کلمه جو
صفحه اصلی

direct evidence

انگلیسی به فارسی

شواهد مستقیم


انگلیسی به انگلیسی

• testimony of a witness concerning the fact to be proved (as opposed to circumstantial evidence)

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] شواهد مستقیم

جملات نمونه

1. He found no direct evidence to identify a leaker.
[ترجمه ترگمان]او هیچ مدرک مستقیمی برای شناسایی افشاگر پیدا نکرده است
[ترجمه گوگل]او هیچ مدرک مستقیم برای شناسایی لکنت پیدا نکرد

2. Lawyers reiterated that there was no direct evidence against Mr Evans.
[ترجمه ترگمان]وکلا تاکید کردند که هیچ مدرک مستقیمی علیه آقای Evans وجود ندارد
[ترجمه گوگل]وکلا مدعی شدند که شواهد مستقیم علیه آقای ایوانز وجود ندارد

3. There is no direct evidence of the prion hypothesis.
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرک مستقیمی از فرضیه prion وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ شواهد مستقیم از فرضیه پریون وجود ندارد

4. This is so even when there is no direct evidence that the male organ was seen by a witness.
[ترجمه ترگمان]به همین جهت است که هیچ مدرک مستقیمی وجود ندارد که آلت مردانه توسط یک شاهد دیده شود
[ترجمه گوگل]این حتی زمانی است که هیچ مدرکی مستقیم وجود ندارد که ارگان مرد توسط شاهد دیده شود

5. Accounting reports measure profit and therefore provide direct evidence as to the organization's performance in a year.
[ترجمه ترگمان]گزارش ها حسابداری سود را اندازه گیری می کنند و بنابراین شواهد مستقیمی را نسبت به عملکرد سازمان در یک سال ارایه می دهند
[ترجمه گوگل]حسابداری گزارش سودمندی را اندازه می گیرد و از این رو شواهد مستقیم در مورد عملکرد سازمان را در یک سال ارائه می دهد

6. Bell, however, offers no direct evidence to substantiate the claim that there has been a shift in demand to services.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بل هیچ مدرک مستقیمی برای اثبات این ادعا که یک تغییر در تقاضا برای خدمات وجود داشته است، ارائه نمی دهد
[ترجمه گوگل]بل، با این حال، هیچ مدرک مستقیم برای اثبات ادعا که تغییر در تقاضا به خدمات وجود دارد، ارائه نمی دهد

7. Now the same team has more direct evidence.
[ترجمه ترگمان]اکنون همان تیم شواهد مستقیمی دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همان تیم شواهد مستقیمتری دارد

8. We have no direct evidence of how they achieved flight but the living silverfish provides a clue.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ مدرک مستقیمی از نحوه دستیابی آن ها نداریم اما the زنده یک سرنخ را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]ما هیچ مدرکی مستقیم از اینکه آنها پرواز را به دست آوردند وجود ندارد، اما ماهی قرمز زندگی می کند سرنخ

9. But he has no direct evidence of the frame-up.
[ترجمه ترگمان]اما او هیچ مدرک مستقیمی از کادر ندارد
[ترجمه گوگل]اما او هیچ شواهد مستقیم از چارچوب ندارد

10. Unfortunately, attractive as such mechanisms are, direct evidence for their involvement is very weak.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، به عنوان چنین سازوکارهایی، شواهد مستقیم برای مشارکت آن ها بسیار ضعیف است
[ترجمه گوگل]متاسفانه، به عنوان مکانیزم جذاب، شواهد مستقیم برای دخالت آنها بسیار ضعیف است

11. Nevertheless, direct evidence implicating IRF-1 as the critical target gene in 5q deletions remains sparse.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، شواهد مستقیم دلالت بر irf - ۱ به عنوان ژن هدف مهم در ۵ q باقی می ماند
[ترجمه گوگل]با این وجود، شواهد مستقیم که IRF-1 را به عنوان ژن هدف حیاتی در حذف 5q حذف می کند، هنوز کم است

12. We have recently produced direct evidence supporting the possibility of amplification of the birth weight-blood pressure relation in childhood.
[ترجمه ترگمان]ما به تازگی شواهدی را در حمایت از امکان تقویت رابطه فشار خون - خون در دوران کودکی تولید کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما اخیرا شواهد مستقیم را برای حمایت از احتمال تقویت رابطه فشار خون هنگام تولد در دوران کودکی تولید کرده ایم

13. This new instrument found the first direct evidence of solid matter surrounding stars other than our Sun.
[ترجمه ترگمان]این ابزار جدید اولین مدرک مستقیم ماده جامد را در اطراف ستارگان به غیر از خورشید پیدا کرد
[ترجمه گوگل]این ابزار جدید نخستین شواهد مستقلی را درباره ماده جامد ستارگان غیر از خورشید ما یافت

14. There is indeed direct evidence that mechanical stress can generate intracellular signals that regulate gene expression.
[ترجمه ترگمان]در واقع شواهد مستقیمی وجود دارد که استرس مکانیکی می تواند سیگنال های درون سلولی را تولید کند که بیان ژن را تنظیم کند
[ترجمه گوگل]در واقع شواهد مستقیم وجود دارد که استرس مکانیکی می تواند سیگنال های داخل سلولی ایجاد کند که بیان ژن را تنظیم می کنند

15. This result was the first direct evidence of the decelerating epoch.
[ترجمه ترگمان]این نتیجه نخستین نشانه های مستقیم عصر decelerating بود
[ترجمه گوگل]این نتیجه اولین شواهد مستقلی درمورد روند افتتاحیه بود


کلمات دیگر: