کلمه جو
صفحه اصلی

coagulation


معنی : انعقاد، لختگی، دلمه شدگی
معانی دیگر : لخته شدن، ماسیدن

انگلیسی به فارسی

انعقاد، دلمه‌شدگی، لختگی، لخته شدن، ماسیدن


انعقاد، لختگی، دلمه شدگی


انگلیسی به انگلیسی

• act or process of clotting; becoming clotted

دیکشنری تخصصی

[شیمی] انعقاد، دلمه شدگى، لختگى، لخته شدن، ماسیدن
[عمران و معماری] انعقاد - دلمه ساختن
[مهندسی گاز] دلمه شدن، ماسیدن، لختگی
[بهداشت] انعقاد
[نساجی] انعقاد - بسته شدن - لخته شدن
[معدن] کواگولاسیون (عمومی فرآوری)
[خاک شناسی] انعقاد
[پلیمر] لخته شدن، انعقاد
[آب و خاک] هم آوری، انتعقاد

مترادف و متضاد

انعقاد (اسم)
conclusion, ratification, coagulation, coalescence, gelation, ligation

لختگی (اسم)
coagulation

دلمه شدگی (اسم)
coagulation

clotting


Synonyms: agglomeration, caseation, concentration, concretion, condensation, congelation, consolidation, curdling, embolism, gelatination, incrassation, inspissation, jellification, thickening


Antonyms: dissolution, melting, opening, thinning


جملات نمونه

1. Blood becomes stickier to help coagulation in case of a cut.
[ترجمه م] خون چسبناک تر می شود تا در صورت بریدگی به انعقاد کمک کند.
[ترجمه ترگمان]خون به stickier تبدیل می شود تا به انعقاد خون در صورت برش کمک کند
[ترجمه گوگل]خون برای کمک به انعقاد در صورت برش خون می شود

2. An abnormal coagulation profile and raised portal pressure then tend to enhance longitudinal and circumferential expansion, resulting in submucosal dissection.
[ترجمه ترگمان]یک پروفایل چسبندگی غیر عادی و افزایش فشار پورتال، تمایل به افزایش انبساط طولی و پیرامونی ایجاد می کند که منجر به تجزیه submucosal می شود
[ترجمه گوگل]پروفیل انعقاد غیرطبیعی و فشار پورتال بالا میرود ولی گسترش انشعاب طولی و دور را افزایش میدهد و منجر به انهدام ساب موکوس میشود

3. However, the outer surfaces are inactive in coagulation tests.
[ترجمه ترگمان]با این حال، سطوح خارجی در تست های چسبندگی غیر فعال هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، سطوح بیرونی در آزمایش های انعقادی غیر فعال هستند

4. It is customary to check patients' blood coagulation before ERCp and correct any detected abnormality.
[ترجمه ترگمان]مرسوم است که پیش از ERCp تماس خون بیماران را بررسی کرده و هر گونه abnormality ردیابی شده را اصلاح کنید
[ترجمه گوگل]معمولا قبل از ERCp بررسی انعقاد خون بیمار و تصحیح هر نوع اختلال تشخیص داده شده است

5. It was most advantageous to the coagulation that made the raw influent wastewater acidify 20 hours.
[ترجمه ترگمان]این آب بیش از همه به خاطر انعقاد آب مایع ورودی که ۲۰ ساعت به هدر رفت مفید بود
[ترجمه گوگل]برای انعقاد بیشترین سود را داشت که فاضلاب خام را 20 ساعت اسیدی کرد

6. Traditionally, the blood coagulation scheme has been divided into extrinsic and intrinsic pathways, converging at the point where factor X is activated.
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، طرح انعقاد خون به مسیرهای داخلی و بیرونی تقسیم شده است و در نقطه ای که عامل X فعال می شود، به هم می رسند
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، طرح انعقاد خون به مسیرهای بیرونی و ذاتی تقسیم شده است، در حالیکه عامل X فعال می شود، همگرا می شود

7. Microwave tissue coagulator(MTC)was used in resection and coagulation ofhepatic cancer in 22 patients.
[ترجمه ترگمان]؟ بافت Microwave (MTC)در resection و انعقاد خون ofhepatic در ۲۲ بیمار مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]Coagulator بافت مایکروویو (MTC) در جراحی و انعقاد سرطان کبد در 22 بیمار مورد استفاده قرار گرفت

8. The experimental results show that the coagulation treatment can effectively remove the organics with molecular weight(MW) greater than 30 000, which is responsible for reduction in membrane flux.
[ترجمه ترگمان]نتایج تجربی نشان می دهد که رفتار انعقاد خون می تواند به طور موثر the را با وزن مولکولی (MW)بزرگ تر از ۳۰۰۰۰ افزایش دهد، که مسئول کاهش شار غشا است
[ترجمه گوگل]نتایج تجربی نشان می دهد که درمان انعقاد می تواند به طور موثر حذف ارگانیک با وزن مولکولی (MW) بیش از 30،000، که مسئول کاهش شار غشاء است

9. Objective To microwave coagulation and subcutaneous pruning plus microwave coagulation treatment of the two methods of clinical analysis of axillary osmidrosis.
[ترجمه ترگمان]هدف از انعقاد microwave microwave و تزریق زیرجلدی به اضافه درمان چسبندگی مایکروویو دو روش آنالیز بالینی axillary osmidrosis
[ترجمه گوگل]هدف انعقاد مایکروویو و هرس زیرهشی به همراه درمان انعقاد مایکروویو دو روش آنالیز بالینی اسمیدوزیس زیر بغل است

10. Conclusion Using the RF heat coagulation treatment to cure cervical erosion is both rapid and effective.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری استفاده از روش انعقاد حرارتی RF برای درمان فرسایش رحم هم سریع و هم موثر است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری با استفاده از روش انعقادی حرارتی RF برای درمان فرسایش سرویکس، سریع و موثر است

11. Historically, settled coagulation wastes and backwash waters had been disposed of without treatment.
[ترجمه ترگمان]از نظر تاریخی، coagulation، wastes را حل و فصل کرده بود، و آب های آن بدون درمان از بین رفته بود
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، زباله های انعقادی حل شده و آب های پشت سر هم بدون درمان درمان شده اند

12. Harbour coal powder waste water treated with chemical coagulation method is studied.
[ترجمه ترگمان]پودر زغال سنگ بندر با روش انعقاد شیمیایی مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]فاضلاب زغال سنگ پورتال هاربر با روش انعقاد شیمیایی مورد مطالعه قرار گرفته است

13. The pilot system composed of coagulation, anaerobic, aerobic and advanced treatment processes was used to treat wastewater from manufacture of tobacco slice by papermaking process.
[ترجمه ترگمان]سیستم آزمایشی متشکل از انعقاد coagulation، بی هوازی، aerobic و advanced است که برای تصفیه فاضلاب از تولید برش تنباکو به وسیله فرآیند papermaking استفاده شد
[ترجمه گوگل]سیستم خلبان شامل فرآیندهای تصفیه انعقاد، بی هوازی، هوازی و پیشرفته برای درمان فاضلاب از تولید تکه های تنباکو با استفاده از فرایند کاغذ سازی استفاده شد

14. With the same method, activity of coagulation factor II and platelet aggregation rate were furthermore measured in rats.
[ترجمه ترگمان]با همان روش، فعالیت عامل انعقاد factor II و نرخ تراکم پلاکت در موش های آزمایشگاهی اندازه گیری شدند
[ترجمه گوگل]با روش مشابه، فعالیت فاکتور انعقادی II و میزان تجمع پلاکتی نیز در موش های صحرایی اندازه گیری شد

پیشنهاد کاربران

انعقاد

لخته سازی

انجماد

انعقاد - لخته شدن خون - لخته
Can see that coagulation ?


کلمات دیگر: