جهنده، غیر مستوی
leaping
جهنده، غیر مستوی
جملات نمونه
1. the fish kept leaping out of the water
ماهی ها مرتبا از آب به بالا جست می زدند.
2. the pipe was punctured and jets of gas were leaping in the air and bursting into flames
لوله سوراخ شده بود و فشانه های گاز به هوا می پریدند و شعله ور می شدند.
3. According to legend, he escaped by leaping from the cliffs into the sea.
[ترجمه ترگمان]طبق افسانه، او با پریدن از صخره ها به دریا فرار کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به افسانه ها، او با پریدن از صخره ها به دریا فرار کرد
[ترجمه گوگل]با توجه به افسانه ها، او با پریدن از صخره ها به دریا فرار کرد
4. The dog is leaping at him.
[ترجمه ترگمان]سگ به سوی او می پرد
[ترجمه گوگل]سگ به او جهش می کند
[ترجمه گوگل]سگ به او جهش می کند
5. The dogs were leaping and growling at the full stretch of their chains.
[ترجمه ترگمان]سگ ها از دور و بر the پارس می کردند و پارس می کردند
[ترجمه گوگل]سگ ها در حال حرص و خم شدن در زنجیر کامل بودند
[ترجمه گوگل]سگ ها در حال حرص و خم شدن در زنجیر کامل بودند
6. She learnt to hurdle by leaping over bales of hay on her family's farm.
[ترجمه ترگمان]او با پریدن از روی توده ای کاه در مزرعه خانواده اش به او کمک کرد
[ترجمه گوگل]او با پریدن بیش از ریش های یونجه در مزرعه خانواده اش، مانع از آن شد
[ترجمه گوگل]او با پریدن بیش از ریش های یونجه در مزرعه خانواده اش، مانع از آن شد
7. But leaping to a 166-megahertz chip is a real eye-opener.
[ترجمه ترگمان]اما پریدن به a - megahertz یک چشم واقعی است -
[ترجمه گوگل]اما پرش به یک تراشه 166 مگا هرتز یک چشم باز کننده واقعی است
[ترجمه گوگل]اما پرش به یک تراشه 166 مگا هرتز یک چشم باز کننده واقعی است
8. It sprang up like a leaping salmon and in mid-ricochet plunged deeply into the back of the troll's grey neck.
[ترجمه ترگمان]مثل یک ماهی آزاد جست وخیز کنان از جا بلند شد و به پشت گردن خاکستری ترول فرو رفت
[ترجمه گوگل]آن را مانند ماهی قزل آلا جهش یافته رشد داد و در اواسط دهانه ریشخواب عمیقا به پشت گردن خاکستری ترول فرو رفت
[ترجمه گوگل]آن را مانند ماهی قزل آلا جهش یافته رشد داد و در اواسط دهانه ریشخواب عمیقا به پشت گردن خاکستری ترول فرو رفت
9. Actually, one of him leaping into the canyon would have been far more spectacular.
[ترجمه ترگمان]در واقع یکی از او به درون دره پرید و بسیار تماشایی بود
[ترجمه گوگل]در واقع، یکی از او پرش به دره عمیق کشید
[ترجمه گوگل]در واقع، یکی از او پرش به دره عمیق کشید
10. Unfortunately, leaping from my seat in the dugout, I cracked my skull on its roof and the world turned black.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، از صندلیم در کلبه پریدم، سرم را روی سقف گذاشتم و دنیا سیاه شد
[ترجمه گوگل]متأسفانه، از صندلی من در خلوت جهنم، جمجمه من را روی سقفش فرو کرد و جهان سیاه شد
[ترجمه گوگل]متأسفانه، از صندلی من در خلوت جهنم، جمجمه من را روی سقفش فرو کرد و جهان سیاه شد
11. Down Agamemnon Street, leaping motor cars and fleeing rioters came a hoard of Afghani horsemen.
[ترجمه ترگمان]در خیابان (اگامنون)، در حال جست و جوی اتومبیل های موتوری و فرار از شورشیان، hoard از سواران افغانی به وجود آمدند
[ترجمه گوگل]خیابان Agamemnon خیابان، پریدن از ماشین های خودرو و فرار از آشوبگران یک دسته از اسب سواری افغانی بود
[ترجمه گوگل]خیابان Agamemnon خیابان، پریدن از ماشین های خودرو و فرار از آشوبگران یک دسته از اسب سواری افغانی بود
12. Lumberjack came leaping around his front wheel, and he had to go slow.
[ترجمه ترگمان]Lumberjack از چرخ جلو پرید و او مجبور شد آهسته حرکت کند
[ترجمه گوگل]Lumberjack در حال چرخش در اطراف چرخ جلو خود بود، و او مجبور به کندن بود
[ترجمه گوگل]Lumberjack در حال چرخش در اطراف چرخ جلو خود بود، و او مجبور به کندن بود
13. And get the answers before leaping into the unknown.
[ترجمه ترگمان]و قبل از اینکه به صورت ناشناس بپرد، جواب را دریافت کند
[ترجمه گوگل]و پاسخ ها را قبل از جهش به ناشناخته دریافت کنید
[ترجمه گوگل]و پاسخ ها را قبل از جهش به ناشناخته دریافت کنید
14. The leaping Orca is one of a series of marine sculptures from Smooth Touch.
[ترجمه ترگمان]The leaping یکی از مجموعه ای از مجسمه های دریایی از Smooth Touch است
[ترجمه گوگل]Orca Leaping یکی از مجموعه ای از مجسمه های دریایی از Smooth Touch است
[ترجمه گوگل]Orca Leaping یکی از مجموعه ای از مجسمه های دریایی از Smooth Touch است
پیشنهاد کاربران
جهیدن رو به جلو
کلمات دیگر: