دارایی، موجودی ودارایی مرده یاورشکسته، دارایی قردار
assets
دارایی، موجودی ودارایی مرده یاورشکسته، دارایی قردار
انگلیسی به فارسی
دارایی های، دارایی، ممر عایدی، خواست، چیز با ارزش و مفید
انگلیسی به انگلیسی
• (accounting) entries on a balance sheet showing tangible and intangible properties and claims against others that can be applied to cover the financial obligations of a business or of a person; complete property that a person owns
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] دارائیها
[حقوق] دارایی
[ریاضیات] دارایی، ترکه ها، دارایی ها، موجودی ها
[حقوق] دارایی
[ریاضیات] دارایی، ترکه ها، دارایی ها، موجودی ها
جملات نمونه
1. assets and liabilities
بستانکاری و بدهکاری
2. assets and liabilities
(حسابداری و غیره) دارایی ها و بدهی ها
3. cash assets
دارایی های نقدی
4. disposable assets
دارایی های در دسترس
5. fluid assets
موجودی های نقد
6. liquid assets
دارایی های نقد
7. realized assets
اموال نقد شده
8. tangible assets
دارایی های مشهود (تنمند)
9. a company's assets
دارایی شرکت
10. the company's assets were frozen
دارایی شرکت مسدود شد.
11. most of his assets were in gold
بیشتر دارایی او به صورت طلا بود.
12. the company's invisible assets
دارایی های اعلام نشده ی شرکت
13. we liquidated the firm's assets and paid its debts
دارایی های موسسه را نقد کردیم و قروض آن را پرداختیم.
14. heavy debts forced javad to capitalize his assets
بدهی زیاد جواد را مجبور کرد که دارایی خود را تبدیل به پول کند.
15. he laid claim to half of the company's assets
او خواستار نیمی از دارایی شرکت شد.
16. The bank had sufficient liquid assets to continue operations.
[ترجمه علی مرادی] بانک دارایی های نقدشونده کافی برای ادامه عملیات رو داشت.
[ترجمه ترگمان]بانک دارای دارایی های مایع کافی برای ادامه عملیات ها بود[ترجمه گوگل]این بانک دارایی های مایع کافی برای ادامه عملیات داشت
17. He transferred all his assets into his wife's name.
[ترجمه ترگمان]تمام دارایی هاش رو به اسم همسرش منتقل کرده
[ترجمه گوگل]او تمام دارایی های خود را به نام همسرش منتقل کرد
[ترجمه گوگل]او تمام دارایی های خود را به نام همسرش منتقل کرد
18. The tourist industry requires that the country's cultural assets be made more accessible.
[ترجمه ترگمان]صنعت گردشگری نیازمند این است که دارایی های فرهنگی کشور به صورت بیشتری در دسترس قرار گیرد
[ترجمه گوگل]صنعت گردشگری مستلزم آن است که دارایی های فرهنگی کشور قابل دسترس تر باشد
[ترجمه گوگل]صنعت گردشگری مستلزم آن است که دارایی های فرهنگی کشور قابل دسترس تر باشد
19. Under these laws, he said, Mr. Rice's assets could have been frozen.
[ترجمه ترگمان]او گفت: تحت این قوانین، دارایی اقای رایس کاملا مسدود شده بود
[ترجمه گوگل]وی گفت که طبق این قوانین، دارایی های آقای رایس ممکن است منجمد شده باشد
[ترجمه گوگل]وی گفت که طبق این قوانین، دارایی های آقای رایس ممکن است منجمد شده باشد
20. The firm defaulted on its debt and its assets were seized.
[ترجمه ترگمان]شرکت به پرداخت بدهی خود پرداخت و دارایی های آن توقیف شد
[ترجمه گوگل]این شرکت از بدهی خود عقبنشینی کرد و دارایی های آن را دستگیر کردند
[ترجمه گوگل]این شرکت از بدهی خود عقبنشینی کرد و دارایی های آن را دستگیر کردند
21. The business failed because its assets were not so great as its liabilities.
[ترجمه ترگمان]این کسب وکار به این دلیل شکست خورد که دارایی های آن به اندازه بدهی های آن بزرگ نبودند
[ترجمه گوگل]کسب و کار ناکام ماند زیرا دارایی های آن به اندازه تعهدات آن نیست
[ترجمه گوگل]کسب و کار ناکام ماند زیرا دارایی های آن به اندازه تعهدات آن نیست
پیشنهاد کاربران
دارایی ها
منابع
نفوذ کردن
موجودی
داده ها ( دارایی های ) موجود
assets ( اقتصاد )
واژه مصوب: دارایی ها
تعریف: مجموع ارزش واقعی و مالی کل مایملک
واژه مصوب: دارایی ها
تعریف: مجموع ارزش واقعی و مالی کل مایملک
کلمات دیگر: