کلمه جو
صفحه اصلی

distributable


بخش کردنی، بخش پذیر، قابل توزیع

انگلیسی به انگلیسی

• capable of being apportioned or divided, may be allotted, may be handed out

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] قابل پخش، پخش پذیر، قابل توزیع

جملات نمونه

1. The reduction in distributable reserves may, of course, affect the company's ability to pay future dividends.
[ترجمه ترگمان]البته کاهش ذخایر distributable ممکن است بر توانایی شرکت در پرداخت سود سهام آینده تاثیر بگذارد
[ترجمه گوگل]البته کاهش ذخایر توزیع ممکن است بر توانایی شرکت در پرداخت سود سهام در آینده تاثیر بگذارد

2. Thursday: Find out what the new distributable funds model will mean to your club and district .
[ترجمه ترگمان]پنجشنبه: مشخص کنید که مدل بودجه جدید به چه معناست برای انجمن و منطقه شما
[ترجمه گوگل]پنجشنبه: پیدا کردن آنچه که مدل های جدید توزیع شده به باشگاه و منطقه شما خواهد شد

3. They do not replicate distributable Web applications to other nodes in the cluster.
[ترجمه ترگمان]آن ها کاربردهای وب را به سایر گره ها در خوشه تکرار نمی کنند
[ترجمه گوگل]آنها برنامه های وب قابل توزیع را به گره های دیگر در خوشه تکرار نمی کنند

4. NET Framework, you can participate in building the distributable rich client of the future.
[ترجمه ترگمان]در چارچوب دات نت، شما می توانید در ساخت مشتری ثروتمند آینده شرکت کنید
[ترجمه گوگل]NET Framework، شما می توانید در ساختن مشتری غنی توزیع شده در آینده شرکت کنید

5. Distributable income will not be a consideration when investments are made.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که سرمایه گذاری انجام شود، درآمد distributable مورد توجه قرار نخواهد گرفت
[ترجمه گوگل]درآمد قابل توزیع زمانی معین خواهد شد که سرمایه گذاری انجام شود

6. A distributable funds model is designed to simplify the funding process.
[ترجمه ترگمان]یک مدل بودجه distributable برای ساده سازی فرآیند تامین بودجه طراحی شده است
[ترجمه گوگل]یک مدل بودجه توزیع شده برای ساده کردن روند تأمین مالی طراحی شده است

7. You need to deploy your distributable Web applications to every node.
[ترجمه ترگمان]شما باید برنامه های وب سایت خود را به هر نود ارسال کنید
[ترجمه گوگل]شما باید برنامه های وب قابل توزیع خود را به هر گره اعمال کنید

8. Find out what the new distributable funds model will mean to your club and district .
[ترجمه ترگمان]ببینید که مدل بودجه جدید به چه معناست برای انجمن و حوزه شما
[ترجمه گوگل]بدانید که چه مدل جدید وجوه توزیع شده به باشگاه و منطقه شما مربوط می شود

9. On the other hand they are reluctant to reduce the dividend in response to a fall in distributable earnings.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، آن ها تمایلی به کاهش سود سهام در واکنش به کاهش درآمد distributable ندارند
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، آنها تمایلی به کاهش سود در پاسخ به کاهش درآمد قابل توزیع ندارند

10. Clerical Medical is a mutual office which has no shareholders and all distributable profits are available to participating policyholders.
[ترجمه ترگمان]دانشکده پزشکی دفتری یک دفتر دوجانبه است که هیچ سهامداران ندارد و تمام سوده ای حاصل از آن برای شرکت در policyholders موجود است
[ترجمه گوگل]روحانی پزشکی یک دفتر متقابل است که هیچ سهامدار ندارد و تمام سود قابل توزیع برای بیمه کننده های شرکت کننده در دسترس است

11. 00 times electrode is only 1 mm long that penetrates just the most outer layers of the outer regions of your brain called into the distributable cortex.
[ترجمه ترگمان]یک الکترود فقط ۱ میلی متر است که به دورترین لایه های بیرونی مغز شما نفوذ می کند که در پوسته distributable نامیده می شود
[ترجمه گوگل]00 بار الکترود تنها 1 میلی متر طول دارد که تنها از لایه های بیرونی مناطق بیرونی مغز شما به داخل قشر توزیع می شود

12. Adopt browser-based approaches to consumption such as enterprise mashups tools and user distributable widgets that project the SOA across the organization.
[ترجمه ترگمان]روش های مبتنی بر مرورگر را برای مصرف مانند ابزارهای mashups شرکت و distributable user که SOA را در سراسر سازمان پروژه می کنند، به کار بگیرید
[ترجمه گوگل]اتخاذ رویکردهای مبتنی بر مرورگر برای مصرف مانند ابزارهای سازمانی سازمانی و ویجت های قابل توزیع کاربر که SOA را در سراسر سازمان سازماندهی می کنند

13. To further promote the adoption of OVF based packages, we have developed tools to assist those interested in representing virtual machine/virtual appliances in OVF distributable format.
[ترجمه ترگمان]برای ترویج بیشتر اتخاذ بسته های مبتنی بر OVF، ما ابزارهایی را برای کمک به کسانی طراحی کرده ایم که علاقه مند به نمایش دستگاه های مجازی \/ مجازی در فرمت OVF هستند
[ترجمه گوگل]برای ترویج پذیرش بسته های مبتنی بر OVF، ما ابزارهایی برای کمک به کسانی که علاقه مند به نمایندگی لوازم خانگی مجازی / مجازی در فرمت توزیع OVF هستند، توسعه داده ایم

14. A new computing program-MELT has been applied to study the distributable of the second lifetime intensity.
[ترجمه ترگمان]یک برنامه محاسباتی جدید - melt برای مطالعه distributable شدت زندگی دوم بکار گرفته شده است
[ترجمه گوگل]یک برنامه محاسباتی جدید MELT برای مطالعه توزیع شده از شدت عمر دوم استفاده شده است

15. Activation is a bad idea too, unless you commit to ensure that you release a freely distributable final version that doesn't require it when you end-of-life the product.
[ترجمه ترگمان]فعال شدن یک ایده بد است، مگر اینکه به آن متعهد شوید که نسخه نهایی distributable را که به آن نیاز ندارید را وقتی که محصول را به پایان می رسانید، عرضه کنید
[ترجمه گوگل]فعال سازی یک ایده بد نیز است، مگر اینکه متعهد شوید اطمینان حاصل کنید که شما یک نسخه نهایی آزادانه توزیع شده را منتشر کرده اید که نیازی به آن نیست زمانی که محصول خود را از دست می دهید


کلمات دیگر: