کلمه جو
صفحه اصلی

socially


از لحاظ اجتماعی

انگلیسی به فارسی

اجتماعی


انگلیسی به انگلیسی

• in a sociable manner; with regards to a society

جملات نمونه

1. he is socially inferior
او از نظر اجتماعی پست است.

2. He seems to find it difficult to integrate socially.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که انتگرال گیری از نظر اجتماعی دشوار است
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد که به طور جدی وارد اجتماع شده است

3. A year of college had made her more socially competent.
[ترجمه ترگمان]یک سال کالج او را از لحاظ اجتماعی competent کرده بود
[ترجمه گوگل]یک سال کالج او را از نظر اجتماعی شایسته ساخته بود

4. People these days are much more socially mobile .
[ترجمه ترگمان]مردم این روزها از نظر اجتماعی بسیار more
[ترجمه گوگل]مردم این روزها خیلی اجتماعی هستند که تلفن همراه دارند

5. Elderly people easily become socially isolated.
[ترجمه ترگمان]افراد مسن به راحتی از نظر اجتماعی منزوی شده اند
[ترجمه گوگل]افراد سالخورده به راحتی از نظر اجتماعی منزوی می شوند

6. It was clear the group were regarded as intellectually/morally/socially inferior.
[ترجمه ترگمان]مشخص شد که این گروه از نظر اخلاقی \/ اخلاقی \/ اجتماعی پایین تر شناخته شده است
[ترجمه گوگل]روشن بود که این گروه به لحاظ فکری / اخلاقی / اجتماعی پایینتر بود

7. Socially they're a great company to work for - I've never been to so many parties in my life.
[ترجمه ترگمان]از نظر اجتماعی، آن ها یک شرکت بزرگ برای کار هستند - من تا به حال در تمام عمرم این همه مهمونی نرفته بودم
[ترجمه گوگل]در کل آنها یک شرکت عالی برای کار کردن هستند - من هرگز در بسیاری از احزاب در زندگی ام حضور نداشته ام

8. Carnivores are usually socially complex mammals.
[ترجمه ترگمان]Carnivores معمولا پستانداران پیچیده اجتماعی هستند
[ترجمه گوگل]گوشتخواران معمولا پستانداران اجتماعی پیچیده هستند

9. The company is currently trying to burnish its socially responsible image.
[ترجمه ترگمان]این شرکت در حال حاضر می کوشد تا تصویر مسئولیت اجتماعی خود را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال حاضر تلاش می کند تا تصویر اجتماعی مسئولیتش را از بین ببرد

10. We meet at work, but never socially.
[ترجمه ترگمان]ما در محل کار یکدیگر را ملاقات می کنیم، اما هرگز از نظر اجتماعی نبوده ایم
[ترجمه گوگل]ما در کار ملاقات می کنیم، اما هرگز به صورت اجتماعی

11. The Browns have climbed socially since Mr Brown became a Member of Parliament.
[ترجمه ترگمان]از زمانی که آقای براون عضو پارلمان شد، براونز از نظر اجتماعی بالا رفته اند
[ترجمه گوگل]براون از زمانی که آقای براون عضو پارلمان شد، از لحاظ اجتماعی صعود کرده است

12. Children must learn socially acceptable behaviour.
[ترجمه ترگمان]کودکان باید رفتار قابل قبول اجتماعی را بیاموزند
[ترجمه گوگل]کودکان باید رفتار اجتماعی قابل قبول را بیاموزند

13. The white people here don't mix socially with the natives.
[ترجمه ترگمان]مردم سفید اینجا با بومیان معاشرت نمی کنند
[ترجمه گوگل]مردم سفیدپوست در اینجا به طور اجتماعی با بومی ها مخلوط نمی شوند

14. They adopt behaviour that is more socially acceptable among their peers.
[ترجمه ترگمان]آن ها رفتاری را اتخاذ می کنند که از نظر اجتماعی در میان همسالان خود قابل قبول تر است
[ترجمه گوگل]آنها رفتارهایی را تصویب می کنند که در میان همسالانشان قابل قبول است

پیشنهاد کاربران

از طریق معاشرت

از نقطه نظر اجتماع

طبق عرف اجتماع

معنی دوم : موقعیت و فعالیتهاى اجتماعی و دورهمی


کلمات دیگر: