در حال توسعه
developmentally
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• from a developmental standpoint
جملات نمونه
1. The child shows developmentally inappropriate feeding behaviour and food preferences.
[ترجمه ترگمان]کودک رفتار تغذیه نامناسب از لحاظ رشد و اولویت های غذا را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]کودک، رفتار تغذیه نامناسب تغذیه و تنظیمات غذایی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]کودک، رفتار تغذیه نامناسب تغذیه و تنظیمات غذایی را نشان می دهد
2. Developmentally appropriate practices provide children with concrete and are relevant to their own life experience.
[ترجمه ترگمان]شیوه های مناسب، کودکان را با بتون تامین می کنند و به تجربه زندگی خودشان مربوط هستند
[ترجمه گوگل]شیوه های مناسب توسعه کودکان را با بتن آماده می کنند و به تجربه زندگی خود مربوط می شوند
[ترجمه گوگل]شیوه های مناسب توسعه کودکان را با بتن آماده می کنند و به تجربه زندگی خود مربوط می شوند
3. Child care and developmentally appropriate practices are inseparable in all quality programs for young children.
[ترجمه ترگمان]مراقبت های بهداشتی و روش های مناسب از لحاظ رشد، در تمام برنامه های کیفیت برای کودکان، جدایی ناپذیر هستند
[ترجمه گوگل]مراقبت از کودک و شیوه های مناسب رشد و توسعه در همه برنامه های کیفیت برای کودکان خردسال جدایی ناپذیر است
[ترجمه گوگل]مراقبت از کودک و شیوه های مناسب رشد و توسعه در همه برنامه های کیفیت برای کودکان خردسال جدایی ناپذیر است
4. In this view, Creoles are developmentally and structurally exceptional languages.
[ترجمه ترگمان]در این دیدگاه، فرانسوی ها از لحاظ رشد و از لحاظ ساختاری زبان های استثنایی هستند
[ترجمه گوگل]در این دیدگاه، کریول ها زبان های استثنایی و ساختاری هستند
[ترجمه گوگل]در این دیدگاه، کریول ها زبان های استثنایی و ساختاری هستند
5. Such a decline can push whole groups of children into the developmentally delayed category.
[ترجمه ترگمان]چنین کاهشی می تواند تمامی گروه های کودکان را به مقوله با تاخیر در رشد سوق دهد
[ترجمه گوگل]چنین کاهشی می تواند تمام گروه های کودکان را به دسته های توسعه تاخیری تحمیل کند
[ترجمه گوگل]چنین کاهشی می تواند تمام گروه های کودکان را به دسته های توسعه تاخیری تحمیل کند
6. The experiences provided me with extensive exposure to the implementation of developmentally appropriate activities and materials.
[ترجمه ترگمان]این تجارب برای من نوردهی گسترده ای را برای اجرای فعالیت ها و فعالیت های مناسب از لحاظ توسعه فراهم کرد
[ترجمه گوگل]این تجربیات، منجر به درجۀ گسترده ای از فعالیت ها و مواد مورد نیاز برای توسعه شد
[ترجمه گوگل]این تجربیات، منجر به درجۀ گسترده ای از فعالیت ها و مواد مورد نیاز برای توسعه شد
7. For instance, one of her patients not only is developmentally disabled, but also suffers from posttraumatic stress disorder due to several tragedies in her life.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یکی از بیماران او نه تنها از لحاظ رشد ناتوان است، بلکه از اختلال استرس posttraumatic ناشی از چندین تراژدی در زندگی اش رنج می برد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یکی از بیماران او نه تنها از نظر رشد ناتوان، بلکه از اختلال استرس پس از سانحه نیز به علت تراژدی های زیادی در زندگی او رنج می برد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یکی از بیماران او نه تنها از نظر رشد ناتوان، بلکه از اختلال استرس پس از سانحه نیز به علت تراژدی های زیادی در زندگی او رنج می برد
8. Reid: Charlie was 8 when he was taken, which means developmentally he was in middle childhood. He had a stronger sense of right and wrong and a growing understanding of his place in the world.
[ترجمه ترگمان]رید: زمانی که او را بردند، چارلی ۸ ساله بود و به این معنا بود که او در دوران کودکی به سر می برد او احساس قوی تر و نادرستی می کرد و درک فزاینده ای از جایگاه خود در دنیا داشت
[ترجمه گوگل]رید: چارلی 8 ساله بود وقتی که او را گرفته بود، به این معنی که او در دوران کودکی متوسط بود او احساس قویتری از حق و اشتباه و درک رو به رشد از مکان او در جهان داشت
[ترجمه گوگل]رید: چارلی 8 ساله بود وقتی که او را گرفته بود، به این معنی که او در دوران کودکی متوسط بود او احساس قویتری از حق و اشتباه و درک رو به رشد از مکان او در جهان داشت
9. Last but not least, our Multilateral Investment Guarantee Agency (MIGA) provides political risk insurance to investors and supports developmentally sound investments.
[ترجمه ترگمان]آخرین و نه حداقل، آژانس ضمانت سرمایه گذاری چندجانبه ما (MIGA)بیمه ریسک سیاسی را برای سرمایه گذاران فراهم می کند و از سرمایه گذاری صحیح اقتصادی حمایت می کند
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کمتر، آژانس تضمین سرمایه گذاری چند جانبه (MIGA) بیمه خطر سیاسی را به سرمایه گذاران و حمایت از سرمایه گذاری های صحی در زمینه سرمایه گذاری ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]آخرین، اما نه کمتر، آژانس تضمین سرمایه گذاری چند جانبه (MIGA) بیمه خطر سیاسی را به سرمایه گذاران و حمایت از سرمایه گذاری های صحی در زمینه سرمایه گذاری ارائه می دهد
پیشنهاد کاربران
به طور پیشرفته
رشدی
کلمات دیگر: