بازداشتگاه موقت، قرنتینه
detention centre
انگلیسی به فارسی
بازداشتگاه
انگلیسی به انگلیسی
• a detention centre or detention camp is a place where prisoners or refugees are kept on a temporary basis.
in britain, a detention centre is a kind of prison for young people.
in britain, a detention centre is a kind of prison for young people.
جملات نمونه
1. Then again you may be taken from the detention centre to Pentonville Prison and locked up there if you complain.
[ترجمه ترگمان]آن وقت شما ممکن است از بازداشتگاه to Pentonville بیرون بروید و اگر شکایت دارید در آنجا حبس می شوید
[ترجمه گوگل]سپس شما ممکن است از بازداشتگاه به زندان پنتونویل منتقل شوید و اگر شکایت کنید، در آنجا قفل شده است
[ترجمه گوگل]سپس شما ممکن است از بازداشتگاه به زندان پنتونویل منتقل شوید و اگر شکایت کنید، در آنجا قفل شده است
2. Harmondsworth detention centre is in an arid wasteland of motorways and outposts of the air terminals past Heathrow airport.
[ترجمه ترگمان]بازداشتگاه Harmondsworth در بیابان لم یزرع جاده ها و پاسگاه های اطراف فرودگاه Heathrow قرار دارد
[ترجمه گوگل]بازداشتگاه Harmondsworth در قلمرو خشکی بزرگراه ها و دفن ایستگاه های هوایی گذشته از فرودگاه هیتروور قرار دارد
[ترجمه گوگل]بازداشتگاه Harmondsworth در قلمرو خشکی بزرگراه ها و دفن ایستگاه های هوایی گذشته از فرودگاه هیتروور قرار دارد
3. Read in studio Campaigners against a new detention centre for the immigration service have held a torchlight protest.
[ترجمه ترگمان]برای شرکت کنندگان در استودیو علیه یک مرکز جدید بازداشت برای سرویس مهاجرت، یک اعتراض مشعل برگزار کرده است
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیوی مبارزان در برابر یک بازداشتگاه جدید برای خدمات مهاجرت، یک پرونده فاجعه را برگزار کردند
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیوی مبارزان در برابر یک بازداشتگاه جدید برای خدمات مهاجرت، یک پرونده فاجعه را برگزار کردند
4. In this detention centre, contemptuous and inhuman attitudes have hardened into set rules.
[ترجمه ترگمان]در این بازداشتگاه نگرش تحقیرآمیز و غیر انسانی در تنظیم قوانین سخت شده است
[ترجمه گوگل]در این بازداشتگاه، نگرش های تحقیر آمیز و غیرانسانی به قوانین مجموعه ای سخت افزوده شده است
[ترجمه گوگل]در این بازداشتگاه، نگرش های تحقیر آمیز و غیرانسانی به قوانین مجموعه ای سخت افزوده شده است
5. So they put me in a detention centre for six months.
[ترجمه ترگمان]پس آن ها مدت شش ماه مرا در بازداشتگاه گذاشتند
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها را به مدت شش ماه در بازداشتگاه قرار دادند
[ترجمه گوگل]بنابراین آنها را به مدت شش ماه در بازداشتگاه قرار دادند
6. Pakistani refugees leave a detention centre in Bangkok.
[ترجمه ترگمان]پناهندگان پاکستانی در بانکوک یک بازداشتگاه را ترک می کنند
[ترجمه گوگل]پناهندگان پاکستان یک بازداشتگاه در بانکوک را ترک می کنند
[ترجمه گوگل]پناهندگان پاکستان یک بازداشتگاه در بانکوک را ترک می کنند
7. We were taken to a clandestine detention centre called Arana, in La Plata, where we were made to suffer the worst conditions a human being can bear.
[ترجمه ترگمان]ما به بازداشتگاه سری موسوم به Arana در لا پلاتا رسیدگی کردیم که در آنجا مجبور شدیم بدترین شرایط را تحمل کنیم که انسان بتواند تحمل کند
[ترجمه گوگل]ما به یک بازداشتگاه محرمانه به نام Arana در لا پلاتا منتقل شدیم، که در آن ما را تهدید کردیم که بدترین شرایطی را که یک انسان می تواند تحمل کند رنج می برد
[ترجمه گوگل]ما به یک بازداشتگاه محرمانه به نام Arana در لا پلاتا منتقل شدیم، که در آن ما را تهدید کردیم که بدترین شرایطی را که یک انسان می تواند تحمل کند رنج می برد
8. After about a week at our first detention centre, we were all taken to another place in a truck.
[ترجمه ترگمان]بعد از حدود یک هفته در اولین بازداشتگاه ما، همه ما به جای دیگری در یک کامیون دستگیر شدیم
[ترجمه گوگل]بعد از حدود یک هفته در اولین بازداشتگاه ما همه ما در یک کامیون به مکان دیگری منتقل شدیم
[ترجمه گوگل]بعد از حدود یک هفته در اولین بازداشتگاه ما همه ما در یک کامیون به مکان دیگری منتقل شدیم
9. Two young prisoners in a detention centre in the city tell me the answer is almost certainly "yes", and that they took part in the gang-rape of four women.
[ترجمه ترگمان]دو زندانی جوان در یک بازداشتگاه در شهر به من گفتند که پاسخ این سوال \"بله\" است و آن ها در باند تجاوز به چهار زن شرکت کرده اند
[ترجمه گوگل]دو زندانی جوان در یک بازداشتگاه در شهر به من می گوید که پاسخ تقریبا قطعا 'بله' است و آنها در تجاوز گروهی چهار زن شرکت کردند
[ترجمه گوگل]دو زندانی جوان در یک بازداشتگاه در شهر به من می گوید که پاسخ تقریبا قطعا 'بله' است و آنها در تجاوز گروهی چهار زن شرکت کردند
10. They are now in a detention centre in the eastern province of Van.
[ترجمه ترگمان]آن ها اکنون در بازداشتگاه مرکزی وان در شرق ون قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر در یک بازداشتگاه در استان ون قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها در حال حاضر در یک بازداشتگاه در استان ون قرار دارند
11. They would instead be placed in administrative detention in the Qeziot detention centre in the Negev.
[ترجمه ترگمان]آن ها به جای آن در بازداشت اداری در بازداشتگاه Qeziot در صحرای نگب مستقر خواهند شد
[ترجمه گوگل]آنها به جای بازداشت اداری در بازداشتگاه قاضی در نگو قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها به جای بازداشت اداری در بازداشتگاه قاضی در نگو قرار می گیرند
12. It's planned to turn part of the site into a detention centre for the immigration service.
[ترجمه ترگمان]برنامه ریزی شده است که بخشی از این مکان را به مرکز بازداشت خدمات مهاجرت تبدیل کند
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی شده است که بخشی از سایت را به یک مرکز بازداشت برای خدمات مهاجرت تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی شده است که بخشی از سایت را به یک مرکز بازداشت برای خدمات مهاجرت تبدیل کنید
13. Read in studio A Government plan to turn a disused juvenile prison into a detention centre for immigrants has been strongly criticised.
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید یک برنامه دولتی برای تبدیل یک زندان به بازداشتگاه برای مهاجران به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو برنامه دولتی برای تبدیل یک زندان به زندانیان غیر مجاز به یک مرکز بازداشت برای مهاجران به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو برنامه دولتی برای تبدیل یک زندان به زندانیان غیر مجاز به یک مرکز بازداشت برای مهاجران به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است
14. The judge gave Abraham a seven-year sentence in a juvenile detention centre, after which he will be released.
[ترجمه ترگمان]قاضی به ابراهیم یک حکم هفت ساله را در یک بازداشتگاه نوجوانان داد و پس از آن آزاد خواهد شد
[ترجمه گوگل]قاضی به ابراهیم دادگاه هفت ساله را در یک بازداشتگاه نوجوان داد و پس از آن آزاد شد
[ترجمه گوگل]قاضی به ابراهیم دادگاه هفت ساله را در یک بازداشتگاه نوجوان داد و پس از آن آزاد شد
پیشنهاد کاربران
بازداشتگاه ( محل نگهداری موقت متهمان )
کلمات دیگر: