کلمه جو
صفحه اصلی

durable goods


(کالاهایی که برای مدت نسبتا درازی دوام می آورند مانند ماشین آلات و یخچال و مبل در مقایسه با کفش یا مواد خوراکی) کالاهای مانا، کالاهای پایدار، کالاهای بادوام، کالاهای پایا، کالای بادوام یا فاسد نشدنی، کالاهای دیرپای

انگلیسی به فارسی

کالای بادوام یا فاسد‌نشدنی، کالاهای دیرپای


کالاهای بادوام، کالای بادوام یا فاسد نشدنی، کالاهای دیرپای


انگلیسی به انگلیسی

• consumer goods that are used regularly over a long period of time (automobiles, refrigerators, etc.)

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] کالاهای با دوام

مترادف و متضاد

products that are made to last a long time


Synonyms: consumer durables, consumer goods, durables, hard goods


جملات نمونه

1. Durable goods, food processing and textiles, much of it for export, led the manufacturing sector.
[ترجمه ترگمان]کالاهای Durable، فرآوری مواد غذایی و منسوجات، بیشتر آن برای صادرات، به بخش تولید منجر شد
[ترجمه گوگل]کالاهای بادوام، صنایع غذایی و منسوجات، که اکثر آن برای صادرات، منجر به بخش تولیدی شد

2. Carpets, building products, furniture and other durable goods all began to see downshifting during the fourth quarter.
[ترجمه ترگمان]فرش، محصولات ساختمانی، مبلمان و سایر کالاهای بادوام در طول ربع چهارم به to نفر رسید
[ترجمه گوگل]تابلو فرش، محصولات ساختمانی، مبلمان و کالاهای بادوام دیگر همه در سه ماهه چهارم شروع به حرکت به سمت پایین کردند

3. Durable goods and soft goods are two kinds of different consumable.
[ترجمه ترگمان]کالاهای Durable و کالاهای نرم دو نوع کالای مصرفی مختلف هستند
[ترجمه گوگل]کالاهای بادوام و کالاهای نرم دو نوع مختلف مصرفی هستند

4. Demand for durable goods also continued to fall in March.
[ترجمه ترگمان]تقاضا برای کالاهای بادوام نیز در ماه مارس ادامه یافت
[ترجمه گوگل]تقاضا برای کالاهای بادوام همچنان در ماه مارس ادامه دارد

5. Spending on consumer durable goods like autos dropped precipitously in 1930.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۳۰ خرج کردن کالاهای با دوام مصرف کننده مانند اتومبیل به سرعت افت کرد
[ترجمه گوگل]هزینه های کالاهای بادوام مصرفی مانند خودروها در سال 1930 به شدت کاهش یافت

6. The durable goods orders report should help to allay fears of a marked slowdown in factory activity.
[ترجمه ترگمان]گزارش کالاهای بادوام باید به کاهش ترس از رکود قابل توجه در فعالیت های کارخانه کمک کند
[ترجمه گوگل]گزارش های سفارشات کالاهای بادوام باید به کاهش ترس کاهش شدید فعالیت های کارخانه کمک کند

7. Spending on durable goods helped drive gains in private consumption.
[ترجمه ترگمان]خرج کردن کالاهای بادوام به کاهش مصرف در مصرف شخصی کمک کرد
[ترجمه گوگل]هزینه های کالاهای بادوام به افزایش درآمد در مصرف شخصی کمک کرد

8. "As the country ages, sales of consumer durable goods don't go up," says Hiromichi Shirakawa, chief economist at Credit Suisse in Japan.
[ترجمه ترگمان]Hiromichi Shirakawa اقتصاددان ارشد بانک سویس در ژاپن می گوید: \" در طول سال ها، فروش کالاهای بادوام مصرف کننده بالا نمی رود \"
[ترجمه گوگل]Hiromichi Shirakawa، اقتصاددان ارشد Credit Suisse در ژاپن می گوید: 'به عنوان کشور سنین، فروش کالاهای بادوام مصرفی افزایش نمی یابد '

9. Even though the durable goods orders report showed some strength, analysts expect manufacturing growth to slow as demand remains subdued.
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود اینکه گزارش سفارشات کالاهای بادوام کمی قدرت را نشان می دهد، تحلیلگران انتظار دارند که رشد تولید کند به گونه ای که تقاضا مهار شود
[ترجمه گوگل]اگرچه گزارش های سفارشات کالاهای بادوام برخی از قدرت ها را نشان می دهند، تحلیل گران انتظار دارند که رشد تولید ناخالص داخلی کاهش یابد، زیرا تقاضا همچنان ضعیف است

10. Durable goods orders excluding transportation increased 4 percent last month, the largest advance since March, the Commerce Department said.
[ترجمه ترگمان]اداره بازرگانی اعلام کرده است که کالاهای Durable به جز حمل و نقل در ماه گذشته ۴ درصد افزایش داشته است که بزرگ ترین صعود از ماه مارس است
[ترجمه گوگل]اداره بازرگانی گفت که سفارشات کالاهای دیرگداز به استثنای حمل و نقل در ماه گذشته 4 درصد افزایش یافته است، بزرگترین پیش بینی از ماه مارس

11. All unfilled orders for durable goods have been down for the last half year and fell 4 percent in March.
[ترجمه ترگمان]همه سفارشات پر نشده برای کالاهای بادوام در نیمه سال گذشته کاهش پیدا کرده و در ماه مارس ۴ درصد کاهش داشته است
[ترجمه گوگل]تمام سفارشات خالی برای کالاهای بادوام برای نیمسال گذشته کاهش یافته و در ماه مارس 4 درصد کاهش یافته است

12. Investors, however, focused on the overall figure for durable goods orders and worries that Chinese banks could cut back on lending, sending stocks on Wall Street sliding.
[ترجمه ترگمان]با این حال، سرمایه گذاران بر روی شکل کلی سفارشات کالاهای بادوام و نگرانی هایی که بانک های چینی می توانند به قرض دادن، ارسال سهام در خیابان وال استریت بپردازند، متمرکز شده اند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران، با این حال، بر روی کل رقم سفارشات کالاهای بادوام تمرکز کرده و نگرانی هایی را که بانک های چینی می توانند از وام دهی کاهش دهند، ارسال می کنند

13. Reports on new and existing home sales and durable goods orders will be watched to see if they build on last month's signals that the recession may have hit bottom.
[ترجمه ترگمان]گزارش ها در مورد فروش خانه های جدید و کالاهای بادوام و کالاهای بادوام مشاهده خواهد شد که آیا آن ها در ماه گذشته متوجه شده اند که رکود اقتصادی به پایین رسیده است یا خیر
[ترجمه گوگل]گزارش های مربوط به فروش خانه های جدید و موجود و سفارشات کالاهای بادوام دیده خواهد شد تا ببینند آیا بر روی سیگنال های ماه گذشته نشان می دهند که رکود اقتصادی ممکن است به پایین برسد

14. New orders for durable goods slumped by 2 % - more than double most Wall Street forecasts.
[ترجمه ترگمان]سفارشات جدید برای کالاهای بادوام ۲ % - بیش از double پیش بینی وال استریت
[ترجمه گوگل]سفارشات جدید برای کالاهای بادوام 2٪ کاهش یافته است - پیش بینی های وال استریت بیشتر از دو برابر است


کلمات دیگر: