کلمه جو
صفحه اصلی

goods train

انگلیسی به انگلیسی

• a goods train is a train that transports goods and not people.

جملات نمونه

1. A good training course will pre-empt many problems.
[ترجمه ترگمان]یک دوره آموزشی خوب پیش گیری از بسیاری از مشکلات است
[ترجمه گوگل]یک دوره آموزشی خوب، بسیاری از مشکالت را پیش رو خواهد کرد

2. Her main contention is that staff should get better training.
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی او این است که کارکنان باید آموزش بهتری داشته باشند
[ترجمه گوگل]بحث اصلی او این است که کارکنان باید آموزش بهتر را دریافت کنند

3. Is a good training, a hard one to.
[ترجمه ترگمان] تمرین خوبی بود، خیلی سخت بود
[ترجمه گوگل]یک آموزش خوب، یک سخت برای

4. The express overhauled a goods train.
[ترجمه ترگمان]اکسپرس تریبون یک قطار کالا را تعمیر کرد
[ترجمه گوگل]اکسپرس یک قطار کالا را بازسازی کرده است

5. A good training programme is one of the conditions for successful industry.
[ترجمه ترگمان]یک برنامه آموزشی خوب یکی از شرایط برای صنعت موفق است
[ترجمه گوگل]یک برنامه آموزشی خوب یکی از شرایط برای صنعت موفق است

6. His experience as a teacher was good training for parenthood.
[ترجمه ترگمان]تجربه او به عنوان معلم آموزش خوبی برای مادر شدن بود
[ترجمه گوگل]تجربه او به عنوان یک معلم آموزش خوب برای والدین بود

7. British nurses were among the best trained in Europe.
[ترجمه ترگمان]پرستاران بریتانیایی در میان کسانی بودند که در اروپا آموزش دیده بودند
[ترجمه گوگل]پرستاران بریتانیا در میان بهترین آموزش های اروپا بودند

8. Our team will have to fight off the challenge from better trained teams.
[ترجمه ترگمان]تیم ما باید با چالش های تیم های آموزش دیده بهتر مبارزه کند
[ترجمه گوگل]تیم ما باید از چالش های تیم های آموزش دیده بهتر برود

9. Good training will give a beginner the confidence to enjoy skiing.
[ترجمه ترگمان]آموزش خوب باعث می شود که یک فرد مبتدی به اسکی برود و از اسکی لذت ببرد
[ترجمه گوگل]آموزش خوب به یک مبتدی اعتماد به نفس برای لذت بردن از اسکی را می دهد

10. This acknowledged the need for a better trained workforce and for a previous lack of expenditure in the welfare sphere.
[ترجمه ترگمان]این امر نیاز به نیروی کار آموزش بهتر و فقدان هزینه های قبلی در حوزه رفاه را تایید می کند
[ترجمه گوگل]این نیاز به نیروی کار آموزش دیده بهتر و کمبود قبلی در زمینه رفاه را مورد تأیید قرار داد

11. That ought to be enough to scare away even the most devoted private-sector champions of better training.
[ترجمه ترگمان]این باید برای ترساندن بیشتر قهرمانان بخش خصوصی برای آموزش بهتر کافی باشد
[ترجمه گوگل]این باید به اندازه کافی برای ترساندن حتی قهرمانان اختصاص داده شده به بخش خصوصی برای آموزش بهتر باشد

12. Short of legalizing abortion, lives could be saved if doctors were better trained to deal with septic or incomplete abortions.
[ترجمه ترگمان]در صورت بهتر کردن سقط جنین، زندگی می تواند نجات داده شود اگر پزشکان برای مقابله با abortions ناقص یا ناقص آمادگی بیشتری داشته باشند
[ترجمه گوگل]در مواردی که سقط جنین قانونی وجود نداشته باشد، اگر پزشکان برای مقابله با سقط جنین یا سکته های ناقص ترغیب شوند، زندگی می تواند ذخیره شود

13. We want to see better trained teachers, respected for their professionalism and rewarded for their crucial role in the community.
[ترجمه ترگمان]ما می خواهیم معلمان آموزش بهتری را ببینیم که به خاطر حرفه ای گری آن ها احترام گذاشته و به خاطر نقش حیاتی خود در جامعه مورد احترام قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم معلمان آموزش دیده تر را ببینیم، احترام به حرفه ای بودنشان و پاداش نقش حیاتی آنها در جامعه

پیشنهاد کاربران

قطار باری یا قطار باربری


کلمات دیگر: