کلمه جو
صفحه اصلی

multiform


معنی : چند شکلی، بسیار شکل
معانی دیگر : چند دیس، چند ریخت، بسیار شکلی

انگلیسی به فارسی

چند شکلی، بسیار شکل، بسیار شکلی


چند منظوره، چند شکلی، بسیار شکل


انگلیسی به انگلیسی

• having many forms, of multiple shapes

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] چندشکلی، چندصورتی

مترادف و متضاد

چند شکلی (صفت)
allotropic, multiform, pleomorphic

بسیار شکل (صفت)
multiform

جملات نمونه

1. All were Albert and myself, secretive, busy and multiform in other dimensions of time.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها آلبرت و خودم، مرموز، مشغول و متنوع در ابعاد دیگر بودند
[ترجمه گوگل]همه آنها آلبرت و من بودند، منحصر به فرد، مشغول و چندگانه در ابعاد دیگر زمان

2. Finally, multiform covering templates a numerical algorithm for computing fractional differential for digital image were discussed.
[ترجمه ترگمان]در نهایت یک الگوریتم عددی با استفاده از الگوریتم عددی برای محاسبه تفاوت کسری کسری برای تصویر دیجیتال مورد بحث قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در نهایت، قالب پوشش چند منظوره الگوریتم عددی برای محاسبه دیفرانسیل کسر برای تصویر دیجیتال مورد بحث قرار گرفت

3. The overpressure states of sedimentary basin are multiform, and their evolutions are systematic.
[ترجمه ترگمان]اعمال فشار بیش از حد یک حوضه رسوبی سطحی متنوع است و تکامل آن ها سیستماتیک است
[ترجمه گوگل]مقادیر بیش از حد حوضه رسوبی چند وجهی است و تحولات آنها سیستماتیک است

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

5. Multiform inspections and quarantines are needed when palm oil is importing.
[ترجمه ترگمان]در هنگام واردات روغن نخل، بازرسی ها و quarantines مورد نیاز هستند
[ترجمه گوگل]بازرسی های چند گانه و قرنطینه ها زمانی لازم است که روغن نخل وارد شود

6. The design of a house is multiform.
[ترجمه ترگمان]طراحی یک خانه متنوع است
[ترجمه گوگل]طراحی یک خانه چند منظوره است

7. Mental laborer, want the value that through multiform exchange its work place condenses likewise.
[ترجمه ترگمان]کارگر ذهنی، ارزش آن را می خواهد که از طریق مبادله متنوع multiform، کار خود را به همین شکل انجام دهد
[ترجمه گوگل]کارگر روانی، ارزش را می خواهم که از طریق مبادلات چندگانه محل کار خود را هم همین طور

8. Strategy realizing uniform interface of multiform accessing behavior.
[ترجمه ترگمان]استراتژی تشخیص ارتباط پوشش همسان متنوع تری از رفتار دسترسی چندگانه
[ترجمه گوگل]استراتژی ایجاد رابط یکنواخت رفتار چند متغیره دسترسی

9. Conclusion: Hyperthyroidism can induce multiform abnormal ECG, it be index referred of curative effect after treatment.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: hyperthyroidism می تواند یک ECG غیر عادی را القا کند، که پس از درمان، به اثر درمانی منسوب است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: هیپرتیروئیدیسم می تواند باعث ایجاد ECG غیرطبیعی چندگانه شود و از نظر شاخصی از اثر درمانی پس از درمان استفاده شود

10. But the multiform remuneration that acquire or express appreciation, the salary is the price of the labor or rent service performance.
[ترجمه ترگمان]اما پاداش multiform که ترقی را به دست می آورند و یا از آن قدردانی می کنند، دست مزد کارگران و یا عملکرد خدمات اجاره است
[ترجمه گوگل]اما پاداش چندگانه که به دست آوردن یا ابراز قدردانی است، حقوق و دستمزد، قیمت کار یا اجاره خدمات اجاره است

11. Multiform different exhibition, show Paris to regard a world as fashionable dress eye shot.
[ترجمه ترگمان]نمایشگاه دیگری را به نمایش می گذارد، به پاریس نشان می دهد که به یک دنیا به عنوان یک چشم مد روز نگاه کند
[ترجمه گوگل]چندین نمایشگاه مختلف، نشان می دهد پاریس به جهان به عنوان شیک لباس لباس مد روز

12. At present a majority of governments all levels multiform debts.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر اکثریت دولت شامل مقادیر متنوع تری هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر اکثریت دولت ها تمام بدهی ها را چند برابر می کنند

13. And then, it analyses the reasons that keeps American coal and electricity industry steady-going for a long time are its complete reformation to market and multiform management stratagems.
[ترجمه ترگمان]و سپس، دلایلی را تجزیه و تحلیل می کند که صنعت زغال سنگ و برق آمریکا را برای مدتی طولانی نگه می دارد - برای مدتی طولانی اصلاح کامل آن به بازار و حیله های مدیریتی متنوع است
[ترجمه گوگل]و سپس، آن را تجزیه و تحلیل دلایلی که نگه داشتن صنعت زغال سنگ و برق آمریکا در طول مدت مداوم برای مدت طولانی است اصلاحات کامل خود را به بازار و چند راه حل مدیریت است

14. Indian foreign exchange reserve increases rapidly, with its resources being multiform.
[ترجمه ترگمان]ذخایر ارز خارجی هند به سرعت و با منابع آن متنوع می شود
[ترجمه گوگل]ذخایر ارز خارجی هند به سرعت در حال افزایش است و منابع آن چند وجهی است

15. Many research results indicated that nitric oxide represented the function of multiform diphase regulation in the pathogenesis of bronchial asthma.
[ترجمه ترگمان]نتایج تحقیقات بسیاری نشان داد که نیتریک اکسید نقش تنظیم multiform diphase در بیماری زایی آسم bronchial را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نتایج بسیاری از تحقیقات نشان می دهد که اکسید نیتریک عملکرد تابش چندگانه دیافیز را در پاتوژنز آسم برونش نشان می دهد

پیشنهاد کاربران

چندشکلی


کلمات دیگر: