جمع کن
muster up
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• gather up, summon from within oneself (i.e. courage)
جملات نمونه
1. He mustered up enough courage to attack the difficulty.
[ترجمه ترگمان]به زحمت خود را جمع و جور کرد تا به مشکل حمله کند
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی شجاعت را برای حمله به مشکل به دست آورد
[ترجمه گوگل]او به اندازه کافی شجاعت را برای حمله به مشکل به دست آورد
2. Finally I mustered up the courage to ask her out.
[ترجمه ترگمان]بالاخره خود را جمع کردم تا از او بپرسم
[ترجمه گوگل]در نهایت من شجاعتش را از او پرسیدم
[ترجمه گوگل]در نهایت من شجاعتش را از او پرسیدم
3. He mustered up all his courage.
[ترجمه ترگمان]همه شهامتش را جمع کرد
[ترجمه گوگل]او تمام شجاعتش را جمع کرد
[ترجمه گوگل]او تمام شجاعتش را جمع کرد
4. Where can we muster up more soldier?
[ترجمه ترگمان]کجا می تونیم سرباز بیشتری جمع کنیم؟
[ترجمه گوگل]ما می توانیم سرباز بیشتری را جمع کنیم؟
[ترجمه گوگل]ما می توانیم سرباز بیشتری را جمع کنیم؟
5. I couldn't muster up much enthusiasm for it.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم به خاطر آن شور و شوق زیادی جمع کنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانستم از این شور و شوق زیادی بگیرم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانستم از این شور و شوق زیادی بگیرم
6. He was mustering up the courage to quit when Spider touched him on the shoulder.
[ترجمه ترگمان]وقتی عنکبوتی شانه اش را لمس کرد جرات رفتن را جمع کرده بود
[ترجمه گوگل]او در حال شجاعت بود تا وقتی که عنکبوت او را بر روی شانه لمس کرد، شجاعت داشت
[ترجمه گوگل]او در حال شجاعت بود تا وقتی که عنکبوت او را بر روی شانه لمس کرد، شجاعت داشت
7. He mustered up the soldiers.
[ترجمه ترگمان]سرباز جمع را جمع کرد
[ترجمه گوگل]او سربازان را جمع کرد
[ترجمه گوگل]او سربازان را جمع کرد
8. If he could muster up more strength, he might pull through.
[ترجمه ترگمان]اگر می توانست نیروی بیشتری جمع کند، ممکن بود از آن بگذرد
[ترجمه گوگل]اگر او می تواند نیروی بیشتری را جمع کند، ممکن است از آن عبور کند
[ترجمه گوگل]اگر او می تواند نیروی بیشتری را جمع کند، ممکن است از آن عبور کند
9. Where can we muster up more soldiers?
[ترجمه ترگمان]کجا میتونیم سربازهای بیشتری جمع کنیم؟
[ترجمه گوگل]ما می توانیم سربازان بیشتری را جمع آوری کنیم؟
[ترجمه گوگل]ما می توانیم سربازان بیشتری را جمع آوری کنیم؟
10. If he could muster up courage, he might pull through.
[ترجمه ترگمان]اگر می توانست شجاعت را جمع کند، ممکن بود از آن بگذرد
[ترجمه گوگل]اگر او بتواند شجاعتش را جمع کند، ممکن است از آن عبور کند
[ترجمه گوگل]اگر او بتواند شجاعتش را جمع کند، ممکن است از آن عبور کند
11. You think we can muster up enough wizard power to pull it off.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی ما به اندازه کافی قدرت جادویی داریم که درش بیاریم
[ترجمه گوگل]فکر می کنید می توانید قدرت جادوگر را به اندازه کافی جمع کنید تا آن را خاموش کنید
[ترجمه گوگل]فکر می کنید می توانید قدرت جادوگر را به اندازه کافی جمع کنید تا آن را خاموش کنید
12. No one has to muster up courage to enter a less pretentious antique shop.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس حاضر نیست دل و جراتش رو داشته باشه که وارد یه مغازه آنتیک فروشی بشه
[ترجمه گوگل]هیچ کس نباید شجاعت وارد شدن به فروشگاه عتیقه کمتری داشته باشد
[ترجمه گوگل]هیچ کس نباید شجاعت وارد شدن به فروشگاه عتیقه کمتری داشته باشد
13. I couldn't muster up a single commonplace out of the thousand in my head.
[ترجمه ترگمان]نمی توانستم حتی یک کلمه مبتذل را از هزار نفر در ذهنم جمع کنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانستم از هزاران نفر را در سر من بشکنم
[ترجمه گوگل]من نمیتوانستم از هزاران نفر را در سر من بشکنم
14. In an autobiography, I will have to write the truth, I should not hide anything. Just to avoid people’s feelings, I should not be hiding things. If I don’t present events as they happened, truthfully, it is not an autobiography at all. I have read Mahatma Gandhi’s autobiography and if I can muster up the kind of courage that he had, I will write one. Rajinikanth
[ترجمه ترگمان]در زندگینامه خود من باید حقیقت را بنویسم، نباید چیزی را پنهان کنم فقط برای اینکه از احساسات مردم دوری کنم، نباید چیزی را پنهان کنم اگر راستش را بخواهید، راستش را بخواهید، صادقانه بگویم، این یک زندگینامه شخصی نیست من زندگینامه مهاتما گاندی را خوانده ام و اگر بتوانم نوعی شجاعتی که او دارد را جمع کنم، یکی را خواهم نوشت Rajinikanth
[ترجمه گوگل]در زندگینامه، باید حقیقت را بنویس، نباید چیزی را پنهان کنم فقط برای جلوگیری از احساسات مردم، من نباید چیزی را پنهان کنم اگر حوادثی را که اتفاق افتاده رخ نداده باشند، درست نیست که اینطور نیست من زندگینامه مهاتما گاندی را خواندم و اگر بتوانم شجاعت آن را داشته باشم، یکی خواهم نوشت Rajinikanth
[ترجمه گوگل]در زندگینامه، باید حقیقت را بنویس، نباید چیزی را پنهان کنم فقط برای جلوگیری از احساسات مردم، من نباید چیزی را پنهان کنم اگر حوادثی را که اتفاق افتاده رخ نداده باشند، درست نیست که اینطور نیست من زندگینامه مهاتما گاندی را خواندم و اگر بتوانم شجاعت آن را داشته باشم، یکی خواهم نوشت Rajinikanth
پیشنهاد کاربران
از خود انرژی مایه گزاشتن برای انجام کاری
مایه گذاشتن از خود
به کار بستن
کلمات دیگر: