کلمه جو
صفحه اصلی

moor


معنی : دشت، زمین بایر، لنگر انداختن
معانی دیگر : عرب شمال افریقا (مسلمان و از تبار عرب و بربر)، رجوع شود به: heath، (کشتی) به اسکله بستن، به بویه ی مهار (mooring buoy) بستن، کران نشین کردن، اهل شمال افریقا، مسلمان

انگلیسی به فارسی

زمین بایر، دشت، لنگر انداختن، اهل شمال آفریقا، مسلمان


مور، زمین بایر، دشت، لنگر انداختن


انگلیسی به انگلیسی

• person of mixed berber and arab ancestry; moorish person, muslim from northwest africa
tie a boat, secure a boat; anchor a boat; secure with ropes
infertile or undeveloped land; swampy land; land reserved for hunting
a moor is a high area of open land covered mainly with rough grass and heather.
if a boat is moored, it is on the water but is attached to the land with a rope.
see also mooring.

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] باطلاق مرطوب تورب
[آب و خاک] مور

مترادف و متضاد

دشت (اسم)
desert, plain, field, moor, flat, champaign, pampas, pedogenesis, weald

زمین بایر (اسم)
moor, wasteland

لنگر انداختن (فعل)
anchor, moor, harbor, harbour

anchor, fasten securely


Synonyms: berth, catch, chain, dock, fix, lash, make fast, picket, secure, tether, tie, tie up


Antonyms: loose, push off, unhitch


جملات نمونه

1. the open moor
دشت هموار

2. The house stands on a bleak, windswept moor.
[ترجمه ترگمان]خانه در آن خلنگ زار، آشفته و دلگیر، می ایستد
[ترجمه گوگل]خانه بر روی یک تپه ای خفیف و باد خیز قرار دارد

3. Keep to the path parts of the moor are bog.
[ترجمه ترگمان]به قسمت های کوره راه خلنگ زار ادامه بدهید
[ترجمه گوگل]به قسمت مسیر مور نگاهی بیندازید

4. Keep to the track the moor is very boggy around here.
[ترجمه ترگمان]ادامه بده خلنگ زار این اطراف خیلی باتلاقی است
[ترجمه گوگل]به مسیری بروید که در آن مور بسیار جالب است

5. They pitched camp on the moor for the night.
[ترجمه ترگمان]شب را در خلنگ زار اردو زدند
[ترجمه گوگل]آنها برای شب در اردوگاه قدم زدند

6. The search party spread out over the moor.
[ترجمه ترگمان]گروه تجسس در خلنگ زار گسترده شد
[ترجمه گوگل]حزب جستجو بیش از موره گسترش یافته است

7. The route then heads west over Gerrick Moor.
[ترجمه ترگمان]در این هنگام راه به طرف غرب به سوی غرب بربر حرکت می کند
[ترجمه گوگل]مسیر سپس به سمت جریمت مور حرکت می کند

8. Thick cloud hung over the moor.
[ترجمه ترگمان]ابری غلیظ بر خلنگ زار آویخته بود
[ترجمه گوگل]ابرهای ضخیم روی مور آویزان شده اند

9. I decided to moor near some tourist boats.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفتم به خلنگ زار نزدیک چند تا قایق توریستی بروم
[ترجمه گوگل]من تصمیم گرفتم در نزدیکی برخی از قایق های توریستی قدم بردارم

10. Then on we walked, over heather moor land now.
[ترجمه ترگمان]بعد، روی زمین خلنگ زار قدم زدیم
[ترجمه گوگل]سپس ما در حال رفتن به سرزمین موره سرخ شدیم

11. A moor hen's nest floating away on a swollen tyke told a sad story.
[ترجمه ترگمان]یک لانه مرغی که باد کرده بود روی یک tyke ورم کرده بود و داستان غم انگیزی را تعریف می کرد
[ترجمه گوگل]یک لانه مورچه مورچه ای که در یک تورم تحریک شده است، به یک داستان غم انگیز گفت

12. Five years later came the Dinsdale Moor Iron Works, but these were troubled times for heavy industry.
[ترجمه ترگمان]پنج سال بعد، Dinsdale مور کار آهن را آغاز کرد، اما این بار برای صنایع سنگین بار مشکل بود
[ترجمه گوگل]پنج سال بعد کار آهنین Dinsdale Moor آمد، اما این زمان برای صنعت سنگین مشکل بود

13. As to Broughton moor, we shall do all that we can to take environmental considerations into account.
[ترجمه ترگمان]اما در مورد Broughton خلنگ زار ما هر کاری از دستمان بربیاید انجام می دهیم تا مسائل محیطی را به حساب بیاوریم
[ترجمه گوگل]با توجه به Broughton Moor، ما باید همه کارهایی را که می توانیم انجام دهیم تا به اهداف محیط زیستی برسیم

14. Why were you on the Moor alone?
[ترجمه ترگمان]چرا شما روی مور مور تنها بودید؟
[ترجمه گوگل]چرا تو تنها در مور بودی؟

15. You can moor just about anywhere the bank will take an iron peg or where a mooring ring is available.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید تنها در هر نقطه از ساحل یک میخ آهنی بردارید و یا یک حلقه طناب در آن وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]شما می توانید تقریبا در هر کجا که در آن بانک به یک پایه آهن یا جایی که یک حلقه مورینگ در دسترس است متلاشی شود

پیشنهاد کاربران

دشت

The ship is now permanently moored in Buenos Aires
لنگر انداختن دائمی در Buenos Aires

moor ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: دولنگراندازی
تعریف: روشی برای مهار شناور که در آن دست کم دو لنگر به آب انداخته می شود


کلمات دیگر: