1. functional diseases
بیماری های عملکردی
2. i am hardly functional if i don't get enough sleep
اگر کم خوابی داشته باشم اصلا نمی توانم درست کار کنم.
3. the air conditioning system is not functional yet
دستگاه تهویه مطبوع هنوز به کار نیفتاده است.
4. furniture that is not only beautiful but also functional
مبلی که نه تنها زیباست بلکه قابل استفاده هم هست
5. The furniture is not fancy, just functional.
[ترجمه ترگمان] اثاثیه تجملی نیست، فقط در حال کاره
[ترجمه گوگل]این مبلمان فانتزی نیست، فقط کاربردی است
6. Bathrooms don't have to be purely functional.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجبور نیستند کاملا فعال باشند
[ترجمه گوگل]حمام ها نباید صرفا عملکردی باشند
7. The office was large and functional rather than welcoming.
[ترجمه تهمینه] اداره بیشتر بزرگ و کاربردی بود تا گرم و دلنشین
[ترجمه ترگمان]دفتر به جای استقبال، بزرگ و کاربردی بود
[ترجمه گوگل]دفتر بزرگ و کارکردی بود نه استقبال
8. I like objects to be both functional and aesthetically pleasing.
[ترجمه موسی] من دوست دارم اشیا هم کاربردی باشند و هم از نظر زیبایی خوشایند باشند.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم که اشیا هم عملکردی و هم مطبوع باشند
[ترجمه گوگل]من اشیا را دوست دارم که هر دو عملکردی و زیبایی داشته باشند
9. The mirror is functional yet decorative.
[ترجمه موسی] این آینه کاربردی و در عین حال تزئینی است.
[ترجمه ترگمان]آیینه هنوز تزیینی است
[ترجمه گوگل]آینه کاربردی اما تزئینی است
10. Is the central heating functional yet?
[ترجمه موسی] آیا سیستم گرمایش مرکزی هنوز کارایی دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا سیستم گرمایش مرکزی هنوز فعال است؟
[ترجمه گوگل]آیا گرمای مرکزی هنوز کار می کند؟
11. The two departments have slight functional differences.
[ترجمه ترگمان]این دو بخش دارای تفاوت های عملکردی جزئی هستند
[ترجمه گوگل]دو بخش تفاوت های عملکردی کمی دارند
12. The functional modernity of the computer struck a discordant note amid the elegant eighteenth-century furniture.
[ترجمه ترگمان]مدرنیته کارکردی رایانه، در میان اثاثیه لوکس قرن هجدهم، به یک یادداشت ناهنجاری برخورد کرد
[ترجمه گوگل]مدرنیته کارکردی کامپیوتر با توجه به مبلمان زیبای قرن هجدهم، یک یادداشت غافلگیر کننده به حساب می آید
13. Kitchen utensils should be attractive as well as functional.
[ترجمه ترگمان]وسایل آشپزخانه باید جذاب و کاربردی باشند
[ترجمه گوگل]وسایل آشپزخانه باید جذاب و کاربردی باشد
14. The chairs were comfortable, functional and free of ornamentation.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها راحت، کاربردی و عاری از زیور آلات بودند
[ترجمه گوگل]صندلی راحت، عملکردی و بدون تزئینات بود
15. These units played a key functional role in the military operation.
[ترجمه ترگمان]این واحدها نقشی کلیدی در عملیات ارتش ایفا کردند
[ترجمه گوگل]این واحدها نقش عملیاتی کلیدی در عملیات نظامی ایفا کردند