورقه شدگی (اسم)
cleavage

gap


Synonyms: break, chasm, cleft, discontinuity, divide, division, fracture, hole, rift, schism, separation, severance, split, valley


جملات نمونه

1. the growing cleavage between parents and children
شکاف فزاینده بین والدین و فرزندان

2. That new gown shows a large amount of cleavage!
[ترجمه عطار] این پیراهن جدید، مقدار زیادی از درز سینه را نشان می دهد!
[ترجمه ترگمان]این لباس نو، مقدار زیادی تقسیم را نشان می دهد!
[ترجمه گوگل]این لباس جدید نشان می دهد مقدار زیادی از شکاف!

3. There is a marked cleavage between the parties about the government's defence policy.
[ترجمه ترگمان]بین طرفین در مورد سیاست دفاعی دولت یک شکاف مشخص وجود دارد
[ترجمه گوگل]شکاف قابل توجهی بین طرفین در مورد سیاست دفاعی دولت وجود دارد

4. And show your cleavage in our dazzling separates.
[ترجمه ترگمان] و شکاف your رو به هم نشون بدیم
[ترجمه گوگل]و نشان دادن تفکیک خود را در خیره کننده ما جدا می کند

5. The cleavage planes are at right angles to one another.
[ترجمه ترگمان]صفحات تقسیم در زاویه راست به یکدیگر قرار دارند
[ترجمه گوگل]هواپیما های انفجاری همگی به سمت راست هستند

6. Current research, however, indicates that the cleavage cut through class lines.
[ترجمه ترگمان]با این حال، تحقیقات فعلی نشان می دهد که شکاف بین خطوط طبقاتی قطع می شود
[ترجمه گوگل]تحقیقات کنونی، با این حال، نشان می دهد که برش از طریق خطوط کلاس

7. Once again the control cleavage pattern reappears very slowly so that at several sites the reaction is not complete even after 30 minutes.
[ترجمه ترگمان]یک بار دیگر الگوی تقسیم کنترل به آرامی آشکار می شود به طوری که در چندین محل واکنش حتی بعد از ۳۰ دقیقه کامل نمی شود
[ترجمه گوگل]یک بار دیگر الگوی شکاف کنترل دوباره ظاهر می شود به طوری که در چندین محل واکنش حتی بعد از 30 دقیقه کامل نیست

8. Finally, the owner-worker cleavage involves questions of labour exploitation and control over the means of production.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، تقسیم کارگری شامل سوالاتی از استثمار کار و کنترل بر ابزارهای تولید می باشد
[ترجمه گوگل]در نهایت، شکاف صاحب کارگر شامل سوالاتی است که از استثمار کار و کنترل بر وسائل تولید می شود

9. The cleavage pattern of the remainder of the insert is unaffected by the antibiotic.
[ترجمه ترگمان]الگوی تقسیم بقیه قطعات متاثر از آنتی بیوتیک نیست
[ترجمه گوگل]الگوی شکاف باقی مانده از داخل آنتی بیوتیک تحت تاثیر قرار نمی گیرد

10. This suggests that the cleavage pattern is largely determined by the binding selectivity.
[ترجمه ترگمان]این نشان می دهد که الگوی تقسیم عمدتا با انتخاب اتصال مشخص می شود
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که الگوی شکاف به طور عمده توسط انتخابی اتصال تعیین می شود

11. Q: How much toe cleavage do you think is appropriate for a 20-something professional to show?
[ترجمه ترگمان]سوال: فکر می کنید چه مقدار از شکاف پا برای یک برنامه ۲۰ نفره مناسب است؟
[ترجمه گوگل]Q: چقدر استراحت پا به نظر می رسد مناسب برای یک نمایشگر 20 چیز حرفه ای است؟

12. After displaying her cleavage at the Grammys last week, she's caught the flu.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه هفته پیش شکمش رو به گرمی نشون داد، اون آنفولانزا گرفته
[ترجمه گوگل]پس از نمایش شکاف او در هفته گذشته Grammys، او آنفولانزا را گرفت

13. Neither slinky dresses nor thigh-throttling jeans and undulating cleavage seem to arouse the slightest passion into those zombies on the terraces.
[ترجمه ترگمان]نه لباس slinky، نه شلوار jeans و cleavage که به نظر می رسید ذره ای شور و هیجانی در آن ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد لباس های لایه ای و نه شلوار جین ریشدار و تکه تکه شدن به نظر نمی رسد کوچکترین اشتیاق به این زامبی ها در تراس ایجاد کند

14. I am referring to the cleavage between the country's rulers and the population.
[ترجمه ترگمان]منظور من تقسیم بین حاکمان کشور و مردم است
[ترجمه گوگل]من اشاره میکنم به تقسیم بین حاکمان کشور و جمعیت است

15. The bust, bosom or cleavage was for the Fifties the apotheosis of erogenous zones.
[ترجمه ترگمان]سینه، سینه یا شکاف برای the مناطق erogenous بود
[ترجمه گوگل]سینه ها، سینه ها و یا شکاف ها برای پنجمین سال ها بود که آپتئوزای مناطق زاد و ولد است

the growing cleavage between parents and children

شکاف فزاینده بین والدین و فرزندان


پیشنهاد کاربران

جنین سه روزه ( در آی وی اف )

یک فرآیند تخصصی در زیست شناسی تکوینی می باشد که در فارسی ( ( تسهیم ) ) نامیده می شود

چاک سینه، شکاف سینه

در علم مهندسی مکانیک شکست یعنی تورق یا رخ برگی

در علم مکانیک شکست یعنی شکست تورقی ( کلیواژ، رخ برگی ) که توسط تنش های کششی عمودی ( عمود بر صفحات تورقی ) به وجود می آید که نوعی شکست ترد محسوب می شود. سطح شکست براق و شکست به صورت درون دانه ای خواهد بود.

Brittle fracture شکست ترد

⁦✔️⁩شکاف سینه
⁦✔️⁩چاک/فاصله بین پستان ها

( "French: "decollete )
The wrap top is fantastic because it accentuates a small waist and gives a hint of a ➡️cleavage

در سیاست، شکاف

شکاف طبقاتی
A difference or division between people or groups.


کلمات دیگر: