کلمه جو
صفحه اصلی

primrose path


عیاشی و خوشگذرانی، راه عیش وخوشی، راه تسلیم ورضا

انگلیسی به فارسی

راه عیش وخوشی، راه تسلیم ورضا


مسیر اولیه، راه عیش و خوشی، راه تسلیم ورضا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a course of action that appears easy but may turn out to be disastrous.

• easy path, nice route, way filled with pleasant things

مترادف و متضاد

easy course


Synonyms: garden path, life of ease, path of least resistance, slippery slope


جملات نمونه

1. That really is the primrose path.
[ترجمه ترگمان] این واقعا راه \"primrose\" - ه
[ترجمه گوگل]این واقعا مسیر اولیه است

2. She has led him down the primrose path.
[ترجمه ترگمان]او را به کوره راه primrose کشانده است
[ترجمه گوگل]او او را در مسیر اولیه قرار داده است

3. In education, as elsewhere, the broad primrose path leads to a nasty place.
[ترجمه ترگمان]در آموزش و پرورش، مانند جاه ای دیگر، مسیر primrose وسیع به مکان نامطلوبی منتهی می شود
[ترجمه گوگل]در آموزش و پرورش، همانطور که در جای دیگر، مسیر پریودوز وسیع به مکان تند و زننده منجر می شود

4. If we followed your advice we'd all be walking down the primrose path to ruin.
[ترجمه ترگمان]اگر نظر شما را دنبال می کردیم، همه ما در جاده primrose راه می رفتیم تا ویرانه را نابود کنیم
[ترجمه گوگل]اگر ما از مشاوره شما پیروی کردیم، همه ما می توانیم مسیر پیشرو را به خراب برسانیم

5. She had walked out of the corner-shop and set off on the primrose path, which led rapidly downhill.
[ترجمه ترگمان]او از مغازه بیرون آمد و در کوره راه primrose راه افتاد که به سرعت از تپه سرازیر می شد
[ترجمه گوگل]او از مغازه گوشه بیرون رانده شده و مسیر پیشرو را راه اندازی کرده است، که به سرعت سرازیر می شود

6. A big potential market abroad bragged by his partner led him down the primrose path to insolvency.
[ترجمه ترگمان]یک بازار بالقوه بزرگ در خارج از کشور به همراه شریک خود او را به سمت پایین رفتن به سوی ورشکستگی سوق داد
[ترجمه گوگل]یک بازار بزرگ بالقوه در خارج از کشور که با شریک زندگی خود به اوج خود رسید، موجب شد تا مسیر پیشروی خود را به ورشکستگی برساند

7. Then for a short time, at least, I can pretend to walk down a primrose path.
[ترجمه ترگمان]پس برای مدت کوتاهی می توانم تظاهر کنم که راه a را در پیش گرفته ام
[ترجمه گوگل]سپس، برای مدت کوتاهی، حداقل، می توانم وانمود کنم که مسیر پیشروی را راه می اندازد

8. A big potential market abroad bragged by his partner led him the primrose path to insolvency.
[ترجمه ترگمان]یک بازار بالقوه بزرگ در خارج از کشور به همراه شریک خود به سوی او سوق داده شد تا به پرداخت دیون خود بپردازد
[ترجمه گوگل]یک بازار بزرگ بالقوه در خارج از کشور که با شریک زندگی خود به اوج خود رسیده بود، مسیر او را به ورشکستگی هدایت کرد


کلمات دیگر: