رجوع شود به: loanword
borrowing
رجوع شود به: loanword
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: loanword
انگلیسی به انگلیسی
• receiving as a loan, getting the temporary use of
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] استقراض
[نساجی] استقراض - وام گیری
[نساجی] استقراض - وام گیری
مترادف و متضاد
appropriating
Synonyms: renting, accepting a loan, financing
Antonyms: loaning
جملات نمونه
1. he has fallen into the habit of borrowing money
او به پول قرض کردن خو گرفته است.
2. He who likes borrowing dislikes paying.
[ترجمه No one] کسی که پول قرض میگیرد، دوس ندارد پس بدهد
[ترجمه ترگمان]کسی که دوست داره قرض گرفتن رو دوست داشته باشه[ترجمه گوگل]کسی که تمایلی به پرداخت نکردن پول دارد
3. He that goes a borrowing, goes a sorrowing.
[ترجمه ترگمان]او قرض می گیرد، غمگین می شود
[ترجمه گوگل]کسی که قرض می گیرد، غمگین می شود
[ترجمه گوگل]کسی که قرض می گیرد، غمگین می شود
4. Borrowing dulls the edge of husbandry.
[ترجمه ترگمان]قرض کردن لبه کشاورزی را تسکین می دهد
[ترجمه گوگل]وام گرفتن از لبه پرورش دام می شود
[ترجمه گوگل]وام گرفتن از لبه پرورش دام می شود
5. The high cost of borrowing is inhibiting investment by industry in new equipment.
[ترجمه ترگمان]هزینه بالای قرض گرفتن مانع سرمایه گذاری با صنعت در تجهیزات جدید می شود
[ترجمه گوگل]هزینه بالای قرض گرفتن سرمایه گذاری توسط صنعت در تجهیزات جدید را مهار می کند
[ترجمه گوگل]هزینه بالای قرض گرفتن سرمایه گذاری توسط صنعت در تجهیزات جدید را مهار می کند
6. Public borrowing has to be increased.
[ترجمه ترگمان]قرض گرفتن عمومی باید افزایش یابد
[ترجمه گوگل]وام عمومی باید افزایش یابد
[ترجمه گوگل]وام عمومی باید افزایش یابد
7. The cost of borrowing has been excluded from the inflation figures.
[ترجمه ترگمان]هزینه قرض گرفتن از ارقام تورم حذف شده است
[ترجمه گوگل]هزینه های قرض گرفتن از آمار تورم محروم است
[ترجمه گوگل]هزینه های قرض گرفتن از آمار تورم محروم است
8. When she started borrowing my clothes without asking, I had to put my foot down.
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع کرد به قرض گرفتن لباس هایم بدون پرسیدن، مجبور شدم پایم را پایین بگذارم
[ترجمه گوگل]وقتی که او بدون اینکه بپرسد لباس من را گرفت، من مجبور شدم پا را پایین بیاورم
[ترجمه گوگل]وقتی که او بدون اینکه بپرسد لباس من را گرفت، من مجبور شدم پا را پایین بیاورم
9. I scraped by borrowing from my relations until my next check arrived.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که چک بعدی من رسید از relations قرض گرفتم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که بررسی بعدی من رخ ندهد، از روابط من قرض گرفتم
[ترجمه گوگل]تا زمانی که بررسی بعدی من رخ ندهد، از روابط من قرض گرفتم
10. We have allowed spending and borrowing to rise in this recession.
[ترجمه ترگمان]ما به خرج کردن و قرض گرفتن در این رکود اقتصادی اجازه داده ایم
[ترجمه گوگل]ما اجازه داده ایم که در این رکود، هزینه ها و وام ها را افزایش دهیم
[ترجمه گوگل]ما اجازه داده ایم که در این رکود، هزینه ها و وام ها را افزایش دهیم
11. He lives a parasitic existence, borrowing money from his friends.
[ترجمه ترگمان]او وجود انگلی را زندگی می کند و از دوستانش قرض می گیرد
[ترجمه گوگل]او یک موجود انگلی زندگی می کند و از دوستانش پول می گیرد
[ترجمه گوگل]او یک موجود انگلی زندگی می کند و از دوستانش پول می گیرد
12. The public sector borrowing requirement is expected to rise.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که میزان وام گرفتن در بخش دولتی افزایش یابد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که میزان بدهی بخش دولتی افزایش یابد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که میزان بدهی بخش دولتی افزایش یابد
13. They are borrowing just to stay afloat, not for investment.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط برای شناور ماندن قرض می گیرند، نه برای سرمایه گذاری
[ترجمه گوگل]آنها فقط برای ماندن در امان هستند، نه برای سرمایه گذاری
[ترجمه گوگل]آنها فقط برای ماندن در امان هستند، نه برای سرمایه گذاری
14. The government has reduced the cost of borrowing in a bid to get the economy moving again.
[ترجمه ترگمان]دولت هزینه قرض گرفتن را کاهش داده است تا اقتصاد دوباره حرکت کند
[ترجمه گوگل]دولت برای پرداختن به اقتصاد در حال حرکت دوباره تلاش می کند
[ترجمه گوگل]دولت برای پرداختن به اقتصاد در حال حرکت دوباره تلاش می کند
پیشنهاد کاربران
إستقراض
قرض گرفتن
وام گرفتن
- نوعی فرآیند ِ ساخت واژه ( word formation ) که در آن کلمات از یک زبان وارد زبان دیگری میشود.
- قرض کردن یه واژه از زبان دیگر
کلمات:
Lilac ( بنفشه )
khaki ( خاکی )
caravan ( کاروان )
و بسیاری از کلمات دیگر که از زبان فارسی وارد زبان انگلیسی شده و بسیاری از کلمات از زبانهای دیگر وارد زبان فارسی شده اند.
- قرض کردن یه واژه از زبان دیگر
کلمات:
Lilac ( بنفشه )
khaki ( خاکی )
caravan ( کاروان )
و بسیاری از کلمات دیگر که از زبان فارسی وارد زبان انگلیسی شده و بسیاری از کلمات از زبانهای دیگر وارد زبان فارسی شده اند.
اقتباس
borrowing ( زبانشناسی )
واژه مصوب: وامگیری
تعریف: فرایندی که در آن یک واژه یا ساخت یا عنصری صرفی از یک زبان وارد زبانی دیگر می شود
واژه مصوب: وامگیری
تعریف: فرایندی که در آن یک واژه یا ساخت یا عنصری صرفی از یک زبان وارد زبانی دیگر می شود
کلمات دیگر: