اجتماعی شدن، اجتماعی کردن، بکارهای اجتماعی تخصیص دادن، بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialized
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• administered by the government, under the control of a group (as of medical care); made sociable, made fit for companionship (also socialised)
جملات نمونه
1. You may have been socialized to do as you are told.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است به گونه ای تربیت شده باشند که هر کاری را که به شما گفته می شود انجام دهند
[ترجمه گوگل]به نظر شما ممکن است سوء تفاهم شده باشد
[ترجمه گوگل]به نظر شما ممکن است سوء تفاهم شده باشد
2. Girls are socialized into appropriate 'feminine' behavior.
[ترجمه ترگمان]دختران به طرز رفتار زنانه مناسب معاشرت می کنند
[ترجمه گوگل]دختران به رفتار مناسب 'زنانه' اجتماعی می شوند
[ترجمه گوگل]دختران به رفتار مناسب 'زنانه' اجتماعی می شوند
3. The process by which a individual becomes politically socialized is a complex one.
[ترجمه ترگمان]فرآیندی که فرد به طور سیاسی به آن تبدیل می شود، اجتماعی پیچیده ای است
[ترجمه گوگل]فرایندی که فردی به لحاظ سیاسی اجتماعی می شود، پیچیده است
[ترجمه گوگل]فرایندی که فردی به لحاظ سیاسی اجتماعی می شود، پیچیده است
4. They are also privatizing substantial portions of their socialized economies.
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین بخش های اساسی از اقتصاد اجتماعی خود را خصوصی سازی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین بخش قابل توجهی از اقتصادهای اجتماعی خود را خصوصی می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همچنین بخش قابل توجهی از اقتصادهای اجتماعی خود را خصوصی می کنند
5. And that might help them become better socialized.
[ترجمه ترگمان]و این ممکن است به آن ها کمک کند که معاشرت اجتماعی بهتری داشته باشند
[ترجمه گوگل]و این ممکن است به آنها کمک کند که اجتماعیتر شوند
[ترجمه گوگل]و این ممکن است به آنها کمک کند که اجتماعیتر شوند
6. He observes, Those of us socialized in modern societies generally maintain an irrationally uncritical attitude toward new technologies.
[ترجمه ترگمان]او ادامه می دهد، به طور کلی، کسانی از ما در جوامع مدرن به طور کلی نگرش غیر uncritical را نسبت به فن آوری های جدید حفظ می کنند
[ترجمه گوگل]او می گوید، کسانی که از ما در جوامع مدرن سوسیالیست هستند، به طور کلی یک نگرش غیر منطقی نسبت به فناوری های جدید دارند
[ترجمه گوگل]او می گوید، کسانی که از ما در جوامع مدرن سوسیالیست هستند، به طور کلی یک نگرش غیر منطقی نسبت به فناوری های جدید دارند
7. Unlike Beattie, who was socialized into evangelicalism and unionism, Ivan Foster was recruited after a more dramatic conversion.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف Beattie، که در اتحادیه اصناف و اتحادیه اصناف اجتماعی معاشرت کرده بود، ایوان فاستر، پس از یک تبدیل دراماتیک به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]بر خلاف بیتی، که به اخلاقگرایی و اتحادیه گرایی سوق داده شد، ایوان فاستر پس از یک دراماتیک تر تبدیل شد
[ترجمه گوگل]بر خلاف بیتی، که به اخلاقگرایی و اتحادیه گرایی سوق داده شد، ایوان فاستر پس از یک دراماتیک تر تبدیل شد
8. Julia Grant socialized with robber barons and was vilified for her role in a gold-market scandal.
[ترجمه ترگمان]جولیا گرانت با اربابان دزد معاشرت کرد و به خاطر نقش خود در یک رسوایی در بازار طلا بدنام شد
[ترجمه گوگل]جولیا گرانت با سربازان دزدان ارتباط برقرار کرد و برای نقش او در رسوایی بازار طلا فریب خورد
[ترجمه گوگل]جولیا گرانت با سربازان دزدان ارتباط برقرار کرد و برای نقش او در رسوایی بازار طلا فریب خورد
9. Socialized labor division brings about internal efficiency in integrated units while external inefficacy among integrated units.
[ترجمه ترگمان]تقسیم کار socialized کارایی داخلی را در واحدهای یکپارچه به ارمغان می آورد در حالی که inefficacy خارجی در میان واحدهای یکپارچه
[ترجمه گوگل]تقسیم کار تقسیم شده، بازده داخلی را در واحد های یکپارچه در حالی که درون سازمانی خارجی در میان واحد های یکپارچه قرار دارد، به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]تقسیم کار تقسیم شده، بازده داخلی را در واحد های یکپارچه در حالی که درون سازمانی خارجی در میان واحد های یکپارچه قرار دارد، به ارمغان می آورد
10. Socialized medicine will ruin medicine in the United States. - Thank you, Mayor.
[ترجمه ترگمان]داروی socialized دارو را در آمریکا خراب خواهد کرد متشکرم، شهردار
[ترجمه گوگل]پزشکی متداول در ایالات متحده آمریکا دارو را از بین می برد - متشکرم، شهردار
[ترجمه گوگل]پزشکی متداول در ایالات متحده آمریکا دارو را از بین می برد - متشکرم، شهردار
11. Many Americans disapprove of the socialized medicine of Canada and Europe.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آمریکایی ها در مورد پزشکی اجتماعی کانادا و اروپا مخالف هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آمریکایی ها از داروهای سوسیالیست کانادا و اروپا حمایت می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آمریکایی ها از داروهای سوسیالیست کانادا و اروپا حمایت می کنند
12. During his first Inaugural Address, he declared that "government is the problem, " but he did not try to dismantle the "socialized medicine" program he had begun his political career railing against.
[ترجمه ترگمان]در طی اولین سخنرانی اش، او اعلام کرد که \"دولت مشکل است\"، اما او تلاش نکرد که برنامه \"پزشکی اجتماعی\" را از بین ببرد که او شروع به راه اندازی railing سیاسی خود علیه آن کرده بود
[ترجمه گوگل]در طی اولین مراسم افتتاحیه او اعلام کرد که 'دولت مشکل است' اما او سعی نکرد از برنامه پزشکی 'اجتماعی' که او در حال مبارزه سیاسی خود را علیه وی آغاز کرده بود، برچیده شود
[ترجمه گوگل]در طی اولین مراسم افتتاحیه او اعلام کرد که 'دولت مشکل است' اما او سعی نکرد از برنامه پزشکی 'اجتماعی' که او در حال مبارزه سیاسی خود را علیه وی آغاز کرده بود، برچیده شود
13. It was called "Ronald Reagan Speaks Out Against Socialized Medicine, " and the American Medical Association distributed it to its members.
[ترجمه ترگمان]نام آن \"رونالد ریگان Speaks\" علیه داروی socialized بود و انجمن پزشکی آمریکا آن را به اعضای خود توزیع کرد
[ترجمه گوگل]این �رونالد ریگان سخنرانی علیه پزشکی سوسیالیستی� نامیده شد و انجمن پزشکی آمریکایی آن را به اعضای آن توزیع کرد
[ترجمه گوگل]این �رونالد ریگان سخنرانی علیه پزشکی سوسیالیستی� نامیده شد و انجمن پزشکی آمریکایی آن را به اعضای آن توزیع کرد
14. Children have to be socialized in school.
[ترجمه ترگمان]کودکان باید در مدرسه آموزش ببینند
[ترجمه گوگل]کودکان باید در مدرسه اجتماعی شوند
[ترجمه گوگل]کودکان باید در مدرسه اجتماعی شوند
15. As a socialized man, we need true riches to satisfy our physical and spiritual desires.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک مرد اجتماعی، ما به ثروت های حقیقی نیاز داریم که خواسته های فیزیکی و روحی خود را ارضا کنیم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرد اجتماعی، ما نیاز به ثروت واقعی برای ارضای خواسته های فیزیکی و معنوی ما هستیم
[ترجمه گوگل]به عنوان یک مرد اجتماعی، ما نیاز به ثروت واقعی برای ارضای خواسته های فیزیکی و معنوی ما هستیم
پیشنهاد کاربران
اجتماعی شدن، در اجتماع تربیت شدن، مانند اجتماع شدن
همگانی
کلمات دیگر: