کلمه جو
صفحه اصلی

bell ringing

انگلیسی به انگلیسی

• bell-ringing is the activity of ringing church bells.

جملات نمونه

1. The church bells rang out to welcome in the New Year.
[ترجمه ترگمان]ناقوس کلیسا در سال نو به صدا درآمد
[ترجمه گوگل]زنگ های کلیسا در سال نو خوشامد می گویند

2. The bells rang a joyous peal.
[ترجمه ترگمان]زنگ ها به صدا درآمد
[ترجمه گوگل]زنگها صدای شادی را صدا زدند

3. A peal of church bells rang out in the distance.
[ترجمه ترگمان]صدای ناقوس کلیسا در دوردست طنین انداخت
[ترجمه گوگل]یک شکاف از زنگ های کلیسا در فاصله دور زد

4. As soon as the bell rang, the captain gave orders to cast off, and the voyage began.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه زنگ به صدا درآمد فرمانده دستور داد پیاده شوند و سفر آغاز شد
[ترجمه گوگل]به محض این که زنگ زنگ زد، کاپیتان دستور داد که بازی کند، و سفر آغاز شد

5. All the students run out of the classrooms as soon as the bell rings.
[ترجمه ترگمان]همه دانش آموزان به محض این که زنگ به صدا درامد از کلاس ها خارج شدند
[ترجمه گوگل]همه دانش آموزان از کلاس های درس به زودی به زنگ زنگ می روند

6. A pull on the rope will make the bell ring.
[ترجمه ترگمان]یک کشش روی طناب، زنگ را به صدا درمی آورد
[ترجمه گوگل]کشش روی طناب حلقه زنگ می زند

7. The bell rang at 20-minute intervals.
[ترجمه ترگمان]زنگ در فواصل بیست دقیقه زنگ خورد
[ترجمه گوگل]زنگ در فواصل 20 دقیقه ای زنگ زد

8. The bell rang for the lesson to begin.
[ترجمه ترگمان]زنگ برای شروع کلاس به صدا درآمد
[ترجمه گوگل]زنگ زنگ برای شروع درس

9. How I hated biology ! Hearing the bell ring at the end of the lesson was music to my ears!
[ترجمه ترگمان]چقدر از درس زیست شناسی بدم می آمد! صدای زنگ در پایان کلاس به گوش من رسید!
[ترجمه گوگل]چگونه زیست شناسی را دوست داشتم! گوش دادن به زنگ زنگ در انتهای درس موسیقی به گوش من بود!

10. The chimes of the huge bell rang in the New Year.
[ترجمه ترگمان]زنگ های ناقوس بزرگ در سال نو طنین انداخت
[ترجمه گوگل]زنگ های بزرگ زنگ در سال نو

11. The government's proposal has set alarm bells ringing for people on low incomes.
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد دولت زنگ های هشدار را برای افراد کم درآمد به صدا در آورده است
[ترجمه گوگل]پیشنهاد دولت زنگ های زنگ زده برای افرادی با درآمد کم است

12. At intervals a bell rings and workers stop for a drink.
[ترجمه ترگمان]در فواصل معین صدای زنگ به گوش می رسید و کارگران برای نوشیدن توقف می کردند
[ترجمه گوگل]در فواصل زمانی یک حلقه زنگ و کارگران برای نوشیدن متوقف می شود

13. And then we heard the bells ringing out.
[ترجمه ترگمان]و بعدش صدای ناقوس رو شنیدیم
[ترجمه گوگل]و بعد زنگ زنگ زدیم

14. The children were drilled to leave the classroom quickly when the fire bell rang.
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ آتش سوزی به صدا درآمد بچه ها به سرعت از کلاس خارج شدند
[ترجمه گوگل]کودکان وقتی که زنگ زنگ زنگ زدند، به سرعت از کلاس درس خارج شدند

15. When the bell rang, the children swarmed out of the school.
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ به صدا درآمد بچه ها از مدرسه بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]وقتی زنگ زنگ زد، بچه ها از مدرسه خارج شدند

پیشنهاد کاربران

صدای زنگ


کلمات دیگر: