کلمه جو
صفحه اصلی

flimsily


بسستى، بنرمى، بطورجزئى یاناچیز، بطورپوچ یاسطحى

انگلیسی به فارسی

flimsily


انگلیسی به انگلیسی

• weakly; unsturdily, unstably

جملات نمونه

1. The lone horse pranced flimsily on.
[ترجمه ترگمان]اسب تنها به سرعت به راه افتاد
[ترجمه گوگل]اسب وحشت زده به زحمت در

2. And delta is zoology environment is taken flimsily, bearing in resource development enormous environmental pressure.
[ترجمه ترگمان]و دلتا در جانورشناسی محیط جانورشناسی است که در توسعه منابع فشار زیست محیطی عظیمی به عمل می آورد
[ترجمه گوگل]و دلتا محیط زیست شناخته شده است flimsily گرفته شده، تحمل در توسعه منابع انسانی فشار عظیم

3. Conceal flimsily, can you pretend very firm?
[ترجمه ترگمان]Conceal flimsily \"، میشه یه شرکت خیلی شرکت کنی؟\"
[ترجمه گوگل]شما می توانید تظاهر بدست آورید؟

4. Of life is what depend on it flimsily brief and forecast hard but is flimsy backside all the time a how many miracle can the adamancy of firm human nature create really?
[ترجمه ترگمان]از زندگی چیزی است که به آن بستگی دارد، کوتاه و پیش بینی کنید، اما در تمام زمانی که یک معجزه می تواند ماهیت انسانی یک شرکت را واقعا ایجاد کند، چگونه است؟
[ترجمه گوگل]از زندگی چیزی است که به آن وابسته است به طرز شگفتآوری کوتاه و سخت پیش بینی شده است، اما در عین حال ضعیف است پشت سر هم هر چند معجزه ای که می تواند به طور طبیعی طبیعت ثابت انسان ایجاد کند

5. This car is so flimsily constructed!
[ترجمه ترگمان]این ماشین خیلی ساخته شده است!
[ترجمه گوگل]این ماشین به طرز شگفت انگیزی ساخته شده است!

6. The work was done cheaply and flimsily.
[ترجمه ترگمان]کار به قیمت ارزان و flimsily انجام شد
[ترجمه گوگل]کار انجام شده ارزان و فشرده انجام شد

7. Hopes are flimsily formed and confidences ill-founded —and it is this which makes deceivers so plentiful, and fair shows after the flesh so common.
[ترجمه ترگمان]امیدها بر سر این است که flimsily شکل بگیرند و راز دل پذیری را به وجود آورند - و این هم این است که deceivers و نمایش های منصفانه را بعد از گوشتی که این همه رایج است نشان می دهد
[ترجمه گوگل]امیدها به طرز وحشتناکی شکل می گیرند و محرمانه ها نامناسب هستند - و این باعث می شود که فریبنده ها چنان زیاد باشند و نمایشگاه های عادلانه پس از آن بسیار شایع است

8. I have held very few books that are not flimsily bound, printed on cheap yellow paper that crumbles easily.
[ترجمه ترگمان]من چند کتاب خوانده ام که صحافی نشده و روی کاغذ زردرنگی قرار دارد که به راحتی از بین می رود
[ترجمه گوگل]من کتاب های بسیار کوچکی را نگهداری می کنم که به هیچ وجه محدود نیستند و روی کاغذ زرد ارزان عرضه می شوند که به آسانی فرو می روند

9. That day, I've found as if I'd became staunchly . But at the same time I felt I was very flimsily.
[ترجمه ترگمان]آن روز، طوری پیدا کردم که انگار من به او وفادار بودم اما در عین حال احساس می کردم که خیلی flimsily
[ترجمه گوگل]در آن روز، به نظر می رسید که من به شدت تبدیل شد اما در عین حال احساس کردم که خیلی زود است

10. Being a very serious crime of offences against state security in the penal code, the offence of going over to the enemy is being studied very flimsily.
[ترجمه ترگمان]جرم بسیار جدی جرائم علیه امنیت دولت در قانون کیفری، جرم رفتن به دشمن بسیار خطرناک است
[ترجمه گوگل]به عنوان یک جرم بسیار جدی از جرایم علیه امنیت کشور در قانون مجازات، تخلف از رفتن به دشمن بسیار مورد احترام است

11. Press undeservedly, pull, rub can organize skin lower level flimsily destroy, cannot have the effect of hairdressing not only, rise instead counteractive.
[ترجمه ترگمان]بکشید، بکشید، بکشید، مالیدن و مالش می توانند سطح پایین تر سطح پوست را سازمان دهی کنند، نه تنها از hairdressing استفاده کنید، نه تنها، بلکه به جای counteractive افزایش پیدا کنید
[ترجمه گوگل]مطبوعات undeservedly، کشیدن، مالش می تواند پوست سطح پایین تر سازماندهی ناخوشایند نابود، می تواند نه تنها اثر آرایش مو، نه افزایش، به جای آن ضد

12. Design of scientist of England of bedspring football shoe gives a kind of sufficient gym shoes of bedspring, this kind of shoe can reduce sufficient ministry to wear away articulatorily flimsily.
[ترجمه ترگمان]طراحی یک دانشمند انگلیسی با کفش فوتبال bedspring به نوعی کفش ورزشی کافی می دهد، این نوع کفش می تواند وزارت کافی را کاهش دهد تا articulatorily flimsily را به تن کند
[ترجمه گوگل]طراحی دانشمند انگلستان از کفش های ورزشی درختی به نوعی کفش ورزشی کافی کفپوش می دهد؛ این نوع کفش می تواند وزارتخانه کافی را برای پوشیدن صورت خود به طرز شگفت انگیزی کاهش دهد

13. Lacteal makeup can complete cleanness does not stimulate water to skin sensitively flimsily however.
[ترجمه ترگمان]آرایش lacteal می تواند تصفیه کامل را کامل کند و آب را به حساسیت پوستی تحریک نکند
[ترجمه گوگل]آرایش لاکتاله می تواند شفافیت کامل را انجام دهد، اما آب به پوست حساس به نظر نمی رسد

14. The woman is OK to anybody calm bear her mix flimsily scared, so Where is man?
[ترجمه ترگمان]آن زن با هر کسی که آرامش آمیخته با ترس آمیخته به وحشت را داشته باشد خوب است، پس مرد کجاست؟
[ترجمه گوگل]زن خوب است به هر کسی آرامش مخلوط خود را به طرز ناامید کننده ترس، بنابراین کجا مرد است؟


کلمات دیگر: