(ریاضی) مقسوم علیه مشترک، بخشیاب همدار، مقسوم علیه مشترک، بخشیاب مشترک
common divisor
(ریاضی) مقسوم علیه مشترک، بخشیاب همدار، مقسوم علیه مشترک، بخشیاب مشترک
انگلیسی به فارسی
(ریاضی) مقسوم علیه مشترک، بخشیاب مشترک
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] مقسوم علیه مشترک، عامل مشترک
کلمات دیگر: