1. logical argumentation
استدلال منطقی
2. Darwin's vera causa argumentation shows that natural selection is not tautologous for one reason, ultimately.
[ترجمه ترگمان]استدلال causa ورا s نشان می دهد که انتخاب طبیعی یک دلیل برای یک دلیل نیست
[ترجمه گوگل]استدلال دارو به علت داروین نشان می دهد که انتخاب طبیعی برای یک دلیل، در نهایت به دلیل یک توهمات نیست
3. Because of the stress on argumentation, the rhetorical approach warns against assuming the internal consistency of social consciousness or social representations.
[ترجمه ترگمان]به دلیل استرس در استدلال، رویکرد بدیع در برابر فرض ثبات داخلی آگاهی اجتماعی یا نمایش اجتماعی هشدار می دهد
[ترجمه گوگل]به دلیل تنش در استدلال، رویکرد لفاظی علیه پذیرش یکپارچگی داخلی آگاهی اجتماعی یا بازنمایی های اجتماعی هشدار می دهد
4. Just as unceasingly are the sounds of argumentation and negation to be heard.
[ترجمه ترگمان]درست مانند همیشه صدا و انکار و انکار به گوش می رسد
[ترجمه گوگل]همانطور که بی وقفه صدای استدلال و نفی شنیده می شود
5. Both interpretation and argumentation contribute to the formalisation of the knowledge of law with the character of practical reason.
[ترجمه ترگمان]هر دو تفسیر و استدلال به رسمیت شناختن دانش قانون با ویژگی عقل عملی کمک می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو تفسیر و استدلال به رسمیت شناختن علم قانون با شخصیت علم عملی کمک می کند
6. After the argumentation of jurisprudence authority of the doctrine of privity of contract, the text gives the wide coverage to probes into the exception to privity of contract.
[ترجمه ترگمان]پس از استدلال مرجعیت معنوی دکترین of قرارداد، این متن پوشش گسترده ای را برای تحقیق به استثنای to قرارداد فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]پس از استدلال فقهی اقتدار دینی مبنی بر منافع قرارداد، متن پوشش گسترده ای را به پرونده ها به استثناء صلاحیت قرارداد می دهد
7. With logical argumentation and convincing examples, the author proves that culture and idioms are both translatable.
[ترجمه ترگمان]با استدلال منطقی و نمونه های متقاعد کننده، مولف ثابت می کند که فرهنگ و اصطلاحات هر دو translatable هستند
[ترجمه گوگل]با استدلال منطقی و نمونه های متقاعد کننده، نویسنده اثبات می کند که فرهنگ و اصطلاحات هر دو قابل ترجمه هستند
8. Furthermore, this argumentation has no interest to draw some conclusion but has a belief to bring its untruth and self-contradiction to light.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این استدلال هیچ علاقه ای به نتیجه گیری از این موضوع ندارد، اما باور دارد که آن دروغ و self خود را به روشنی بیان کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این استدلال هیچ منافعی برای رسیدن به برخی از نتیجه گیری ندارد، اما دارای اعتقاد به بی اعتبار و تناقض خود به نور است
9. BOB and argumentation later: " You bestow favor on your wife too. "
[ترجمه ترگمان]BOB و استدلال بعدها: \" شما هم به همسر خود لطف کردید \"
[ترجمه گوگل]بعدها BOB و استدلال: 'شما نیز به نفع همسرتان است '
10. Pass through extensive experiment and science's analysis and argumentation. "
[ترجمه ترگمان]از طریق تجربیات گسترده و تحلیل و استدلال علمی، گذر کنید \"
[ترجمه گوگل]از طریق آزمایش گسترده و تجزیه و تحلیل علمی و استدلال عبور کنید '
11. The famed Socratic method of argumentation is basically all that remains of the older pre-Socratic culture of struggle and combat.
[ترجمه ترگمان]روش سقراطی مشهور استدلال، اساسا همه چیزی است که از فرهنگ پیش از سقراط مبارزه و مبارزه باقی مانده است
[ترجمه گوگل]روش معروف سقراطی استدلال اساسا همه چیزهایی است که از فرهنگ قدیمی مبارزه و مبارزه قبل از سقراطی باقی مانده است
12. Presales support, demand analysis, system design, program plan, argumentation and task investigation and etc.
[ترجمه ترگمان]پشتیبانی Presales، تحلیل تقاضا، طراحی سیستم، برنامه برنامه، استدلال و تحقیقات و غیره
[ترجمه گوگل]پشتیبانی Presales، تجزیه و تحلیل تقاضا، طراحی سیستم، برنامه برنامه، استدلال و تحقیق وظیفه و غیره
13. The undertaking department should conduct an expert argumentation on the lawfulness of the major administrative decision-making plan.
[ترجمه ترگمان]این اداره باید یک استدلال تخصصی در مورد قانونی بودن طرح اصلی تصمیم گیری اجرایی انجام دهد
[ترجمه گوگل]بخش اجرایی باید یک استدلال متخصص در مورد قانونی بودن برنامه تصمیم گیری اداری عمده انجام دهد
14. Water resources argumentation is basic work for the water permIt'system.
[ترجمه ترگمان]استدلال منابع آب، کار اساسی برای سیستم آبرسانی آب است
[ترجمه گوگل]استدلال منابع آب، کار اساسی برای سیستم مدیریت آب است
15. Argumentation is the process of arguing in an organized or logical way.
[ترجمه ترگمان]argumentation فرآیند استدلال در یک روش سازمان یافته یا منطقی است
[ترجمه گوگل]Argumentation فرایند استدلال در یک روش سازمان یافته یا منطقی است