تخفیف در قیمت به کسانی که پول نقد می پردازند
cash discount
تخفیف در قیمت به کسانی که پول نقد می پردازند
انگلیسی به فارسی
تخفیف در قیمت به کسانی که پول نقد میپردازند
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a discount on merchandise given in exchange for payment within a stipulated period, or the amount or percentage of the discount.
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] تخفیف نقدی فروش
[ریاضیات] تخفیف نقدی
[ریاضیات] تخفیف نقدی
جملات نمونه
1. We offer a 5% cash discount for prompt payment.
[ترجمه ترگمان]ما برای پرداخت فوری ۵ درصد تخفیف نقدی پیشنهاد می کنیم
[ترجمه گوگل]ما تخفیف 5٪ تخفیف برای پرداخت سریع ارائه می دهیم
[ترجمه گوگل]ما تخفیف 5٪ تخفیف برای پرداخت سریع ارائه می دهیم
2. It is shown on invoices only. Cash discount is an allowance off a debt given to encourage prompt payment.
[ترجمه ترگمان]این تنها بر روی فاکتورها نشان داده شده است تخفیف نقدی، تخفیف بدهی است که به تشویق پرداخت فوری داده می شود
[ترجمه گوگل]این فقط در فاکتورها نشان داده شده است تخفیف نقدی یک ضمانت از بدهی است که برای تشویق سریع پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]این فقط در فاکتورها نشان داده شده است تخفیف نقدی یک ضمانت از بدهی است که برای تشویق سریع پرداخت می شود
3. A note on discount Cash discounts A supplier may offer a cash discount to a retailer who settles his account promptly.
[ترجمه ترگمان]یادداشتی برای تخفیف تخفیف نقد به عنوان یک تامین کننده ممکن است تخفیف نقدی به خرده فروش تقدیم کند که حساب خود را به سرعت حل کند
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید در تخفیف تخفیف های تخفیف تخفیف تخفیف های نقدی یک تامین کننده ممکن است تخفیف نقدی را به یک خرده فروش که سریع حساب خود را پرداخت می کند ارائه دهد
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید در تخفیف تخفیف های تخفیف تخفیف تخفیف های نقدی یک تامین کننده ممکن است تخفیف نقدی را به یک خرده فروش که سریع حساب خود را پرداخت می کند ارائه دهد
4. Cash discount is an allowance off a debt given to encourage prompt payment.
[ترجمه ترگمان]تخفیف نقدی، تخفیف بدهی است که به تشویق پرداخت فوری داده می شود
[ترجمه گوگل]تخفیف نقدی یک ضمانت از بدهی است که برای تشویق سریع پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]تخفیف نقدی یک ضمانت از بدهی است که برای تشویق سریع پرداخت می شود
5. Sometimes companies offer a cash discount (also called a sales discount) to encourage early payment by the customer and sales can be recorded at its gross amount or net of allowed discount amount.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات شرکت ها تخفیف نقدی پیشنهاد می کنند (همچنین تخفیف فروش نامیده می شوند)تا پرداخت اولیه توسط مشتری را تشویق کند و فروش را می توان با مقدار خالص یا خالص مقدار تخفیف مجاز ثبت کرد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شرکت ها تخفیف نقدی (همچنین تخفیف فروش نامیده می شوند) برای تشویق مشتریان به پرداخت اولیه پرداخت می کنند و فروش را می توان در مقدار ناخالص آن یا بدون تخفیف مجاز ثبت کرد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شرکت ها تخفیف نقدی (همچنین تخفیف فروش نامیده می شوند) برای تشویق مشتریان به پرداخت اولیه پرداخت می کنند و فروش را می توان در مقدار ناخالص آن یا بدون تخفیف مجاز ثبت کرد
6. When customers pay cash immediately, they receive a cash discount price.
[ترجمه ترگمان]زمانی که مشتریان فورا پول نقد پرداخت می کنند، قیمت تخفیف نقدی دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مشتریان بلافاصله نقدی پرداخت می کنند، یک تخفیف نقدی دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که مشتریان بلافاصله نقدی پرداخت می کنند، یک تخفیف نقدی دریافت می کنند
7. Commercial discount, which is similar to cash discount in nature, should also be processed and adjusted in the same way.
[ترجمه ترگمان]تخفیف تجاری که مشابه تخفیف نقدی در طبیعت است نیز باید پردازش شود و به همان روش تنظیم شود
[ترجمه گوگل]تخفیف تجاری، که مشابه تخفیف نقدی در طبیعت است، نیز باید به همان شیوه پردازش و تنظیم شود
[ترجمه گوگل]تخفیف تجاری، که مشابه تخفیف نقدی در طبیعت است، نیز باید به همان شیوه پردازش و تنظیم شود
8. In addition to the cash discount, the dealer can be given 2 - year free maintenance.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تخفیف نقدی، دیلر می تواند ۲ سال نگهداری رایگان داده شود
[ترجمه گوگل]علاوه بر تخفیف نقدی، فروشنده می تواند 2 سال خدمات نگهداری رایگان ارائه دهد
[ترجمه گوگل]علاوه بر تخفیف نقدی، فروشنده می تواند 2 سال خدمات نگهداری رایگان ارائه دهد
9. HK $ 50 cash discount when spending HK $ 300 or more.
[ترجمه ترگمان]تخفیف ۵۰ دلاری تخفیف در زمانی که بیش از ۳۰۰ دلار یا بیشتر هزینه داشته باشد
[ترجمه گوگل]HK $ 50 تخفیف تخفیف در هنگام پرداخت HK $ 300 یا بیشتر
[ترجمه گوگل]HK $ 50 تخفیف تخفیف در هنگام پرداخت HK $ 300 یا بیشتر
10. We allow a cash discount of 20 % on payments made within ten days.
[ترجمه ترگمان]ما اجازه کاهش ۲۰ % پول پرداختی را در عرض ده روز به ما می دهیم
[ترجمه گوگل]ما اجازه می دهیم تخفیف نقدی 20٪ در پرداخت های انجام شده در ظرف ده روز
[ترجمه گوگل]ما اجازه می دهیم تخفیف نقدی 20٪ در پرداخت های انجام شده در ظرف ده روز
11. We only allow a cash discount on payments made within ten days of date of invoice.
[ترجمه ترگمان]ما فقط به یک تخفیف پول نقد در پرداخت ۱۰ روز از موعد پرداخت اجازه می دهیم
[ترجمه گوگل]ما فقط تخفیف نقدی را در پرداخت های انجام شده ظرف ده روز از تاریخ صورت حساب مجاز می کنیم
[ترجمه گوگل]ما فقط تخفیف نقدی را در پرداخت های انجام شده ظرف ده روز از تاریخ صورت حساب مجاز می کنیم
12. Our terms are 3 % cash discount, only within ten days of date of invoice.
[ترجمه ترگمان]شرایط ما ۳ درصد تخفیف نقدی است، تنها در ده روز از تاریخ فاکتور
[ترجمه گوگل]شرایط ما تخفیف 3٪ تخفیف نقدی است، فقط ظرف ده روز از تاریخ فاکتور
[ترجمه گوگل]شرایط ما تخفیف 3٪ تخفیف نقدی است، فقط ظرف ده روز از تاریخ فاکتور
13. Our terms, as our invoice cash discount, only within ten days of date of invoice.
[ترجمه ترگمان]عبارات ما، به عنوان تخفیف در فاکتور، تنها ظرف ده روز از تاریخ فاکتور
[ترجمه گوگل]شرایط ما، به عنوان تخفیف نقدی تخفیف فاکتور ما، فقط ظرف ده روز از تاریخ فاکتور
[ترجمه گوگل]شرایط ما، به عنوان تخفیف نقدی تخفیف فاکتور ما، فقط ظرف ده روز از تاریخ فاکتور
14. A two-part term policy (also known as a cash discount policy) has three clauses: (i) discount percentage, (ii) discount period, and (iii) net date.
[ترجمه ترگمان]یک سیاست دو بخشی (که به عنوان یک سیاست تخفیف نقدی شناخته می شود)دارای سه بند است: (۱)درصد تخفیف، (۲)دوره تخفیف، و (ج)تاریخ خالص
[ترجمه گوگل]سیاست دو جانبه (همچنین به عنوان سیاست تخفیف نقدی شناخته شده) دارای سه جزء (i) درصد تخفیف، (ii) دوره تخفیف و (iii) تاریخ خالص
[ترجمه گوگل]سیاست دو جانبه (همچنین به عنوان سیاست تخفیف نقدی شناخته شده) دارای سه جزء (i) درصد تخفیف، (ii) دوره تخفیف و (iii) تاریخ خالص
پیشنهاد کاربران
جم بدن به من
کلمات دیگر: