کلمه جو
صفحه اصلی

equity capital


(دارایی یا وجوه سرمایه گذاری شده از سوی صاحبان شرکت) سرمایه ی سهامداران

انگلیسی به فارسی

(دارایی یا وجوه سرمایه‌گذاری‌شده از سوی صاحبان شرکت) سرمایه‌ی سهامداران


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: money contributed to a business by the owners.

• (economics) total financial means of a company (such as paid stocks, profits, capital funds, etc.)

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] سرمایه سهامداران
[حقوق] سرمایه سهامداران
[ریاضیات] سرمایه ی سهامداران، حقوق صاحبان سهام

مترادف و متضاد

money raised by the owners of a business


Synonyms: risk capital, venture capital, working capital


جملات نمونه

1. Its required return on equity capital is 15 percent.
[ترجمه ترگمان]بازده مورد نیاز آن در سرمایه سهامداران ۱۵ درصد است
[ترجمه گوگل]بازده مورد نیاز خود را بر سرمایه 15 درصد است

2. Equity Capital is available in amounts from £100,000 and normally consists of a mix of preference share capital and ordinary equity.
[ترجمه ترگمان]سرمایه سهامداران در مقادیر از ۱۰۰۰۰۰ پوند در دسترس است و به طور معمول متشکل از ترکیبی از سرمایه سهم ترجیحی و دارایی خالص است
[ترجمه گوگل]سرمایه سهام در مقادیری از 100،000 پوند در دسترس است و به طور معمول شامل ترکیبی از سهم حقوقی سهام و سهام عادی است

3. The equity comparison operates by comparing the equity capital issued as consideration by the purchaser to that previously in issue.
[ترجمه ترگمان]مقایسه سرمایه با مقایسه سرمایه سهامداران انجام می شود که به عنوان بررسی توسط خریدار برای این موضوع مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]مقایسه سهام با مقایسه سرمایه سرمایه صادر شده به عنوان در نظر گرفته شده توسط خریدار به آنچه قبلا در موضوع مورد بررسی قرار گرفته است، عمل می کند

4. These companies have very high demands for equity capital to finance their growth and generally pay no dividends or very low dividends.
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها تقاضاهای بسیار بالایی برای سرمایه سهامداران برای تامین مالی رشد خود دارند و به طور کلی هیچ سود سهام یا سود کم ندارند
[ترجمه گوگل]این شرکتها تقاضای بسیار بالایی برای سرمایه گذاری دارند تا بتوانند رشد خود را تامین کنند و به طور کلی هیچ سود سهام یا سود خالصی را پرداخت نمی کنند

5. He prefers to borrow rather than raise outside equity capital and thus dilute control.
[ترجمه ترگمان]او ترجیح می دهد به جای بالا بردن سرمایه سهامداران خارجی و در نتیجه کنترل رقیق، قرض بگیرد
[ترجمه گوگل]او ترجیح می دهد تا قرض گرفتن را به جای آوردن سرمایه خارجی سرمایه و در نتیجه کنترل را ریخت

6. They may wish to raise additional equity capital but want to retain voting control.
[ترجمه ترگمان]آن ها ممکن است بخواهند سرمایه سهامداران اضافی را افزایش دهند اما می خواهند کنترل رای را حفظ کنند
[ترجمه گوگل]آنها ممکن است مایل به جمع آوری سهام سرمایه اضافی باشند اما می خواهند کنترل رای گیری را حفظ کنند

7. Stock investment refers to the equity capital owned by a domestic investing entity in its overseas branches, or the stocks in its overseas subsidiary companies or affiliated companies.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاری سهام به سرمایه سهامداران متعلق به یک نهاد سرمایه گذاری داخلی در شعب خارجی خود و یا سهام در شرکت های تابعه خارجی یا شرکت های وابسته به آن اشاره دارد
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاری سهام به سرمایه ای متعلق به نهادهای سرمایه گذاری داخلی در شعبه های خارجی آن یا سهام در شرکت های تابعه خارجی یا شرکت های وابسته خود اشاره دارد

8. Equity capital is sometimes used as a synonym for stockholders' equity .
[ترجمه ترگمان]سرمایه سرمایه گاهی به عنوان synonym برای سهامداران سهامداران مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]سرمایه سرمایه گاهی بعنوان مترادف برای صاحب سهامدار استفاده می شود

9. Due to several highly profitable years, ICBC reported equity capital (assets net liabilities) of 822 billion yuan ($125 billion) at the end of 20
[ترجمه ترگمان]ICBC به خاطر چندین سال بسیار سودآور، سرمایه سهامداران (بدهی های خالص دارایی ها)از ۸۲۲ میلیارد یوآن (۱۲۵ میلیارد دلار)در پایان ۲۰ سال را گزارش کرده است
[ترجمه گوگل]با توجه به چند سال بسیار سودآور، ICBC در پایان 20 سالگی سهام خود را (دارایی های خالص دارایی) 822 میلیارد یوان (125 میلیارد دلار) گزارش داد

10. The Share Options and all outstanding shares of equity capital of the Company have been duly authorized by all necessary shareholder and other corporate action.
[ترجمه ترگمان]گزینه های سهام و همه سهام برجسته سرمایه سهامداران شرکت توسط همه سهامداران ضروری و دیگر اقدامات شرکت مجاز شده است
[ترجمه گوگل]گزینه های اشتراک و تمام سهام برجسته سرمایه شرکت شرکت توسط تمام سهامداران لازم و دیگر اقدامات شرکت های سهامی خاص مجاز است

11. First, equity capital must be increased.
[ترجمه ترگمان]اول، سرمایه سهامداران باید افزایش یابد
[ترجمه گوگل]ابتدا سرمایه باید افزایش یابد

12. Contemporary enterprise capitals cover the equity capital and the debt capital.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران معاصر سرمایه سهامداران و سرمایه بدهی را تحت پوشش قرار می دهند
[ترجمه گوگل]پایتخت های سرمایه گذاری معاصر سرمایه سرمایه گذاری و سرمایه داری را پوشش می دهند

13. Equity capital that is not quoted on a public exchange.
[ترجمه ترگمان]سرمایه سرمایه که در بورس عمومی نقل نشده است
[ترجمه گوگل]سرمایه سهامی که در یک بورس عمومی نقل نشده است

14. When their reinvestment rate on the added equity capital was 12 percent while interest rates generally were around 4 percent, investors became very happy - and, of course, they paid happy prices.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که نرخ بهره آن ها در سرمایه سهام افزوده ۱۲ درصد بود در حالی که نرخ بهره به طور کلی حدود ۴ درصد بود، سرمایه گذاران بسیار خوشحال شدند - و البته آن ها بهای شادی پرداخت کردند
[ترجمه گوگل]هنگامی که نرخ سرمایه گذاری دوباره خود را در سرمایه متعلق به سهام 12 درصد بود در حالی که نرخ بهره معمولا 4 درصد بود، سرمایه گذاران بسیار خوشحال بودند - و البته، آنها قیمت های شاد را پرداخت کردند

پیشنهاد کاربران

سرمایه سهامداران
به عبارتی آورده خود سهامداران اصلی و بنیانگذار شرکت قبل از جذب سرمایه از خارج شرکت

سرمایه سهمی

equity capital ( اقتصاد )
واژه مصوب: سرمایة سهمی
تعریف: در مباحث مالی و بهابازار، بخشی از سرمایه یک کسب وکار که با فروش سهام تأمین می شود


کلمات دیگر: