کلمه جو
صفحه اصلی

champlain


ساموئل دو شامپلن (کاشف فرانسوی)، دریاچه ی شمپلین (در شمال ایالت نیویورک - درازا: 200 کیلومتر)

انگلیسی به فارسی

ساموئل دو شامپلن (کاشف فرانسوی)


دریاچه‌ی شمپلین (در شمال ایالت نیویورک - درازا: 200 کیلومتر)


چامپلین


انگلیسی به انگلیسی

• lake champlain (lake between new york and vermont, usa); samuel de champlain (1567-1635), french explorer and founder of quebec (canada)

جملات نمونه

1. Benedict Arnold was defeated at Lake Champlain, 177
[ترجمه ترگمان]Benedict آرنولد در Lake Champlain ۱۷۷ مغلوب شد
[ترجمه گوگل]برنامۀ آرنولد در دریاچه چامپلین، 177 شکست خورد

2. Meanwhile, on the Lake Champlain and Kinkaid, sailors were completing their own preparations for leaving.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، در کنار دریاچه Champlain و Kinkaid ملوانان برای ترک آنجا تدارکات خود را به پایان رساندند
[ترجمه گوگل]در همین حال، در دریاچه Champlain و Kinkaid، ملوانان آمادگی خود را برای ترک گذاشتند

3. Champlain Stone "Customer first, service first" as our management to develop the "all customer-centric" business strategy.
[ترجمه ترگمان]اولین خدمات \"مشتری اول، خدمات\" به عنوان مدیریت ما برای توسعه \"همه استراتژی کسبوکار\" مشتری محور \"
[ترجمه گوگل]Champlain Stone 'مشتری اول، سرویس اول' به عنوان مدیریت ما برای توسعه 'تمام مشتری محور' استراتژی کسب و کار

4. Located on Lake Champlain in northeastern New York, Fort Ticonderoga served as a key point of access to both Canada and the Hudson River Valley during the French and Indian War.
[ترجمه ترگمان]فورت Ticonderoga در نزدیکی دریاچه Champlain در شمال شرقی نیویورک به عنوان نقطه کلیدی دسترسی به کانادا و دره رودخانه هادسون در طول جنگ فرانسه و هند عمل کرد
[ترجمه گوگل]فیت تیکندرگوا واقع در دریاچه چامپلین در شمال شرقی نیویورک، به عنوان نقطه اصلی دسترسی به هر دو کانادا و دره رودخانه هادسون در طول جنگ های فرانسه و هند خدمت کرده است

5. Quebec was founded by Samuel de Champlain, a French explorer and diplomat on July 160 and at the site of a long abandoned St. Lawrence Iroquoian settlement called Stadacona.
[ترجمه ترگمان]کبک توسط سامویل دو Champlain، کاشف فرانسوی و دیپلمات در ۱۶۰ جولای و در محل اقامت طولانی مدت سنت لارنس Iroquoian به نام Stadacona تاسیس شد
[ترجمه گوگل]کبک توسط ساموئل د شامپلین، یک کاوشگر و دیپلمات فرانسوی در 160 ژوییه و در محل سکونت سارا لاورنس ایروکوئیا با نام Stadacona، متروکه شد

6. This is the growth in New York Champlain (Champlain) lake in a granite tombstone on the moss.
[ترجمه ترگمان]این رشد در دریاچه New York (Champlain)از سنگ گرانیت روی خزه ها است
[ترجمه گوگل]این رشد در دریاچه نیویورک Champlain (Champlain) در یک سنگ قبر گرانیتی بر روی خزه است

7. Champlain, also called "The Father of New France"(sentence dictionary), served as its administrator for the rest of his life.
[ترجمه ترگمان]also Champlain نیز به عنوان \"پدر فرهنگ جدید فرانسه\" (فرهنگ لغت)به عنوان رئیس خود برای بقیه عمر خدمت کرد
[ترجمه گوگل]Champlain، همچنین به نام 'پدر جدید فرانسه' (فرهنگ لغت جمله)، به عنوان سرپرست خود برای بقیه زندگی خود خدمت کرده است

8. Champlain Stone to customer success, innovation and enterprise, integrity, create customers, businesses, employees and shareholders of a bright future!
[ترجمه ترگمان]Champlain Stone برای موفقیت مشتری، نوآوری و سرمایه گذاری، یکپارچگی، ایجاد مشتریان، کسب و کارها، کارمندان و سهامداران یک آینده روشن!
[ترجمه گوگل]Champlain Stone به مشتری موفقیت، نوآوری و سازمانی، یکپارچگی، ایجاد مشتریان، کسب و کار، کارکنان و سهامداران از آینده ای روشن!

9. Samuel de Champlain settled the first permanent settlement in present-day Canada and created a thriving trade with the native Americans for beaver pelts.
[ترجمه ترگمان]ساموئل دو Champlain اولین اسکان دائمی در کانادا را حل و فصل کرد و یک تجارت پر رونق با آمریکایی های بومی پوست سگ آبی ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]ساموئل د شامپلین نخستین محل سکونت دائمی را در کانادا به تصویب رساند و یک تجارت پر رونق با بومیان آمریکایی برای شکم گوسفند ایجاد کرد

10. This small yet lively city on the edge of Lake Champlain is, to Chauncey, the ideal mix of recreation and affordability.
[ترجمه ترگمان]این شهر کوچک و پر جنب و جوش در لبه دریاچه Champlain، به Chauncey، ترکیبی ایده آل از تفریح و مسائل اقتصادی است
[ترجمه گوگل]این شهر کوچک اما پر جنب و جوش در لبه دریاچه Champlain، به Chauncey، ترکیبی ایده آل از تفریح ​​و مقرون به صرفه است

11. Not too far behind its neighbor Massachusetts, Vermont's first established colony dates back to 166 smack dab on the Isle of La Motte in Lake Champlain.
[ترجمه ترگمان]در فاصله زیادی از همسایه خود، ماساچوست، اولین مستعمره مستقر در ورمونت به ۱۶۶ dab درست در جزیره \"La\" در \"دریاچه Motte\" (Lake Champlain)باز می گردد
[ترجمه گوگل]اولین مأموریتی که در ورمونت برقرار شد، نه تنها به دور از همسایگی خود در ماساچوست، بلکه در 166 ساحره در جزیره لوتوت در دریاچه چامپلین به حساب نمی آید

12. In 175 French settlers in North America began building a military fortification, Fort Carillon, on the western shore of Lake Champlain.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۷۵ هزار مهاجر فرانسوی در آمریکای شمالی ساخت استحکامات نظامی، فورت Carillon در ساحل غربی دریاچه Champlain را آغاز کردند
[ترجمه گوگل]در 175 مهاجر فرانسوی در شمال امریکا یک قلعه نظامی فورت کارلون، در ساحل غربی چمپلین دریاچه، تاسیس شد

13. So grab your virtual canoe and head toward the clear waters of Lake Champlain, via these cyber waterways.
[ترجمه ترگمان]پس کرجی مجازی خود را بردارید و به آب های روشن دریاچه Champlain از طریق این راه های سایبری نگاه کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین از قایقرانی مجازی خود لذت ببرید و به سمت آبهای روشن دریاچه چامپلین بروید، از طریق این آبراه های سایبری

14. At such moments it's possible to pretend you're looking straight back into history, well past 189 if not quite so far as 160 when Samuel de Champlain came within eyeshot of these mountains.
[ترجمه ترگمان]در چنین لحظاتی ممکن است وانمود کنیم که مستقیما به تاریخ نگاه می کنید، و اگر نه کاملا به اندازه ۱۶۰ وقتی که ساموئل دو Champlain در within از این کوه ها came
[ترجمه گوگل]در چنین لحظاتی ممکن است وانمود کنید که به راستی به تاریخ نگاه می کنید، به خوبی بعد از 189 اگر نه کاملا به اندازه 160، زمانی که ساموئل د Champlain آمد در داخل چشم از این کوه ها


کلمات دیگر: