مربوط به اب نگارى، اب نگارى علوم نظامى : نقشه اب نگارى
hydrographic
مربوط به اب نگارى، اب نگارى علوم نظامى : نقشه اب نگارى
انگلیسی به فارسی
هیدروگرافی
انگلیسی به انگلیسی
• pertaining to hydrography (mapping of bodies of water)
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] مربوط به آب نگاری ،آب نگاری
[آب و خاک] ویژگی آب
[آب و خاک] ویژگی آب
جملات نمونه
1. Hydrographic surveys and nautical charts follow the standards set by the IHO.
[ترجمه ترگمان]بررسی های Hydrographic و جدول های دریایی استانداردهای تعیین شده توسط the را دنبال می کنند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های هیدروگرافی و نمودار های دریایی به دنبال استانداردهای تعیین شده توسط سازمان بین المللی کار هستند
[ترجمه گوگل]نظرسنجی های هیدروگرافی و نمودار های دریایی به دنبال استانداردهای تعیین شده توسط سازمان بین المللی کار هستند
2. Bathymetric maps from 1958 to 2005 and hydrographic and sediment data are used to analyze the form and revolution of Ruifengsha Spit.
[ترجمه ترگمان]نقشه های bathymetric از ۱۹۵۸ تا ۲۰۰۵ و داده های رسوب و رسوب برای تجزیه و تحلیل شکل و انقلاب آب دهان مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]نقشه های بتمتری از سال 1958 تا سال 2005 و داده های هیدروگرافی و رسوب برای تحلیل شکل و انقلاب Ruifengsha Spit مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]نقشه های بتمتری از سال 1958 تا سال 2005 و داده های هیدروگرافی و رسوب برای تحلیل شکل و انقلاب Ruifengsha Spit مورد استفاده قرار می گیرد
3. It is valuable to be popularized to the hydrographic surveys such as the measurement of the distance from initial point and the large cross-section survey etc.
[ترجمه ترگمان]بسیار ارزشمند است که به the hydrographic مانند اندازه گیری فاصله از نقطه اولیه و بررسی سطح مقطع بزرگ و غیره مشهور شویم
[ترجمه گوگل]ارزشمند است که به نظرسنجی های هیدروگرافی مانند اندازه گیری فاصله از نقطه اولیه و بررسی مقطعی بزرگ و غیره محبوب شود
[ترجمه گوگل]ارزشمند است که به نظرسنجی های هیدروگرافی مانند اندازه گیری فاصله از نقطه اولیه و بررسی مقطعی بزرگ و غیره محبوب شود
4. William Parry). Through him the Hydrographic Office developed a far more scientific character than it had under Thomas Hurd.
[ترجمه ترگمان]ویلیام پری دفتر Hydrographic از طریق او شخصیت علمی بسیار بیشتری نسبت به آنچه در زمان توماس هرد داشت توسعه داد
[ترجمه گوگل]ویلیام پروری) دفتر هیدروگرافی از طریق او شخصیت بسیار علمی بیشتری نسبت به Thomas Hurd داشت
[ترجمه گوگل]ویلیام پروری) دفتر هیدروگرافی از طریق او شخصیت بسیار علمی بیشتری نسبت به Thomas Hurd داشت
5. Natural distribution had close re1ation with hydrographic net, elevation, soil, mother rock, vegetation and slope orientation.
[ترجمه ترگمان]توزیع طبیعی re۱ation نزدیکی با تور hydrographic، بلندی، خاک، سنگ مادر، پوشش گیاهی و شیب داشت
[ترجمه گوگل]توزیع طبیعی ارتباط نزدیکی با شبکه هیدروگرافی، ارتفاع، خاک، سنگ مادر، پوشش گیاهی و جهت شیب داشت
[ترجمه گوگل]توزیع طبیعی ارتباط نزدیکی با شبکه هیدروگرافی، ارتفاع، خاک، سنگ مادر، پوشش گیاهی و جهت شیب داشت
6. Introduced and analysed the hydrographic condition in Anyang, and gave some measures and suggestions on hydrographic forecast, hydrography and water resources.
[ترجمه ترگمان]Introduced و تحلیل وضعیت hydrographic در Anyang، و برخی از معیارها و پیشنهادها در مورد پیش بینی hydrographic، hydrography و منابع آب را ارایه کردند
[ترجمه گوگل]معرفی و تجزیه و تحلیل وضعیت هیدروگرافی در Anyang، و برخی از اقدامات و پیشنهادات پیش بینی هیدروگرافی، هیدروگرافی و منابع آب
[ترجمه گوگل]معرفی و تجزیه و تحلیل وضعیت هیدروگرافی در Anyang، و برخی از اقدامات و پیشنهادات پیش بینی هیدروگرافی، هیدروگرافی و منابع آب
7. And Shanxi's hydrographic water resources informatization construction faces many chances and challenges.
[ترجمه ترگمان]و منابع آبی hydrographic Shanxi با بسیاری از فرصت ها و چالش های بسیاری مواجه هستند
[ترجمه گوگل]و ساخت و ساز منابع اطلاعات آب منابع هیدروگرافی شانشی با شانس و چالش های زیادی مواجه است
[ترجمه گوگل]و ساخت و ساز منابع اطلاعات آب منابع هیدروگرافی شانشی با شانس و چالش های زیادی مواجه است
8. With the establishment of the Hydrographic Office the British Navy had its own map department, engravers, and printing facilities.
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی بریتانیا با تاسیس دفتر Hydrographic، اداره نقشه خود، engravers، و دستگاه های چاپ را داشت
[ترجمه گوگل]با تأسیس دفتر هیدروگرافی، نیروی دریایی انگلیس بخش نقشه خود، سنگفرش و تأسیسات چاپی داشت
[ترجمه گوگل]با تأسیس دفتر هیدروگرافی، نیروی دریایی انگلیس بخش نقشه خود، سنگفرش و تأسیسات چاپی داشت
9. Seismo-oriented hydrographic and geochemical observation projects and testing instruments, etc.
[ترجمه ترگمان]Seismo - oriented - و projects ژئوشیمیایی و ابزار آزمایش، و غیره
[ترجمه گوگل]پروژه های مشاهده هیدروگرافی و ژئوشیمیایی سایشی گرا و ابزارهای تست و غیره
[ترجمه گوگل]پروژه های مشاهده هیدروگرافی و ژئوشیمیایی سایشی گرا و ابزارهای تست و غیره
10. Hydrographic survey has been continuously developing with human civilization activities extending towards the sea.
[ترجمه ترگمان]بررسی Hydrographic به طور مداوم در حال توسعه با فعالیت های تمدن انسانی است که به سمت دریا گسترش یافته است
[ترجمه گوگل]نظرسنجی هیدروگرافی به طور مداوم با فعالیت های تمدن انسانی گسترش یافته به سمت دریا توسعه داده شده است
[ترجمه گوگل]نظرسنجی هیدروگرافی به طور مداوم با فعالیت های تمدن انسانی گسترش یافته به سمت دریا توسعه داده شده است
11. The Hydrographic Office carries out hydrographic surveys and produces bilingual nautical charts.
[ترجمه ترگمان]دفتر Hydrographic تحقیقات hydrographic را انجام داده و نمودارهای دریایی دو زبانه را تولید می کند
[ترجمه گوگل]دفتر هیدروگرافی تحقیقات هیدروگرافی انجام می دهد و نمودارهای دو زبانه دریایی را تولید می کند
[ترجمه گوگل]دفتر هیدروگرافی تحقیقات هیدروگرافی انجام می دهد و نمودارهای دو زبانه دریایی را تولید می کند
12. S410 Deepwater hydrographic and broadband echosounder has an enhanced hydrographic echosounder that supports single channel operation, and has a high ping rate of 20Hz at 15m.
[ترجمه ترگمان]S۴۱۰ Deepwater hydrographic و echosounder پهن باند وسیع hydrographic echosounder دارد که از عملیات کانال منفرد پشتیبانی می کند و در ۱۵ متر نرخ ping بالا ۲۰ Hz را دارد
[ترجمه گوگل]S410 اپوکوسوردر هیدروگرافی و پهنای باند Deepwater دارای یک اکواسرندر هیدروگرافی پیشرفته است که از عملیات تک کانال پشتیبانی می کند و دارای سرعت پینگ بالا 20Hz در 15m است
[ترجمه گوگل]S410 اپوکوسوردر هیدروگرافی و پهنای باند Deepwater دارای یک اکواسرندر هیدروگرافی پیشرفته است که از عملیات تک کانال پشتیبانی می کند و دارای سرعت پینگ بالا 20Hz در 15m است
13. Hydrographic and bathymetric data have been applied to review the dynamic regime and morphological evolution in recent years in the sandbar area of the Modaomen estuary.
[ترجمه ترگمان]داده های Hydrographic و bathymetric برای بررسی رژیم پویای و تکامل مورفولوژی در سال های اخیر در ناحیه sandbar دهانه Modaomen اعمال شده است
[ترجمه گوگل]داده های هیدروگرافی و باتیمتری به منظور بررسی رژیم پویا و تکامل مورفولوژیکی در سال های اخیر در ناحیه شن و ماسه رودخانه مدائن مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]داده های هیدروگرافی و باتیمتری به منظور بررسی رژیم پویا و تکامل مورفولوژیکی در سال های اخیر در ناحیه شن و ماسه رودخانه مدائن مورد استفاده قرار گرفته است
14. Adopting hydrographic cableways to measure hydrological data is an effective way in traditional hydrograph.
[ترجمه ترگمان]استفاده از hydrographic cableways برای اندازه گیری داده های هیدرولوژیکی یک روش موثر در hydrograph سنتی است
[ترجمه گوگل]تصویب خطوط هیدروگرافی برای اندازه گیری داده های هیدرولوژیکی یک روش موثر در هیدروگراف سنتی است
[ترجمه گوگل]تصویب خطوط هیدروگرافی برای اندازه گیری داده های هیدرولوژیکی یک روش موثر در هیدروگراف سنتی است
کلمات دیگر: