(شیرجه رفتن در آب) با شکم به آب خوردن، با شکم فرود آمدن (belly-bump و belly-whop و belly-slam هم می گویند)
belly flop
(شیرجه رفتن در آب) با شکم به آب خوردن، با شکم فرود آمدن (belly-bump و belly-whop و belly-slam هم می گویند)
انگلیسی به فارسی
فلاپ شکم
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a dive, usu. done accidentally, in which most of the impact is taken by the diver's belly hitting flat against the water's surface.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: belly-flops, belly-flopping, belly-flopped
حالات: belly-flops, belly-flopping, belly-flopped
• (1) تعریف: to perform a belly-flop dive.
• (2) تعریف: to fall or drop oneself heavily down on one's belly, as onto a bed.
• a belly flop is an unskilful dive in which the whole of the front of your body hits the water at the same time; an informal expression.
type of dive in which one plunges stomach-first into the water
dive so that a person's stomach hits the water first
type of dive in which one plunges stomach-first into the water
dive so that a person's stomach hits the water first
جملات نمونه
1. Doug: What happens if you belly flop from that high up?
[ترجمه ترگمان]اگه از این بالا بری چی میشه؟
[ترجمه گوگل]Doug چه اتفاقی می افتد اگر شما شکم از آن بالا بالا؟
[ترجمه گوگل]Doug چه اتفاقی می افتد اگر شما شکم از آن بالا بالا؟
2. My stomach is still sore from the belly flop I did yesterday.
[ترجمه ترگمان]شکمم هنوز درد می کند دیروز هم همین کار را کردم
[ترجمه گوگل]معده من هنوز از شکاف شکم من دیروز دیده می شود
[ترجمه گوگل]معده من هنوز از شکاف شکم من دیروز دیده می شود
3. Wow, I never knew that a belly flop hurts!
[ترجمه ترگمان]واو، من هیچ وقت نمیدونستم که یه کون گنده داره درد می کنه
[ترجمه گوگل]وای، من هرگز نمی دانستم که یک شکاف شکم درد می کند!
[ترجمه گوگل]وای، من هرگز نمی دانستم که یک شکاف شکم درد می کند!
4. The rest of the league has been waiting for a belly flop, but the Giants' cagey right-hander refuses to wilt.
[ترجمه ترگمان]بقیه لیگ منتظر یه شکست شکم بوده، اما تیم Giants هم right - hander از to امتناع می کنه
[ترجمه گوگل]بقیه لیگ منتظر یک فلاپی شکم هستند، اما جنجالی که از طرفداران جنجالی به دست می آید، از ترس و وحشت زده است
[ترجمه گوگل]بقیه لیگ منتظر یک فلاپی شکم هستند، اما جنجالی که از طرفداران جنجالی به دست می آید، از ترس و وحشت زده است
5. B - First is you do not get high points, second is that you may end up doing a belly flop. Ouch !
[ترجمه ترگمان]ب - اول این که شما امتیاز بالایی کسب نمی کنید، دوم این است که ممکن است شما به انجام یک شکست شکم خاتمه دهید آخ!
[ترجمه گوگل]ب - اولا نمیتوانید امتیاز بیشتری کسب کنید، دوم این است که شما ممکن است یک فلاپی شکسته را پایان دهید گوشه
[ترجمه گوگل]ب - اولا نمیتوانید امتیاز بیشتری کسب کنید، دوم این است که شما ممکن است یک فلاپی شکسته را پایان دهید گوشه
6. Started in 199as a spoof for the summer Olympics held in Atlanta, the games feature bobbing for pigs feet, hub cap hurling and the mud pit belly flop contest for trophies .
[ترجمه ترگمان]بازی بازی های المپیک تابستانی که در آتلانتا برگزار شد، در سال ۱۹۹ به عنوان تقلیدی برای المپیک تابستانی که در آتلانتا برگزار شد آغاز شد
[ترجمه گوگل]این بازی ها در سال های 199 بازی های المپیک تابستانی در آتلانتا برگزار می شود این بازی ها از جمله بازی هایی است که برای پاهای خوک ها، کلاه گیس و کلاه گلی برای گلدن گلوب انجام می شود
[ترجمه گوگل]این بازی ها در سال های 199 بازی های المپیک تابستانی در آتلانتا برگزار می شود این بازی ها از جمله بازی هایی است که برای پاهای خوک ها، کلاه گیس و کلاه گلی برای گلدن گلوب انجام می شود
7. Warren Buffett believes his best deals during the economy's biggest belly flop since the Crash of 1929 may well turn out to be the ones he didn't do.
[ترجمه ترگمان]وارن بافت معتقد است که بهترین معاملات او در زمان سقوط بزرگ ترین زمین اقتصاد از زمان سقوط ۱۹۲۹ است که ممکن است به خوبی معلوم شود که او این کار را انجام نداده است
[ترجمه گوگل]وارن بافت معتقد است بهترین معاملات خود را در طول بزرگترین شکم اقتصاد پس از سقوط 1929 ممکن است به نظر می رسد آنهایی که او انجام نداده است
[ترجمه گوگل]وارن بافت معتقد است بهترین معاملات خود را در طول بزرگترین شکم اقتصاد پس از سقوط 1929 ممکن است به نظر می رسد آنهایی که او انجام نداده است
8. The game made a big splash all right, like a belly flop.
[ترجمه ترگمان]این بازی باعث شد که همه چیز به خوبی پخش شود، درست مثل یک شکست شکم
[ترجمه گوگل]این بازی یک چلپ چلوپ بزرگ را درست انجام داد، مانند یک فلاپ شکم
[ترجمه گوگل]این بازی یک چلپ چلوپ بزرگ را درست انجام داد، مانند یک فلاپ شکم
9. If I tried to do a twist like that, I'm sure I'd do a belly flop.
[ترجمه ترگمان]اگر سعی می کردم کاری مثل این را انجام دهم، مطمئنم که شکمم به هم می خورد
[ترجمه گوگل]اگر سعی کردم مثل یک پیچ و تاب باشد، مطمئن هستم که من یک فلاپی شکم را انجام می دهم
[ترجمه گوگل]اگر سعی کردم مثل یک پیچ و تاب باشد، مطمئن هستم که من یک فلاپی شکم را انجام می دهم
پیشنهاد کاربران
Air liner belly_flops on blenbheim landing نشستن بدون چرخ ، باشکم نشتن در روی زمین یا آب . فرود بدون ارابه ( چرخ )
کلمات دیگر: