کلمه جو
صفحه اصلی

bonus


معنی : جایزه، انعام، حق الامتیاز، سودقرضه، پرداخت اضافی
معانی دیگر : پاداش، حقوق اضافی که به عنوان جایزه به کسی پرداخت شود، ماهیانه ی پرداختی به کهنه سربازان، (انگلیس) سود پرداختی به بیمه داران، سوداضافی به سهامداران، شتلی، عیدی

انگلیسی به فارسی

جایزه، انعام، حق الامتیاز، سودقرضه، پرداخت اضافی


انعام، جایزه، حق‌الامتیاز، سود قرضه، پرداخت اضافی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: bonuses
(1) تعریف: a donation or payment in excess of what is required, usu. as a reward for exceeding the terms of a contract.
مترادف: gratuity, honorarium, tip
مشابه: bounty, fringe benefit, perk, perquisite, premium, reward

- All World War II veterans received a bonus in their benefits that year.
[ترجمه علی اکبر منصوری] همه کهنه سربازان جنگ جهانی دوم، یک حقوق اضافه بصورت پرداختی ماهیانه در آن سال دریافت کردند.
[ترجمه ترگمان] همه سربازان قدیمی جنگ جهانی دوم در همان سال پاداشی را دریافت کردند
[ترجمه گوگل] تمام جانبازان جنگ جهانی دوم در سال جاری مزایای خود را دریافت کردند

(2) تعریف: an extra portion or item given free, usu. as an incentive to buy something.
مترادف: giveaway, handout, premium
مشابه: extra, lagniappe, perk, perquisite, sample

(3) تعریف: a share of profits paid to stockholders of a company.
مشابه: dividend, premium

• dividend, perk, monetary gift
a bonus is an extra amount of money that is added to someone's pay, usually because they have worked very hard.
a bonus is also something good that you get in addition to something else, and which you would not usually expect.

دیکشنری تخصصی

[حسابداری] پاداش
[ریاضیات] پاداش، اضافه پرداخت، جایزه، فوق العاده، انعام

مترادف و متضاد

جایزه (اسم)
testimonial, meed, award, prize, bonus, reward, trophy, premium, pewter, guerdon

انعام (اسم)
bounty, gratuity, tip, award, prize, bonus, reward, premium, baksheesh, largess, service charge, pourboire

حق الامتیاز (اسم)
bonus, royalty

سودقرضه (اسم)
bonus

پرداخت اضافی (اسم)
bonus

unexpected extra


Synonyms: additional compensation, benefit, bounty, commission, dividend, fringe benefit, frosting, gift, golden parachute, goody, gratuity, gravy, hand-out, honorarium, ice, perk, plus, premium, prize, reward, special compensation, tip


جملات نمونه

employee bonus

پاداش کارمندان


1. employee bonus
پاداش کارمندان

2. norooz's bonus
پاداش (عیدی) نوروز

3. salary plus bonus
حقوق به اضافه ی پاداش

4. The committee backtracked by scrapping the controversial bonus system.
[ترجمه علی اکبر منصوری] کمیسیون با حذف سیستم بحث برانگیز پرداخت پاداش، از موضع خود بازگشت.
[ترجمه ترگمان]کمیته با حذف سیستم پاداش بحث برانگیز عقب نشینی کرد
[ترجمه گوگل]این کمیته با عقب نشینی سیستم جایزه بحث برانگیز کنار گذاشته شد

5. The company used to give discretionary bonus payments.
[ترجمه علی اکبر منصوری] شرکت قبلا به سهامدارنش بر حسب صلاحدید، سود اضافی میداد!
[ترجمه ترگمان]این شرکت برای پرداخت هزینه های اختیاری به کار می رفت
[ترجمه گوگل]این شرکت به پرداخت پاداش اختیاری پرداخت

6. All employees get an annual bonus before the summer holidays.
[ترجمه ترگمان]همه کارکنان قبل از تعطیلات تابستان یک پاداش سالیانه دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]همه کارمندان قبل از تعطیلات تابستانی پاداش سالانه دریافت می کنند

7. Long - term savers qualify for a cash bonus.
[ترجمه ترگمان]savers بلند مدت برای یک پاداش نقدی واجد شرایط هستند
[ترجمه گوگل]ضمانت های بلند مدت برای جایزه نقدی واجد شرایط هستند

8. What is actually paid will depend on the bonus payments made at the end of the policy.
[ترجمه ترگمان]آنچه در واقع پرداخت می شود بستگی به پرداخت های بن بستی دارد که در انتهای سیاست صورت گرفته است
[ترجمه گوگل]آنچه که در واقع پرداخت می شود بستگی به پرداخت پاداش انجام شده در پایان سیاست دارد

9. A bonus will be paid on satisfactory completion of the contract.
[ترجمه ترگمان]یک پاداش برای تکمیل رضایت بخش قرارداد پرداخت خواهد شد
[ترجمه گوگل]پاداش پرداخت می شود در پایان رضایت بخش بودن قرارداد

10. All employees received a £100 Christmas bonus.
[ترجمه ترگمان]همه کارکنان یک جایزه ۱۰۰ پوندی کریسمس دریافت کردند
[ترجمه گوگل]تمام کارکنان پاداش 100 پوند کریسمس دریافت کردند

11. New Year bonus should be restored.
[ترجمه ترگمان]جایزه سال نو باید دوباره برقرار شود
[ترجمه گوگل]جایزه سال نو باید بازسازی شود

12. The staff got a Christmas bonus.
[ترجمه ترگمان]کارکنان جایزه کریسمس را دریافت کردند
[ترجمه گوگل]کارکنان پاداش کریسمس دریافت کردند

13. The bonus helped maintain morale among the staff.
[ترجمه ترگمان]این پاداش به حفظ روحیه کارکنان کمک کرد
[ترجمه گوگل]این جایزه به حفظ روحیه کارکنان کمک کرد

14. He was awarded a cash bonus of £200.
[ترجمه چکامه] او یک پاداش نقدی 200 پوندی جایزه گرفت
[ترجمه ترگمان]او یک پاداش نقدی ۲۰۰ پوندی به او اهدا کرد
[ترجمه گوگل]او جایزه نقدی از 200 پوند را دریافت کرد

Norooz's bonus

پاداش (عیدی) نوروز


پیشنهاد کاربران

پاداشی که توسط شرکت ( نفتی ) در همان ابتدای کار به دولت میزبان سرمایه گذاری پرداخت می شود.
خوب است که در کلیه قراردادهای کشور این مبلغ به طور متناسب، از خارجی اخذ شود تا به راحتی نتواند کار را رها ساخته و برود.

an extra payment that is added to what you normally receive

کمک هزینه

پاداش ( از طرف کارفرما به خاطر عملکرد خوب یا بطور سالیانه )

پاداش، بن، هدایای نقدی

If someone wins 3 games in a row then they get a bonus point
اگر. . . یک امتیاز جایزه می گیره

Money aded to someone's wages, specially as a reward for good work



پاداش یا امتیاز مازاد و اضافه

برگه پرداخت شده


کلمات دیگر: