تغییر پذیری، قابلیت تعویض
changeability
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• ability to be changed, adaptability, alterability
جملات نمونه
1. Radiation thinking has its synthesis, variety in aspects, changeability and focuses.
[ترجمه ترگمان]تفکر تابش، سنتز آن، تنوع در ابعاد، changeability و تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]تفکر پرتوی ترکیب آن، تنوع در جنبه ها، تغییر پذیری و تمرکز است
[ترجمه گوگل]تفکر پرتوی ترکیب آن، تنوع در جنبه ها، تغییر پذیری و تمرکز است
2. In this way, MDA can face the changeability of the platform and user requirement.
[ترجمه ترگمان]در این روش، MDA می تواند با the پلت فرم و نیاز کاربر مواجه شود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، MDA می تواند با تغییر پذیری پلت فرم و نیاز کاربر مواجه شود
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، MDA می تواند با تغییر پذیری پلت فرم و نیاز کاربر مواجه شود
3. A. All dies will be changeability of perishable die blocks, punches, retainers, die buttons, and pilots.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: همه کشتگان از قالب های مرگ فاسد شدنی، punches، retainers، دکمه ها و خلبان ها قربانی خواهند شد
[ترجمه گوگل]A همه می میرند تغییر پذیری از بلوک های مرگبار فیش خورده، مشت، نگهدارنده، دکمه های مرگ و خلبان
[ترجمه گوگل]A همه می میرند تغییر پذیری از بلوک های مرگبار فیش خورده، مشت، نگهدارنده، دکمه های مرگ و خلبان
4. It has four traits: collectiveness, legitimacy, continuity and changeability.
[ترجمه ترگمان]این سازمان دارای چهار ویژگی است: collectiveness، مشروعیت، تداوم و changeability
[ترجمه گوگل]این چهارچوب ویژگی، مشروعیت، تداوم و تغییرپذیری دارد
[ترجمه گوگل]این چهارچوب ویژگی، مشروعیت، تداوم و تغییرپذیری دارد
5. Second, the heterogeneousness and changeability of component runtime environment build many blocks in component assembly, integration, and interoperation.
[ترجمه ترگمان]دوم، heterogeneousness و changeability محیط زمان اجرا اجزا بسیاری را در مونتاژ، یکپارچه سازی، و interoperation می سازند
[ترجمه گوگل]دوم اینکه ناهمگنی و تغییرپذیری محیط اجزای سازنده بلوک های بسیاری را در ساخت، سازگاری و همکاری قطعات ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]دوم اینکه ناهمگنی و تغییرپذیری محیط اجزای سازنده بلوک های بسیاری را در ساخت، سازگاری و همکاری قطعات ایجاد می کند
6. Machiavelli and Kearns share a similar pessimism about the changeability of power styles.
[ترجمه ترگمان]Machiavelli و Kearns بدبینی مشابهی را در مورد changeability سبک قدرت به اشتراک می گذارند
[ترجمه گوگل]ماکیاولی و کیرن یک بدبینی مشابه در مورد تغییر پذیری سبک های قدرت دارند
[ترجمه گوگل]ماکیاولی و کیرن یک بدبینی مشابه در مورد تغییر پذیری سبک های قدرت دارند
7. The assembly type formed milling cutter is widely applied in manufacturing complicated curve surface because of its advantages of adjustability and changeability.
[ترجمه ترگمان]این نوع مونتاژ به طور گسترده ای در تولید سطح منحنی پیچیده به دلیل مزایای its و changeability به کار می رود
[ترجمه گوگل]نوع مونتاژ ریخته گری فرآیند به طور گسترده ای در ساخت سطح پیچ منحنی پیچیده به علت مزایای استفاده از قابلیت تنظیم و تغییر پذیری آن استفاده می شود
[ترجمه گوگل]نوع مونتاژ ریخته گری فرآیند به طور گسترده ای در ساخت سطح پیچ منحنی پیچیده به علت مزایای استفاده از قابلیت تنظیم و تغییر پذیری آن استفاده می شود
8. The global output of oil and fat was affected and restrict by various conditions with changeability.
[ترجمه ترگمان]خروجی جهانی نفت و چربی تحت تاثیر شرایط مختلف with قرار گرفت
[ترجمه گوگل]خروجی جهانی روغن و چربی با شرایط مختلف با تغییر پذیری تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]خروجی جهانی روغن و چربی با شرایط مختلف با تغییر پذیری تحت تاثیر قرار گرفت
9. Given no dividend, this paper also performs an empirical research on its forecast effect, which is decided by the precision of estimated expected yield and changeability.
[ترجمه ترگمان]با توجه به عدم سود تقسیمی، این مقاله یک تحقیق تجربی در مورد تاثیر پیش بینی آن انجام می دهد که با دقت تخمین زده شده و بازدهی مورد انتظار تصمیم گیری می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به سود تقسیمی، این مقاله همچنین تحقیقات تجربی در مورد اثر پیش بینی شده خود را انجام می دهد که با دقت برآوردهای قابل انتظار و تغییر پذیری تعیین می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به سود تقسیمی، این مقاله همچنین تحقیقات تجربی در مورد اثر پیش بینی شده خود را انجام می دهد که با دقت برآوردهای قابل انتظار و تغییر پذیری تعیین می شود
10. The influence to settlement reliability of composite foundation caused by changeability of every stochastic variable is analyzed in the end.
[ترجمه ترگمان]تاثیر بر قابلیت اطمینان استقرار شالوده مرکب ناشی از changeability هر متغیر تصادفی در انت ها مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]تاثیر تاثیرپذیری در پایه کامپوزیت ناشی از تغییرپذیری هر متغیر تصادفی در پایان بررسی شده است
[ترجمه گوگل]تاثیر تاثیرپذیری در پایه کامپوزیت ناشی از تغییرپذیری هر متغیر تصادفی در پایان بررسی شده است
11. The article analyzes the house of steel structure and traditional structure in the point of housing system, structure character, economics and changeability.
[ترجمه ترگمان]این مقاله خانه ساختار فولاد و ساختار سنتی را در محل سیستم مسکن، ویژگی های ساختاری، اقتصادی و changeability بررسی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله خانه ساختار فولاد و ساختار سنتی در مورد سیستم مسکن، ساختار شخصیت، اقتصاد و تغییر پذیری را تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله خانه ساختار فولاد و ساختار سنتی در مورد سیستم مسکن، ساختار شخصیت، اقتصاد و تغییر پذیری را تحلیل می کند
12. Mingled and integrated together, all these factors have resulted in sinuosity and changeability on Kaifeng's development.
[ترجمه ترگمان]ادغام و ادغام آن ها با هم، همه این عوامل منجر به sinuosity و changeability در توسعه Kaifeng شده اند
[ترجمه گوگل]همگی با یکدیگر همپوشانی دارند و همه این عوامل سبب ایجاد تغییر و تحول در توسعه کایفن شده اند
[ترجمه گوگل]همگی با یکدیگر همپوشانی دارند و همه این عوامل سبب ایجاد تغییر و تحول در توسعه کایفن شده اند
13. The study motive of students in vocational college has feature of diversity, conflict, changeability and profession.
[ترجمه ترگمان]انگیزه این تحقیق دانشجویان در کالج فنی حرفه ای دارای ویژگی تنوع، درگیری، changeability و حرفه است
[ترجمه گوگل]انگیزه مطالعه دانشجویان در کالج حرفه ای از ویژگی های تنوع، درگیری، تغییر پذیری و حرفه ای برخوردار است
[ترجمه گوگل]انگیزه مطالعه دانشجویان در کالج حرفه ای از ویژگی های تنوع، درگیری، تغییر پذیری و حرفه ای برخوردار است
14. The progressing of human rights from individual to aggregation embodied the changeability of human rights.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت حقوق بشر از فردی به تجمیع، تجسم the حقوق بشر است
[ترجمه گوگل]پیشرفت حقوق بشر از فردی به تجمع موجب تغییر پذیری حقوق بشر شد
[ترجمه گوگل]پیشرفت حقوق بشر از فردی به تجمع موجب تغییر پذیری حقوق بشر شد
کلمات دیگر: