جنگ قیمت (ها)، رقابت شدید سر قیمت
price war
جنگ قیمت (ها)، رقابت شدید سر قیمت
انگلیسی به فارسی
جنگ قیمت (ها)، رقابت شدید سر قیمت
جنگ قیمت
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a situation in which competitive businesses lower their prices, often repeatedly, usu. attempting to drive each other out of business.
• struggle of lowering prices when each manufacturer or seller tries to outsell his competitors
جملات نمونه
1. He was socked by the price war.
[ترجمه ترگمان]اون با قیمت جنگ کشته شد
[ترجمه گوگل]او در جنگ قیمتها سوار شد
[ترجمه گوگل]او در جنگ قیمتها سوار شد
2. The price war is bringing the cost of flights down.
[ترجمه ترگمان]جنگ قیمت، هزینه پروازها را پایین می آورد
[ترجمه گوگل]قیمت جنگ هزینه پرواز را پایین می آورد
[ترجمه گوگل]قیمت جنگ هزینه پرواز را پایین می آورد
3. The past few months have witnessed a price war between leading supermarkets.
[ترجمه ترگمان]در چند ماه گذشته شاهد یک جنگ قیمت بین سوپرمارکت ها بوده ایم
[ترجمه گوگل]چند ماه گذشته شاهد جنگ قیمت بین سوپر مارکت های پیشرو بوده است
[ترجمه گوگل]چند ماه گذشته شاهد جنگ قیمت بین سوپر مارکت های پیشرو بوده است
4. A vicious price war between manufacturers has cut margins to the bone.
[ترجمه ترگمان]جنگ شدید قیمت بین تولید کنندگان حاشیه ها را به استخوان کاهش داده است
[ترجمه گوگل]یک جنگ قیمت طلبی بین تولیدکنندگان، حاشیه های استخوان را کاهش داده است
[ترجمه گوگل]یک جنگ قیمت طلبی بین تولیدکنندگان، حاشیه های استخوان را کاهش داده است
5. A supermarket price war has led to lower profit margins.
[ترجمه ترگمان]یک جنگ قیمت سوپر مارکت منجر به سود ناخالص کم تر شده است
[ترجمه گوگل]یک جنگ قیمت سوپرمارکت منجر به کاهش سود می شود
[ترجمه گوگل]یک جنگ قیمت سوپرمارکت منجر به کاهش سود می شود
6. The supermarket fired the first shot in a price war today.
[ترجمه ترگمان]این سوپرمارکت اولین گلوله را امروز در یک جنگ قیمت اخراج کرد
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت اولین شات را در یک جنگ قیمت امروز اخراج کرد
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت اولین شات را در یک جنگ قیمت امروز اخراج کرد
7. A price war looks likely now that a leading supermarket has thrown down the gauntlet to its competitors.
[ترجمه ترگمان]یک جنگ قیمتی در حال حاضر به نظر می رسد که یک سوپرمارکت پیشرو به سوی رقیبان خود حرکت کرده است
[ترجمه گوگل]جنگ قیمت به نظر می رسد که اکنون سوپرمارکت پیشرو دستکش خود را به رقبای خود برساند
[ترجمه گوگل]جنگ قیمت به نظر می رسد که اکنون سوپرمارکت پیشرو دستکش خود را به رقبای خود برساند
8. Oil companies yesterday declared a gasoline price war, which should be reflected in lower inflation figures in future months.
[ترجمه ترگمان]شرکت های نفتی دیروز یک جنگ قیمت بنزین اعلام کردند که باید در ارقام پایین تورم در ماه های آینده منعکس شود
[ترجمه گوگل]شرکت های نفت روز گذشته قیمت جنگ بنزین را اعلام کردند، که باید در ماه های آینده در شاخص های تورم پایین تر منعکس شود
[ترجمه گوگل]شرکت های نفت روز گذشته قیمت جنگ بنزین را اعلام کردند، که باید در ماه های آینده در شاخص های تورم پایین تر منعکس شود
9. The threat of a price war led to plunging shares for all the major players in the market.
[ترجمه ترگمان]تهدید یک جنگ قیمت منجر به سقوط سهام همه بازیگران اصلی در بازار شد
[ترجمه گوگل]تهدید جنگ قیمت منجر به افت سهام برای همه بازیکنان اصلی بازار شد
[ترجمه گوگل]تهدید جنگ قیمت منجر به افت سهام برای همه بازیکنان اصلی بازار شد
10. The examination boards predicted a price war after one offered discounts in return for an exclusive deal with schools.
[ترجمه ترگمان]هیات مدیره پس از پیشنهاد تخفیف در ازای معامله انحصاری با مدارس، یک جنگ قیمتی را پیش بینی کردند
[ترجمه گوگل]هیئت امتحان پس از یک تخفیف برای یک قرارداد منحصر به فرد با مدارس، یک جنگ قیمت پیش بینی کرد
[ترجمه گوگل]هیئت امتحان پس از یک تخفیف برای یک قرارداد منحصر به فرد با مدارس، یک جنگ قیمت پیش بینی کرد
11. Jenny Craig and Weight Watchers will have a price war.
[ترجمه ترگمان]جنی کریگ و مراقبان وزن یک جنگ قیمتی خواهند داشت
[ترجمه گوگل]جنی کریگ و مراقب وزن یک جنگ قیمت خواهند داشت
[ترجمه گوگل]جنی کریگ و مراقب وزن یک جنگ قیمت خواهند داشت
12. A price war is not to be excluded.
[ترجمه ترگمان]یک جنگ قیمتی نباید حذف شود
[ترجمه گوگل]یک جنگ قیمت باید انصراف ندهد
[ترجمه گوگل]یک جنگ قیمت باید انصراف ندهد
13. City analysts predict a price war in the telecommunications market.
[ترجمه ترگمان]تحلیلگران شهر پیش بینی می کنند که یک جنگ قیمتی در بازار مخابرات وجود دارد
[ترجمه گوگل]تحلیلگران شهر پیش بینی جنگ قیمت در بازار مخابرات را پیش بینی می کنند
[ترجمه گوگل]تحلیلگران شهر پیش بینی جنگ قیمت در بازار مخابرات را پیش بینی می کنند
14. Third : The price war is a real price war or advertising price war?
[ترجمه ترگمان]سوم: جنگ قیمت یک جنگ قیمتی واقعی یا جنگ قیمت تبلیغاتی است؟
[ترجمه گوگل]سوم: قیمت جنگ یک جنگ واقعی قیمت یا جنگ قیمت تبلیغات است؟
[ترجمه گوگل]سوم: قیمت جنگ یک جنگ واقعی قیمت یا جنگ قیمت تبلیغات است؟
15. The price war must be in the oligopolistic markets.
[ترجمه ترگمان]جنگ قیمت باید در بازارهای oligopolistic باشد
[ترجمه گوگل]جنگ قیمت باید در بازارهای انحصاری باشد
[ترجمه گوگل]جنگ قیمت باید در بازارهای انحصاری باشد
کلمات دیگر: