رفاه اجتماعی، بهزیستی همگانی، موسسه رفاه اجتماعی، تعاون عمومی وحمایت از بینوایان
social welfare
رفاه اجتماعی، بهزیستی همگانی، موسسه رفاه اجتماعی، تعاون عمومی وحمایت از بینوایان
انگلیسی به فارسی
موسسه رفاه اجتماعی، تعاون عمومی وحمایت از بینوایان
رفاه اجتماعی، موسسه رفاه اجتماعی، تعاون عمومی و حمایت از بینوایان
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• (1) تعریف: government services provided for citizens, esp. the underprivileged or disadvantaged.
• مشابه: welfare
• مشابه: welfare
• (2) تعریف: the well-being of society, esp. that of the underprivileged or disadvantaged.
• (3) تعریف: work that promotes the well-being of society; social work.
• social services supplied by the government or by a private organization
جملات نمونه
1. Their talk ran upon the problems of social welfare and social security system.
[ترجمه ترگمان]گفتگوی آن ها به مشکلات رفاه اجتماعی و سیستم امنیت اجتماعی انجامید
[ترجمه گوگل]بحث آنها بر مشکلات رفاه اجتماعی و سیستم های اجتماعی تأثیر گذاشت
[ترجمه گوگل]بحث آنها بر مشکلات رفاه اجتماعی و سیستم های اجتماعی تأثیر گذاشت
2. Conservatives are right when they argue that government social welfare activities are antithetical grafts on the root stock of capitalism.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که آن ها استدلال می کنند که فعالیت های رفاه اجتماعی دولت با پیوند ریشه سرمایه داری در تضاد هستند، محافظه کاران درست می گویند
[ترجمه گوگل]محافظه کاران درست زمانی که استدلال می کنند که فعالیت های رفاهی اجتماعی دولتی، گرافت های ضد استعماری در ریشه سرمایه داری است
[ترجمه گوگل]محافظه کاران درست زمانی که استدلال می کنند که فعالیت های رفاهی اجتماعی دولتی، گرافت های ضد استعماری در ریشه سرمایه داری است
3. Cuts in social welfare and education included reduced subsidies for children's day-care centres.
[ترجمه ترگمان]بریدگی ها در رفاه اجتماعی و آموزش شامل کاهش یارانه مراکز مراقبت روزانه کودکان می شوند
[ترجمه گوگل]کاهش رفاه اجتماعی و آموزش و پرورش شامل یارانه ها برای مراکز روزانه کودک بود
[ترجمه گوگل]کاهش رفاه اجتماعی و آموزش و پرورش شامل یارانه ها برای مراکز روزانه کودک بود
4. Other social welfare policies cause problems for women.
[ترجمه ترگمان]دیگر سیاست های رفاهی اجتماعی باعث ایجاد مشکلاتی برای زنان می شوند
[ترجمه گوگل]دیگر سیاست های رفاه اجتماعی موجب مشکلات زنان می شود
[ترجمه گوگل]دیگر سیاست های رفاه اجتماعی موجب مشکلات زنان می شود
5. But those problems are real and the social welfare state is in retreat.
[ترجمه ترگمان]اما این مشکلات واقعی هستند و وضعیت رفاهی اجتماعی در حال عقب نشینی است
[ترجمه گوگل]اما این مشکلات واقعی هستند و دولت رفاه اجتماعی در عقب نشینی است
[ترجمه گوگل]اما این مشکلات واقعی هستند و دولت رفاه اجتماعی در عقب نشینی است
6. Critics worry that compassionate conservatism involves subcontracting social welfare to nutty evangelicals.
[ترجمه ترگمان]منتقدان نگران هستند که محافظه کاری دلسوز شامل یک رفاه اجتماعی دست دوم به evangelicals nutty است
[ترجمه گوگل]منتقدان نگران هستند که محافظه کاری متعصبانه شامل قراردادهای اجتماعی برای رفاه اجتماعی می شود
[ترجمه گوگل]منتقدان نگران هستند که محافظه کاری متعصبانه شامل قراردادهای اجتماعی برای رفاه اجتماعی می شود
7. In contrast to all other social welfare policies, public assistance programmes for the poor are the most controversial.
[ترجمه ترگمان]در مقابل تمامی سیاست های رفاهی اجتماعی، برنامه های کمک عمومی برای فقرا بسیار بحث برانگیز هستند
[ترجمه گوگل]بر خلاف سایر سیاست های رفاه اجتماعی، برنامه های کمک های عمومی برای فقرا، بحث برانگیز ترین است
[ترجمه گوگل]بر خلاف سایر سیاست های رفاه اجتماعی، برنامه های کمک های عمومی برای فقرا، بحث برانگیز ترین است
8. The serious cutting will occur in the social welfare programs, which are pretty much all that remain.
[ترجمه ترگمان]کاهش جدی در برنامه های رفاهی اجتماعی رخ می دهد که تقریبا همه آن ها باقی مانده اند
[ترجمه گوگل]برش جدی در برنامه های رفاه اجتماعی رخ می دهد که تقریبا همه آن ها باقی می مانند
[ترجمه گوگل]برش جدی در برنامه های رفاه اجتماعی رخ می دهد که تقریبا همه آن ها باقی می مانند
9. Patrick works for social welfare.
[ترجمه ترگمان]پاتریک برای رفاه اجتماعی کار می کند
[ترجمه گوگل]پاتریک برای رفاه اجتماعی کار می کند
[ترجمه گوگل]پاتریک برای رفاه اجتماعی کار می کند
10. Private social welfare organizations have been campaigning for years to end this most blatant exploitation of child labor.
[ترجمه ترگمان]سازمان های رفاه اجتماعی خصوصی برای پایان دادن به این سو استفاده آشکار از کار کودکان برای سال ها مبارزه کرده اند
[ترجمه گوگل]سازمان های رفاهی خصوصی برای سال ها مبارزه می کنند تا این استثمارانه ترین کار کودک را پایان دهند
[ترجمه گوگل]سازمان های رفاهی خصوصی برای سال ها مبارزه می کنند تا این استثمارانه ترین کار کودک را پایان دهند
11. For everyone the extended family was the social welfare system if they became sick, disabled, or old.
[ترجمه ترگمان]برای هر کس، اگر آن ها بیمار، معلول و یا پیر می شدند، این خانواده گسترده تر یک سیستم رفاهی اجتماعی بود
[ترجمه گوگل]برای همه، خانواده گسترده خانواده سیستم رفاه اجتماعی بود اگر بیمار، معلول یا پیر شد
[ترجمه گوگل]برای همه، خانواده گسترده خانواده سیستم رفاه اجتماعی بود اگر بیمار، معلول یا پیر شد
12. They are boycotting new assessment procedures, claiming social welfare officers were not being recognised for increased workloads.
[ترجمه ترگمان]آن ها رونده ای ارزیابی جدید را تحریم می کنند و مدعی هستند که افسران رفاه اجتماعی برای افزایش حجم کار به رسمیت شناخته نمی شوند
[ترجمه گوگل]آنها روش های ارزیابی جدید را تحریم می کنند و ادعا می کنند که افسران رفاه اجتماعی برای افزایش حجم کار شناخته شده نیستند
[ترجمه گوگل]آنها روش های ارزیابی جدید را تحریم می کنند و ادعا می کنند که افسران رفاه اجتماعی برای افزایش حجم کار شناخته شده نیستند
13. The austerity measures affected primarily spending on health, social welfare, defence and overseas development assistance.
[ترجمه ترگمان]اقدامات ریاضت اقتصادی عمدتا صرف هزینه های بهداشت، رفاه اجتماعی، دفاع و کمک های توسعه ای در خارج از کشور می شود
[ترجمه گوگل]اقدامات ریاضت اقتصادی عملا هزینه های بهداشت، رفاه اجتماعی، دفاع و کمک های توسعه در خارج از کشور را تأمین می کند
[ترجمه گوگل]اقدامات ریاضت اقتصادی عملا هزینه های بهداشت، رفاه اجتماعی، دفاع و کمک های توسعه در خارج از کشور را تأمین می کند
14. Through her contacts with corrections and social welfare agencies, she had more than half a dozen different caseworkers.
[ترجمه ترگمان]او از طریق تماس های خود با ادارات رفاه اجتماعی و اجتماعی، بیش از ده دوازده caseworkers مختلف داشت
[ترجمه گوگل]او از طریق تماس های او با اصلاحات و آژانس های رفاه اجتماعی، بیش از نیمی از ده نفر از متخصصان اداری را در اختیار داشت
[ترجمه گوگل]او از طریق تماس های او با اصلاحات و آژانس های رفاه اجتماعی، بیش از نیمی از ده نفر از متخصصان اداری را در اختیار داشت
کلمات دیگر: