(مشت بازی) ضربه به زیر کمربند (که مجاز نیست)، غیر منصفانه، نامردانه
below the belt
(مشت بازی) ضربه به زیر کمربند (که مجاز نیست)، غیر منصفانه، نامردانه
انگلیسی به فارسی
زیر کمربند
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: not in accordance with fairness.
• مشابه: foul
• مشابه: foul
- That remark hit below the belt.
[ترجمه ترگمان] این حرف در زیر کمربند او اصابت کرد
[ترجمه گوگل] این مطلب زیر کمربند است
[ترجمه گوگل] این مطلب زیر کمربند است
• beneath the waist (usually said of an act of treachery which really hurts the person)
جملات نمونه
1. That was a bit below the belt, Paul.
[ترجمه محمدمهدی] پل، اون کمی نامنصفانه بود.
[ترجمه ترگمان] \"یه ذره پایین تر از کمربند بود،\" پائول[ترجمه گوگل]این کمی بعد از کمربند بود، پل
2. The comments hit below the belt .
[ترجمه ممدمهدی] نظرات او نامنصفانه مورد نقد قرار گرفتند.
[ترجمه ترگمان]نظرات زیر این کمربند قرار گرفتند[ترجمه گوگل]نظرات زیر زیر کمربند
3. That was distinctly below the belt!
[ترجمه محمدمهدی] آن مورد ( ان اتفاق ) بطور مشخصی نامنصفانه بود.
[ترجمه ترگمان]این به وضوح زیر کمربند بود![ترجمه گوگل]این دقیقا زیر کمربند بود!
4. The boxer fouled his opponent by hitting him below the belt.
[ترجمه ترگمان]مشت زن، حریف خود را با زدن ضربه زیر کمربند به حریف خود واگذار کرد
[ترجمه گوگل]بوکسور حریف خود را با ضربه زدن به او در زیر کمربند سوار کرد
[ترجمه گوگل]بوکسور حریف خود را با ضربه زدن به او در زیر کمربند سوار کرد
5. Do you think it's a bit below the belt what they're doing?
[ترجمه ترگمان]فکر می کنی کمی پایین تر از کمربند است که دارند چه کار می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید کمی از کمربند چیزی است که آنها انجام می دهند؟
[ترجمه گوگل]آیا فکر می کنید کمی از کمربند چیزی است که آنها انجام می دهند؟
6. Hits us below the belt as often as not.
[ترجمه ترگمان]درست مثل همیشه در زیر کمربند به ما ضربه می زند
[ترجمه گوگل]ما اغلب به عنوان کمربند دیده می شود
[ترجمه گوگل]ما اغلب به عنوان کمربند دیده می شود
7. Some say the ads hit below the belt.
[ترجمه ترگمان]برخی می گویند که تبلیغات زیر کمربند قرار گرفته اند
[ترجمه گوگل]بعضی ها می گویند که تبلیغات زیر کمربند قرار دارند
[ترجمه گوگل]بعضی ها می گویند که تبلیغات زیر کمربند قرار دارند
8. That was definitely a blow below the belt!
[ترجمه ترگمان]این قطعا یه ضربه زیر کمربند بوده
[ترجمه گوگل]این قطعا یک ضربه زیر کمربند بود!
[ترجمه گوگل]این قطعا یک ضربه زیر کمربند بود!
9. Her remark was a bit below the belt.
[ترجمه ترگمان]حرف او کمی پایین تر از کمربند بود
[ترجمه گوگل]اظهارات او کمی زیر کمربند بود
[ترجمه گوگل]اظهارات او کمی زیر کمربند بود
10. Lewis hits Martin below the belt.
[ترجمه ترگمان]لو یس در زیر کمربند به مارتین برخورد می کند
[ترجمه گوگل]لوئیس مارتین را زیر کمربند قرار می دهد
[ترجمه گوگل]لوئیس مارتین را زیر کمربند قرار می دهد
11. Her accusations were below the belt.
[ترجمه ترگمان]اتهامات او زیر کمربند بودند
[ترجمه گوگل]اتهامات او زیر کمربند بود
[ترجمه گوگل]اتهامات او زیر کمربند بود
12. The boxer struck his opponent below the belt.
[ترجمه ترگمان]مشت زن حریف را زیر کمربند زد
[ترجمه گوگل]بوکسور حریف خود را زیر کمربند قرار داد
[ترجمه گوگل]بوکسور حریف خود را زیر کمربند قرار داد
13. Most of the criticism hit below the belt.
[ترجمه ترگمان]بیشتر انتقادات در زیر این کمربند قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]بیشتر انتقادات زیر کمربند
[ترجمه گوگل]بیشتر انتقادات زیر کمربند
14. Their accusations hit below the belt.
[ترجمه ترگمان]اتهامات آن ها کم تر از کمربند است
[ترجمه گوگل]اتهامات آنها زیر کمربند است
[ترجمه گوگل]اتهامات آنها زیر کمربند است
کلمات دیگر: