کلمه جو
صفحه اصلی

socialistic

انگلیسی به فارسی

سوسیالیستی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, practicing, or advocating socialism.

• of or pertaining to socialism; based on the fundamentals of socialism; supporting socialism

جملات نمونه

1. Roosevelt's New Deal was criticized for its socialistic tendencies.
[ترجمه ترگمان]طرح جدید روزولت به خاطر تمایلات سوسیالیستی خود مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]معامله جدید روزولت به خاطر گرایشات سوسیالیستی او مورد انتقاد قرار گرفت

2. Some of her views are rather socialistic.
[ترجمه ترگمان]برخی از نظریات او سوسیالیستی شده است
[ترجمه گوگل]بعضی از دیدگاههایش سوسیالیستی است

3. The Conservatives denounced it as socialistic.
[ترجمه ترگمان]محافظه کاران آن را سوسیالیستی تلقی می کردند
[ترجمه گوگل]محافظه کاران آن را به عنوان سوسیالیستی محکوم کردند

4. Presley's socialistic poem, " The Toilers, " had an enormous success.
[ترجمه ترگمان]شعری سوسیالیستی \"پریسلی\" به نام \"The Toilers\" به موفقیت بزرگی دست یافت
[ترجمه گوگل]شعر سوسیالیستی پرلیس، 'Theilers،' موفقیت بزرگی داشت

5. To advocate the socialistic humiliation and glory concept is the duty requirement and work target of reinforcing the function of laborer union organization.
[ترجمه ترگمان]دفاع سوسیالیستی و مفهوم افتخار، نیاز و هدف کاری تقویت عملکرد سازمان اتحادیه کارگری است
[ترجمه گوگل]برای حمایت از تحقیر سوسیالیستی و مفهوم شکوه، وظیفه وظیفه و هدف کار تقویت عملکرد سازمان اتحادیه کارگری است

6. Historical Investigation of CPC on Constructing Socialistic Harmonious Society Theory.
[ترجمه ترگمان]بررسی تاریخی CPC در ساخت تیوری انجمن Harmonious Socialistic
[ترجمه گوگل]بررسی تاریخی CPC در تدوین نظریه جامعه هماهنگ اجتماعی

7. The socialistic marketable economic system is established in order that the state macroscopically regulate the market, which play a basic part in resources disposition.
[ترجمه ترگمان]سیستم اقتصادی بازار بورس در صورتی ایجاد می شود که دولت بتواند بازار را منظم کند، که نقش اساسی در منابع منابع بازی می کند
[ترجمه گوگل]سیستم اقتصادی قابل فروش سوسیالیستی به این شکل است که دولت به ماکروسکوپیک بازار را تنظیم می کند که نقش اساسی در تخصیص منابع را بازی می کند

8. Our socialistic market system can't establish and develop without stock market.
[ترجمه ترگمان]سیستم بازار سوسیالیستی ما نمی تواند بدون بازار بورس ایجاد و توسعه کند
[ترجمه گوگل]سیستم بازار سوسیالیستی ما نمی تواند بدون بازار سهام ایجاد و توسعه کند

9. Deepen academic to socialistic society labor and value research and understanding.
[ترجمه ترگمان]academic آکادمیک را به کار اجتماعی سوسیالیستی و تحقیق و درک ارزش اجتماعی سوق می دهد
[ترجمه گوگل]تحقق اهداف آموزشی و درک ارزش های علمی برای جامعه جامعه سوسیالیستی

10. Socialistic system of ownership is manufacturing data state ownership not just.
[ترجمه ترگمان]سیستم مالکیت مالکیت، مالکیت دولت و نه تنها مالکیت آن است
[ترجمه گوگل]سیستم سوسیالیستی مالکیت، تولید اطلاعات مالکیت دولتی است نه فقط

11. Still have to socialistic labour force demesne the cognizance of attribute, having important real sense.
[ترجمه ترگمان]با این حال باید نیروی کار سوسیالیستی را با توجه به این موضوع مورد توجه قرار داد
[ترجمه گوگل]با این حال، نیروی کار سوسیالیستی باید شناخت ویژگی را داشته باشد و حس واقعی مهمی داشته باشد

12. After new China holds water, we built socialistic system, comb-out poverty, progressively and collective rich ability had real hope and solid base.
[ترجمه ترگمان]پس از این که چین جدید آب را در دست گرفت، نظام سوسیالیستی، فقر شانه و شانه و قدرت غنی جمعی، امید واقعی و پایه محکمی داشت
[ترجمه گوگل]پس از آنکه چین جدید آب را حفظ کرد، ما سیستم های سوسیالیستی، فقر کم درآمد را ایجاد کردیم، به تدریج و توانایی جمعی جمعی، امید و امید واقعی داشتیم

13. Constructing socialistic harmonious society require each social group develop contradictly, make progress together.
[ترجمه ترگمان]ساخت جامعه هماهنگ سوسیالیستی به هر گروه اجتماعی نیاز دارد تا contradictly را توسعه دهد و پیشرفت کند
[ترجمه گوگل]ساختن جامعه هماهنگ سوسیالیستی نیازمند یک گروه اجتماعی است که به تناقض می انجامد و با یکدیگر همکاری می کند

14. Approving on socialistic core value system is the most firm foundation of social harmony, and is the crux of exalting the state's soft strength.
[ترجمه ترگمان]Approving بر نظام ارزشی جمعی سوسیالیستی، foundation اساس سازگاری اجتماعی است و معمای بزرگ کردن قدرت نرم دولت است
[ترجمه گوگل]تصدیق بر نظام ارزش ارزشهای اجتماعی سوسیالیستی، پایه ای قوی تر از هماهنگی اجتماعی است و عامل اصلی ارتقاء قدرت نرم کشور است

15. I think to be below socialistic system demesne belongings is changed to social belongings necessarily.
[ترجمه ترگمان]تصور می کنم که در زیر سیستم سوسیالیستی پولی وجود داشته باشد که لزوما به اموال اجتماعی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که زیر سیستم های سوسیالیستی متعلق به ملک های متعلق به ملک های اجتماعی ضروری است


کلمات دیگر: