کلمه جو
صفحه اصلی

firth


معنی : مدخل، خلیج کوچک، خور، شعبه رود
معانی دیگر : شاخابه (شاخه ای از دریا که در خشکی پیشرفته است)

انگلیسی به فارسی

( estuary =) خور، مدخل


فست فود، مدخل، خلیج کوچک، خور، شعبه رود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: in Scotland, a very long, narrow inlet of the ocean; fjord.

• (scottish) narrow arm of the sea (also frith)

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] شاخابه
[آب و خاک] برگه ساحلی مصب

مترادف و متضاد

مدخل (اسم)
access, entry, portal, entrance, gateway, gate, entree, mouth, firth, estuary, foreword, ostium

خلیج کوچک (اسم)
bay, inlet, cove, firth, bight, frith

خور (اسم)
bay, inlet, cove, firth, estuary, gulf

شعبه رود (اسم)
firth, frith, distributary

جملات نمونه

1. The movie sees Burton psychoanalysing Firth to cure him of his depression.
[ترجمه ترگمان]این فیلم برتون psychoanalysing فرث را برای درمان افسردگی خود می بیند
[ترجمه گوگل]این فیلم Burton را روانکاوی می کند تا فریت را درمان کند

2. Captain Firth sat at the controls of the aircraft.
[ترجمه ترگمان]کاپیتان فرث در کنترل های هواپیما نشست
[ترجمه گوگل]کاپیتان فریت در کنترل هواپیماها نشسته بود

3. Control of Belhaven Brewery first went firth of the forth when Nasmu Virani bought it in 198
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Nasmu Virani آن را در ۱۹۸ مورد خرید، کنترل of Brewery اولین بار به فروش رفت
[ترجمه گوگل]کنترل Bewaven Brehaven برای اولین بار از چهارم به بعد هنگامی که Nasmu Virani آن را در سال 198 خریداری کرد

4. Then next, supper at the Savoy with Lionel Firth.
[ترجمه ترگمان]بعد، شام بعد از صرف شام در هتل ساووی با لایونل Firth
[ترجمه گوگل]بعدا، صبح بخیر با لیونل فریت شام بخور

5. As a result of reduced exploration activity, Moray Firth Service Company achieved a disappointing 173 rig days during the year.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه کاهش فعالیت اکتشاف، شرکت خدمات مورای ۱۷۳ روز در طول سال ۱۷۳ ضربه ناامید کننده به دست آورد
[ترجمه گوگل]در نتیجه کاهش فعالیت های اکتشافی، شرکت Moray Firth در طول سال به 173 روز ناامید کننده دست یافت

6. It capped off a phenomenal year for Firth, who won practically every award out there for playing George VI's attempts to overcome his stuttering before he assumes the throne of England.
[ترجمه ترگمان]آن سال یک سال استثنایی برای فرث بود که عملا هر جایزه را برای بازی با تلاش های جورج ششم برای غلبه بر لکنت، قبل از اینکه به تخت انگلستان برسد، برنده شد
[ترجمه گوگل]این یک سال پدیده ای برای فریث بود که تقریبا هر جایزه ای را از آن خود کرد تا تلاش های جرج VI برای غلبه بر لکنت خود را پیش از تسلط بر انگلیس بر عهده بگیرد

7. This is a screen saver of the actor, Firth.
[ترجمه ترگمان]این یک محافظ صفحه نمایش در فرث است
[ترجمه گوگل]این محافظ صفحه نمایش بازیگر، Firth است

8. Firth here seemed to suggest the creativity and diversity of linguistic idiosyncrasy in language use.
[ترجمه ترگمان]فرث در اینجا به نظر می رسد که خلاقیت و تنوع ویژگی های فردی را در استفاده از زبان پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]فریت در اینجا به نظر می رسد خلاقیت و تنوع شناسایی زبان شناسی را در استفاده از زبان نشان می دهد

9. A granite island of western Scotland in the Firth of Clyde. It is a resort area noted for its scenery and its hunting and fishing.
[ترجمه ترگمان]یک جزیره گرانیت در غرب اسکاتلند در خلیج عدن آن یک منطقه تفریحی است که به خاطر مناظر آن و شکار و ماهی گیری آن است
[ترجمه گوگل]یک جزیره گرانیتی از غرب اسکاتلند در فریت کلاید این یک منطقه رفت و آمد است که برای مناظر و شکار و ماهیگیری آن شناخته شده است

10. J. R. Firth:Each word when used in a new context is a new word.
[ترجمه ترگمان]جی آر فرث: هر کلمه ای که در یک زمینه جدید استفاده می شود یک لغت جدید است
[ترجمه گوگل]J R Firth: هر کلمه زمانی که در یک زمینه جدید استفاده می شود یک کلمه جدید است

11. Firth: Each word when used in a new context is a new word.
[ترجمه ترگمان]فرث: هر کلمه ای که در یک زمینه جدید استفاده می شود یک لغت جدید است
[ترجمه گوگل]فریت: هر کلمه زمانی که در یک زمینه جدید استفاده می شود یک کلمه جدید است

12. The hotel is situated on the sheltered shores of the Moray Firth.
[ترجمه ترگمان]این هتل در سواحل شمالی مصب مورای قرار دارد
[ترجمه گوگل]این هتل در سواحل پناهگاه موری فریت واقع شده است

13. It was when they decided to return to shore that a terrible storm unleashed itself in the Moray Firth.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که تصمیم گرفتند به ساحل بازگردند، طوفان مهیبی در مصب مورای به راه افتاد
[ترجمه گوگل]زمانی بود که آنها تصمیم گرفتند به ساحل بازگردند که طوفان وحشتناک خود را در Moray Firth بیرون رانده است

14. If I hadn't run away and made good, you'd never have been the father of Lady Firth.
[ترجمه ترگمان]اگر من فرار نکرده بودم و خوب شده بودم، تو هرگز پدر لیدی راسل نبودی
[ترجمه گوگل]اگر من فرار نکرده بودم و خوب کار میکردم، هرگز نباید پدر لیدی فرت بود


کلمات دیگر: