کلمه جو
صفحه اصلی

broad spectrum


موثر در مقابل گونه های متعددی از ریز زیوی ها (میکرو ارگانیسم ها)، گسترده اثر، دارای گونه های متعدد، گوناگون، چندسان

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of an antibiotic, widely effective or applicable.

دیکشنری تخصصی

[شیمی] طیف گسترده

پیشنهاد کاربران

وسیع الطیف


کلمات دیگر: