کلمه جو
صفحه اصلی

floatable


شناورشدنی، قابل کلک رانی، قابل کرجی رانی

انگلیسی به فارسی

شناور


انگلیسی به انگلیسی

• able to float; able to be set afloat; may be floated upon


کلمات دیگر: