1. A curtain acted as a divider between this class and another.
[ترجمه ترگمان]پرده ای به عنوان تقسیم کننده بین این کلاس و دیگری عمل کرد
[ترجمه گوگل]یک پرده به عنوان یک تقسیم کننده بین این کلاس و دیگری عمل کرد
2. Police saw his Mercedes speeding along the center divider.
[ترجمه ترگمان]پلیس دید که مرسدس او را با سرعت به سمت چپ و راست هدایت می کند
[ترجمه گوگل]پلیس مرسدس خود را با سرعت بالا در کنار تقسیم مرکز دید
3. If the female gets really aggressive towards her mate he should be removed, or a tank divider installed.
[ترجمه ترگمان]اگر ماده واقعا نسبت به همسر خود مهاجم شود، باید حذف شود، یا تقسیم کننده مخزن انجام شود
[ترجمه گوگل]اگر زن نسبت به همسرش واقعا تهاجمی باشد، او باید برداشته شود یا یک تقسیم مخزن نصب شود
4. One was normal except for some wooden dividers which had been set upon its surface.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها معمولی بود مگر برای چند dividers چوبی که روی سطح آن قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]یکی به جز برخی از تقسیم کننده های چوبی که بر روی سطح آن تنظیم شده بود، طبیعی بود
5. Clearly, the range of frequencies over which a potential divider constructed solely from resistors acts as a satisfactory attenuator is restricted.
[ترجمه ترگمان]واضح است که دامنه فرکانسی که تقسیم کننده پتانسیل تن ها از مقاومت های حاصل از مقاومت به عنوان یک attenuator رضایت بخش ساخته شده است، محدود است
[ترجمه گوگل]واضح است که دامنه فرکانس هایی که بیش از یک تقسیم کننده بالقوه از مقاومت ها ساخته شده است به عنوان یک محرک رضایت بخش محدود می شود
6. If one fish attacks the other, you can replace the divider before any real injuries are incurred.
[ترجمه ترگمان]اگر یک ماهی به دیگری حمله کند، قبل از این که آسیب های جدی وارد شود، شما می توانید تقسیم کننده را تعویض کنید
[ترجمه گوگل]اگر یک ماهی به دیگری حمله کند، شما می توانید تقسیم کننده را جایگزین کنید تا آسیب های واقعی ایجاد شود
7. Whereas resistive potential dividers dissipate electrical power, capacitive dividers do not.
[ترجمه ترگمان]در حالی که dividers های پتانسیل الکتریکی، قدرت الکتریکی را از بین می برند، dividers خازنی می تواند این کار را انجام دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که تقسیم کننده های مقاومت به مقاومت، قدرت الکتریکی را از بین می برند، تقسیم خازنی انجام نمی شود
8. Across a soundproof divider from the Kelleys will be Jenkins' witnesses: two lawyers and a woman described as his friend.
[ترجمه ترگمان]این دو وکیل و یک زن که به عنوان دوستش توصیف شده اند، در سراسر یک تقسیم کننده صوتی از the به عنوان یکی از دو وکیل انتخاب خواهند شد
[ترجمه گوگل]در سراسر تقسیم صوتی ضد صدا از Kelleys شاهدان جنکینز خواهد بود: دو وکیل و یک زن به عنوان دوست او توصیف شده است
9. In fact the entire circuit is either directly or indirectly biased from this potential divider.
[ترجمه ترگمان]در حقیقت کل مدار به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این تقسیم کننده پتانسیل است
[ترجمه گوگل]در واقع کل مدار به طور مستقیم یا غیر مستقیم از این تقسیم بالقوه متضاد است
10. Provided the room is big enough, room divider doors are a practical solution and can be an attractive feature.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که اتاق به اندازه کافی بزرگ باشد، درها تقسیم کننده اتاق یک راه حل عملی هستند و می توانند یک ویژگی جذاب باشند
[ترجمه گوگل]در صورتی که اتاق به اندازه کافی بزرگ باشد، درهای جداکننده اتاق یک راه حل عملی هستند و می توانند یک ویژگی جذاب باشند
11. One of the tires blew and they skidded into the center divider.
[ترجمه ترگمان]یکی از لاستیک ها منفجر شد و آن ها در وسط تقسیم کننده مرکز متوقف شدند
[ترجمه گوگل]یکی از لاستیک ها منفجر شد و آنها را به تقسیم مرکز تقسیم کردند
12. The capacitance may be just stray or it may be associated with further circuitry or equipment connected to the potential divider.
[ترجمه ترگمان]خازن ممکن است تنها سرگردان باشد یا ممکن است با مدارات یا تجهیزات مرتبط با تقسیم کننده بالقوه مرتبط باشد
[ترجمه گوگل]ظرفیت خازنی ممکن است فقط منفجر شود یا ممکن است با مدار بیشتر یا تجهیزات متصل به تقسیم کننده بالقوه مرتبط باشد
13. It is a simple divider between her kitchen and her dining room.
[ترجمه ترگمان]بین آشپزخانه و اتاق غذا خوری وجود دارد
[ترجمه گوگل]این تقسیم ساده بین آشپزخانه و اتاق ناهار خوری او است
14. But a room divider doesn't have to be a permanent fixture, particularly if you don't have much space.
[ترجمه ترگمان]اما اگر فضای زیادی برای آن نداشته باشی
[ترجمه گوگل]اما یک تقسیم کننده اتاق لازم نیست ثابت نگه داشته شود، مخصوصا اگر فضای زیادی نداشته باشید
15. AD534 used as a divider, providing differential operation on both numerator and denominator Fig.
[ترجمه ترگمان]AD۵۳۴ به عنوان تقسیم کننده تقسیم می شود و عملیات افتراقی را در صورت صورت و هم مخرج کسر می کند
[ترجمه گوگل]AD534 به عنوان یک تقسیم کننده استفاده می شود، و عملیات دیفرانسیلی را بر روی هر عددی و علامت گذار ارائه می دهد